توبه ، باب مفتوح الهی 2008/04/21

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: کعبه جانان - جلد اول

معنی توبه رجوع است از معصیت حق‌تعالی به فرمان او. توبه از بزرگ­ترین مقامات بشری است و یگانه وسیله نجات و ترقّی و پیشرفت دنیوی و اخروی است. زیرا سرچشمه همه آفات، ظلمت گناهان است و حقیقت توبه، شستن پلیدی‌ها و آلودگی‌هایی است که بر دل انسانی نشسته و آن گوهر پاک و تابناک را تیره و زنگاری نموده است.

اوّل مقام عارفین حقیقت، توبه است. توبه مِفتاح خیرات و اصل همه مَبَرّات است. آلودگان ذنوب را مُطهِّری به غیر از توبه نباشد و غرقه‌شدگان بحر معاصی را سفینه‌ای جز اِنابت به ساحل نرساند. چون سببِ خلاصی نفس از مَهالکِ ذنوب، توبه است پس تقصیر و تسویف در آن، ظلم صریح است بر نفس خود.

توبه و انابه از جمله فرایض مقرّره است. آیات و بیّنات قرآنی و شواهد عقلیه بر وجوب توبه و فوریّت آن بسیار است. «تائب محبوب خداست: اِنَّ اللهَ یُحِبُّ التَّوّٰابینَ» و در حدیث آمده «اَلتّٰائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لاٰ ذَنْبَ لَهُ: توبه‌کننده از گناه مانند شخص بی­گناه است».

در خصوص رأفت و رحمت پروردگار همین بس که او را دو صفت است که با آنها بر عباد و مخلوقات خود نظر کند: یکی صفت ربوبیت یا رحمانیّت و دیگری صفت رحیمیّت. در نظر رحمانیت که عام است بر همه مخلوقات، مؤمن و کافر را فرقی نباشد، همگان را خلق فرموده تا مقصود و غرض او حاصل شود و روزی همه را موافق حکمت بالغه خود می‌دهد؛ امّا صفت رحیمیتش مختص مؤمنین است.

توبه باب مفتوح رحمت الهی است. انسان در هر جا و موقعیتی که باشد، اگر قلباً به درگاه خداوند متعال رجوع کند، آنجا را بارگاهی می‌یابد که جای یأس و نومیدی نیست، که او خود فرموده «لاٰ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمهِ اللهِ: از رحمت‏ خدا نومید مشوید» و خویشتن را «سَریعُ الرِّضٰا: زودآشتی» معرفی نموده است. لذا امکان دارد که در آنِ واحد تحوّل قلبی صورت گیرد و مقام معنوی که خداوند تعالی به او عطا کرده بود، بالاتر از آن و بلکه عالی­ترین منصب الهی را کرامت فرماید تا بنده او با توبه نصوح و روسپیدی به درگاه مقدسش وارد شود.

از جمله نتایج مترتّبه بر توبه در آیات و اخبار، عبارتند از:

اول – تَمحیص ذنوب که «اَلتّٰائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لاٰ ذَنْبَ لَهُ: توبه کننده از گناه مانند شخص بی­گناه است» .

دوم – تبدیل سیئات به حسنات «فَاُولٰئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئٰاتِهِمْ حَسَنٰاتٍ: پس خداوند بدی­هایشان را به نیکی­ها تبدیل می‏‏کند».

سوم – اختصاص به دعوت حَمَله عرش «فَاغْفِرْ لِلَّذینَ تٰابُوا: کسانی را که توبه کرده­اند ببخش».

چهارم – محبت الهی «اِنَّ اللهَ یُحِبُّ التَّوّٰابینَ: خداوند توبه­کاران را دوست می‏دارد».

بشارتی از بشارت­های قرآن مجید، مقام علوی توبه است که «یٰا ‌اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا اِلَی ‌اللهِ تَوْبَهً نَصُوحاً: ای کسانی که ایمان آورده­اید به درگاه خدا توبه­ای راستین کنید» ‌ای گرویدگان، آشنایان، دوستان توبه کنید، بسوی من آیید.

ای گرویدگان، آشنایان، دوستان هیچ جا معیوب نپذیرند مگر ‌اینجا. هیچ جا گناه نیامرزند مگر ‌اینجا. ‌ای ‌ایمان‌ آورندگان از نومیدی به امید آیید که ما را از گناه آمرزیدن باک نیست و از معیوب پذیرفتن، عارْ نه.

خدای تبارک و تعالی ندا می‌دهد:‌ ای بنده من! اگر طاعت کنی قبول بر من، اگر سؤال کنی عطا بر من، اگر گناه کنی و تائب شوی عفو بر من. ‌ای انسان! به کجا می‌روی؟ که را می‌جویی و که را می‌خواهی، حاجت زِکه می‌خواهی؟ درد خود را پیش کدام طبیب می‌بری؟ شفا از من، اجابت از من، آب در جوی من، راحتی در کوی من، طَرَب در طلب من، اُنس با جمال من، سُرور به بقای من، شادی به لِقای من. کسانی که به آمال خود موفق شدند، مراحل این طریق را پیمودند، محبوبین درگاه من چنین بودند.

