اراده واحد 2010/09/29

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: مبدا و معاد

یکی از احکام مخصوص به علت فاعلی این است که: از واحد جز واحد صادر نگردد، یعنی اگر فاعل، از تمام جهات واحد بوده و به هیچ نحو، تکثّر و اجزائی نداشته باشد، جز یک چیز از او صادر نمی‌گردد، چنان که در آب و آتش خصوصیتی است و به آن خصوصیت است که سردی و گرمی از آن دو حاصل می‌شود، اگر این خصوصیت نباشد، لازم می‌آید که از آب، گرمی و از آتش، سردی حاصل شود. در این صورت علت، دارای دو خصوصیت است که به یک خصوصیت معلولی و به یک خصوصیت، معلول دیگری از او حاصل شود و لذا اگر علت دارای دو خصوصیت باشد، از جمیع جهات واحد نخواهد بود.

اگر از واحد، کثیر صادر شود، اجتماع نقیضَین لازم آید. به عنوان مثال اگر واحد، علتْ برای دو چیز باشد مثل «الف» و «ب»، این واحد یا علت، خصوصیتی دارد که بدان جهت منشأ «ب» است و منشأ «ب»، غیر از خصوصیت «الف» است. پس خصوصیت «ب»، نیستِ خصوصیت «الف» است. در این صورت، با اجتماع خصوصیت «الف»، نیستِ خصوصیت «الف» نیز لازم آید و این محال است. بنابراین چنان که فرموده‌اند: «اَلواحِدُ لا یصدُرُ مِنهُ اِلاَّ الواحِدُ: از واحد جز واحد، صادر نمی‏گردد».

بنابراین، جمیع وجودات به اراده بسیط ذاتیّه و اقتضای بسیطِ ذاتی او موجود شوند. چون چنین باشد، باید که فعل او واحد بوَد و جمیع وجودات به اراده واحد و ایجاد فارِدِ او موجود شوند.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.