گفتار هشتم 2013/10/03
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: تعلیم و تربیت (ارشاد) – جلد دوم
یکی از علل پیدایش عقده حقارت، زیاده روی در محبت نسبت به کودک است. کودکانی که بیش از اندازه مورد مهر و نوازش واقع میشوند و در نتیجه لوس و از خودراضی ببار میآیند، در طول ایام عمر به خصوص در مواقع برخورد با مشکلات زندگی به سختی دچار احساس حقارت و پستی میگردند و به اعمال ناشایستی دست میزنند، و در بعضی مواقع ناراحتیهای روانی و فشارهای روحی کار آنان را به دیوانگی یا خودکشی میکشاند.
محبت در پرورش جان کودک مانند غذا برای پرورش جسم لازم و ضروری است؛ همانطور که خودداری از غذا و زیاده روی در غذا و مسموم بودن غذا، هریک عوارض بسیاری در بدن کودک میگذارد، همچنین خودداری از محبت و زیاده روی در محبت و محبت نابجا و منحرف کننده، آثار شومی در روان کودک میگذارد.
زندگی سرتاسر مبارزه و مشکلات است، در راه زندگی پستیها و بلندیها، محرومیتها و ناکامیها و شکستها بسیار است. مربی لایق آن است که جسم و جان کودک را به خوبی پرورش دهد، و او را برای مبارزه و مقاومت در صحنه پر فشار زندگی مجهز نماید.
همانطور که بدن کودک در اثر مراقبت های بهداشتی و اندازه گیری در غذا و خواب و حرکت و ورزش نیرومند میگردد و در مقابل گرما و سرما و تشنگی و گرسنگی و بیماری مقاومت میکند، همچنین روان او نیز در پرتو بهداشت روحی و تعالیم اخلاقی و اندازه گیری در مهر و محبت و تندی و خشونت میتواند در برابر مصائب و ناکامیها و محرومیتها و شکست های روحی مقاومت کند.
اطفالی که بیش از اندازه مهر و محبت میبینند و پدر و مادر بی قید و شرط تسلیم آنها میشوند و به تمام خواسته های نیک و بد آنان جامه عمل میپوشند و در نتیجه دیکتاتور و از خودراضی به بار میآیند، روحی ضعیف و روانی زودرنج دارند و در برابر کوچکترین ناراحتی آزرده خاطر و ناراحت میشوند؛ آنان خیلی زود در نبردهای زندگی شکست میخورند.
گروه نازپرور در تمام دوران حیات ناکام و متأثّرند و در مشکلات زندگی با زبونی و ذلت عقب نشینی میکنند و در لحظات سخت نیز دست به خودکشی میزنند.
زیاده روی در محبت و لوس بار آوردن کودک از بزرگترین خطاهای تربیتی است. بدبختیهایی که از این راه دامنگیر فرزندان میشود بسیار مهم و خطرناک است.
آئین مقدس اسلام در برنامه تربیت کودک، اولیاء اطفال را از زیاده روی در محبت نسبت به فرزندان خویش برحذر داشته، و آنان را که در محبت نسبت به فرزندان زیاده روی میکنند مورد ملامت قرار داده است.
حضرت باقر علیه السلام میفرماید: بدترین پدران کسانی هستند که در محبت نسبت به فرزندان زیاده روی کنند، و بدترین فرزندان کسانی هستند که در اثر تقصیر و کوتاهی در انجام وظایف، پدر را از خود ناراضی کنند.
بدبختیهایی که از راه افراط در محبت، دامنگیر فرزندان میشود، بسیار خطرناک است، به همین جهت امام باقر علیه السلام پدرانی را که در محبت نسبت به فرزندان افراط میکنند، بدترین پدران معرفی نموده است.
طفل فطرتاً مایل است که آزاد باشد، هر کاری که میخواهد بکند و دست به هر چیزی بزند و هیچ کس سد راه خواهش های او نشود. ولی این کار به صلاح او نیست زیرا او نیک و بد را نمیشناسد و خیر و شر خود را نمی فهمد. مربی لایق کسی است که عاقلانه خواهشهای طفل را تعدیل کند و آنچه به صلاح او است، با مهربانی انجام دهد و آنچه به صلاح او نیست او را از این خواسته ناروایش منع کند.
بعضی از پدران و مادران کمترین توجهی به تربیت کودک خود ندارند، هدف شان تنها راضی کردن آنها و برآوردن خواستههای آنان است، عملاً خود را تسلیم فرزندان خویش میکنند؛ این کودکان رفته رفته خودخواهتر شده و ریشه های خانمان برانداز استبداد و خودسری در فکرش محکمتر خواهد شد.
این قبیل پدران و مادران به صورت دوستی و مودّت، تیشه به ریشه فرزندان خود میزنند و آنان را به راه بدبختی و سیه روزی سوق میدهند.
کودکانی که با این روش مذموم تربیت میشوند، لوس و از خودراضی ببار میآیند. این خلق ناپسند از بیماریهای خطرناک روانی است و عوارض بسیاری در جسم وجان کودک میگذارد و نتایج شومش از خلال رفتار و گفتار بیمار مشهود است.
حضرت علی علیه السلام میفرماید: «شَرُّ الاُمُورِ الرِّضا عَنِ النَّفْسِ» خودپسندی و از خودرضائی از بدترین بیماریهای روانی است. طفلی که در محیط خانواده مستبدانه حکومت میکند و پدر و مادر بی قید و شرط تسلیم او میشوند، خودپسند و از خودراضی ببار میآید. او متوقع است که تمام مردان مانند پدر و تمام زنان مانند مادر مطیع او شوند و اوامر او را بی چون و چرا بکار بندند. بدیهی است کسی که از جامعه چنین توقع نابجائی داشته باشد، مورد نفرت و انزجار مردم است.
حضرت امام هادی علیه السلام میفرماید: «مَنْ رَضِیَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السَّاخِطُونَ عَلَیْهِ» کسی که خودپسند و از خودراضی است، غضب کنندگان به وی بسیار خواهند بود.
حضرت علی علیه السلام میفرماید: خودپسندی و از خودراضی بودن هرکس، دلیل نقص و کوتاهی عقل او است. «رِضاءُ الْعَبْدِ عَنْ نَفْسِهِ بُرْهانُ سِخافَتِهِ»
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.