ای خاکی! خداوند متعال در تو گنجینه‌های عظیمی به ودیعت نهاده، به بارگاه رحمت او رو و حلقه در رحمت او زن که اتصالاً فرشته‌ای ندا می‌کند: ‌ای اهل درد بیایید درمان شما اینجاست. حق‌تعالی خود نیز ندا می‌دهد که ‌ای بال و پر شکستگان، ‌ای دل‌شکستگان، ‌ای از پا درافتادگان، ‌ای آنان که قدرت طیران و پرواز ندارید، بیایید که درمان بال و پر شکسته شما ‌اینجاست.‌ ای انسان بال و پر شکسته به مقام «وَالَّذینَ جٰاهَدُوا فینٰا: و کسانی که در راه ما کوشیده­اند» بیا تا بر سنّت «لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنٰا: به یقین راه­‏های خود را بر آنان می‏‏نماییم» از اشعه انوار خود ترا بال و پر کرامت کنیم، تا حال به بال و پر خود می‌پریدی، اکنون بیا به بال و پر ما پرواز نما.

ای سالکین طریق حق! بدانید که اگر ما را عمر حضرت نوح دهند و تمام عمر خویش را در شکر این نعمت عظمیٰ بسر بریم، نتوانیم از عهده شکر این نعمت برآییم که خدا فرمود: «نَحْنُ اَوْلِیٰائُکُمْ فِی الْحَیٰوهِ الدُّنیٰا وَ فِی الْآخِرَهِ: در زندگی دنیا و در آخرت ما دوست شماییم، یار مهربان شماییم، یاری‌دهنده شماییم».

ای انسان بنگر که خدای تعالی بَهر تو پاسخ فرشتگان را چون گفت، وقتی گفتند «اَتَجْعَلُ فیهٰا مَنْ یُفْسِدُ فیهٰا وَ یَسْفِکُ الدِّمٰاءَ:  آیا در آن کسی را می‏گماری که فساد کند و خون­ها بریزد؟» خدای تبارک و تعالی نفرمود که معصیت نمی‌کنند، فرمود «اِنّی اَعْلَمُ مٰا لاٰتَعْلَمُونَ: من چیزی می‏دانم که شما نمی­دانید» شما را بر اسرار الوهیّت ما اطلاع نیست. شما را بر اسرار الطاف ما بر آدمیان وقوف نیست. اگر نااهل شوند اهلشان می‌گردانیم، اگر دورند نزدیکشان می‌گردانیم، اگر ذلیلند عزیزشان می‌کنیم. ‌ای فرشتگان، شما به جَفای ظاهر ‌ایشان می‌نگرید، من به صفای باطن ایشان می‌نگرم. شما به مخالفت اعضاء و جوارحشان می‌نگرید، من به موافقت دل­هایشان می‌نگرم.

عارفی از جایی می‌گذشت، آواز جمعی به گوشش رسید. خواست حال بداند، فرا رسید، دید کودکی به لجن سیاه افتاده و جمعی به نظاره ‌ایستاده. در این هنگام از گوشه‌ای مادر کودک در دوید و خود را به لجن افکند و کودک را برداشت و برفت. نور معانی در دلش به تجلّی درآمد، چنین گفت: شفقت آمد، آلایش ببرد؛ رحمت آمد، معصیت تائب ببرد؛ عنایت آمد، جنایت او را نابود کرد.

توبه شفیعی است مُطاع، نقش گناه را محو کند. تائب حقیقی را با مردی که گناه نکرده برابر دانسته‌اند «اَلتّٰائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لاٰ ذَنْبَ لَهُ: توبه کننده از گناه مانند شخص بی­گناه است». از حضرت جلیل این ندا آید: ‌ای اهل ملکوت، ‌ای گُماشتگان ما! در این ساعت عبادت خویش بگذارید، و برای کسی که به مقام توبه و انابه آمده، برای این بنده‌ای که به سوی ما بازگشته، عطر استغفار بسوزانید. اشکی که از دیده دردناک او بیرون آمده، برگیرید و در خزانه رحمت نهید. ما نیز در عَرَصات قیامت، رضوان را فرستیم تا دست او گیرد «فَاُولٰئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئٰاتِهِمْ حَسَنٰاتٍ: پس خداوند بدی­هایشان را به نیکی­ها تبدیل می‏‏کند».

کجاست آن بنده گنهکار و پشیمانی که در این ساعت مقدس با خدای خود عهد و پیمان بندد؟ خیمه تسلیم و رضا بر کوی جانان زند، کمر همت بر میان بندد، غبار اَغیار از مرآت دل بشوید و خویشتن را به خدا پیوندد.

توبه نه تنها یک مطهِّر الهی که زینت زیبای معنوی است، هر عضوی را نسبت به خود زینتی است. برخی از زینت­ها شایسته صورت است و از زینت سایر اعضاء برای آن، نتیجه معنوی یا مادّی اخذ نشود. امّا بعضی زینت­های مناسب صورت، قابل استفاده برای سایر اعضاء است. بنابراین پاره‌ای از زینت­ها اختصاصی است و پاره‌ای شراکت‌پذیر؛ این موضوع در باطن انسان نیز صادق است.

برای هر یک از قوای باطنی زینت خاصی است که سبب تقویت معنوی آن است. لکن برخی زینت­های معنوی وجود دارد که هرگاه انسان باطناً بدان مزیّن گردد، تمام قوای باطنی او تقویت شده بر منافع اخروی و معنوی او می‌افزاید.

توبه عالی­ترین زینتی است که شایسته تمام حواس و قوای باطنی است، که هر کس به آن مزیّن شود، در دنیا و آخرت در جَرگه سُعَداء محسوب گردد.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.