صدور سایرمعجزات 2010/04/25

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: نبوت و امامت

صدور سایر معجزات

حضرت رسول اکرم(ص) با قرآن دعویِ نبوت کرد، و قرآن دلیل است بر نبوت او و غیر از آن، معجزات صادره از آن جناب را حدّ و حصری نیست.

اخبار مُتَواتره در این باب، ارجحیّت دارد به اخبار اهل کتاب در مورد معجزات پیامبران خود به دو جهت: یکی قُرب زمانی، دیگری تواتر و کثرت نقل. هرچه حادثه، زمان وقوعش نزدیک‌تر، تحصیل علم و یقین به وقوع آن سهل‌‌تر؛ هم‏چنین شاهدان و ناقلان معجزات پیغمبر آخرالزّمان، صدها بار بیش بود از بنی‌اسرائیل و پیروان معدودِ حضرت عیسی که ناظر و ناقل بودند معجزات آنان را. بنابراین، اگر تواتر درباره معجزات آنان مورد تصدیق است، کثرت تواتر درباره معجزات پیامبر اسلام به طریق اَوْلی صادق خواهد بود.

حضرت رسول اکرم(ص) مؤیّد است معجزات کثیری را نسبت به انبیاء گذشته، و در عین حال اعلام فرموده است خاتمیّت و افضلیّت خود را از ایشان. مقام افضلیّت، ایجاب می‌کند که آن حضرت، تمام کمالات و معجزات آنان را واجد باشد. زیرا چگونه معقول است که کسی ادّعای برتری نماید از همه اَطبّاء، و در عین حال اعتراف نماید که بعضی از آنان قادرند به معالجه امراضی که او بدان قادر نیست؟!

از جمله منکرین اعجاز، مدّعیان دروغین نبوّت‌اند که سخت به توجیه و تأویل آیات اعجاز کوشیده، به کلی آن را انکار نموده‌اند، تا مبادا کسی از ایشان معجزه‌ای طلبد که عجزشان آشکار گردد.

برخی از بی‏خبران و مُغرِضان نیز ادعا کرده‌اند که از پیغمبر خدا(ص) جز قرآن، معجزه دیگری صادر نشده، و برای اثبات غرض خود، به بعضی آیات استدلال کرده‌‌اند از جمله « وَمَا مَنَعَنَا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآیَاتِ إِلَّا أَنْ کَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ: و چیزی ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز این که پیشینیان آن‏ها را به دروغ گرفتند». به گمان این عده، علت عدم صدور سایر معجزات از پیغمبر، تکذیب امّت‌های گذشته است معجزات ظاهره بر آنان را.

پاسخ آن که آیه شریفه مذکور را دلالتی نیست بر نفی ظهورِ معجزه از آن حضرت، بلکه حاکی است که بعضاً آن بزرگوار به اِقتِراح و هوای نفسِ مشرکین، معجزه ارائه نکرد؛ شواهدی از خودِ آیه بـه این امر گواه است. در این آیه، کلمه «الآیات» با الف و لام آمـده و

در آن لابدّ سه احتمال است:

اول – الف و لامِ جنسی باشد و مقتضی آن، این است که حق‏تعالی‏‏ به پیامبر خود، هیچ معجزه و گواهی بر نبوّتش نداد، و این باطل است زیرا منافی است با بَعثِ نبی و تصدیق او از جانب خلق.

دوم – الف و لامِ جمعی باشد و لازمه آن، انکار وقوع تمام معجزات و آیات دالّه است بر نبوّت، و همانند احتمال قبلی باطل است.

سوم – با بطلان دو قسم فوق، مسلماً الف و لام در کلمه «الآیات»، عهدی است. یعنی وقوع معجزات معیّنی انکار گردیده چه، اگر تکذیب مشرکین، مانع از ارائه معجزه بود، در این صورتْ قرآن، بزرگ‏ترین معجزه آن حضرت نازل نمی‌شد! و در صورت اطلاق و کلیّت، جایی برای این استثناء نبود. پس منظور از آیات ممنوعه، پاره‌ای معجزات است که بعد از اتمام حجّت و رؤیت معجزات ابتدایی، درخواست می‌گردید.

وقوع معجزه را مُقتضی، دو چیز است: حکمت خدا و درخواست مردم. اگر حکمت خدا مقتضیِ صدور معجزه‌ای باشد، تکذیب اُمم سابقه از آن مانع نتواند شد، زیرا اولاً با تکذیب مردم، حق‏تعالی‏‏ برخلاف حکمتِ خویش رفتار نکند. ثانیاً اگر تکذیب مردم مانع شود از صدور معجزه، از ارسال رسل نیز می‌تواند مانع گردد.

مقتضی دوم، آن که بعد از رؤیت معجزات ابتدایی و اتمام حجت، عدّه‌ای به هوای نفسْ معجزه طلبند و حق‏تعالی‏‏ از ارائه آن امتناع نماید. زیرا انکار معجزات پیشنهادی بعد از وقوع، موجب نزول عذاب است و خداوند متعال به پیغمبر خود وعده حتمی داده بود تا وی در میان امت است، بَلا نازل نکند، لذا با درخواست آنان موافقت نکرد.

تکذیب معجزاتی که ابتدائاً برای اثبات پیامبری و هدایتِ مردم ظاهر می‌شود، مانند تکذیب خودِ پیغمبر، موجب عذاب اخروی است. ولی انکار معجزه درخواستی، کاشف از شدت لجاجت و عِناد است، زیرا طالب حق را معجزه اوّلی در حصول ایمان و یقینْ کفایت است. علاوه بر آن، معنای پیشنهاد معجزه، التزام به تصدیق و تسلیم است و انکار آن بعد از ثبوت، استهزاء به رسول و اعجاز اوست.

خداوند متعال در آخر آیه مذکور، این گونه معجزات را تخویفی اعلام فرموده، در صورتی که گروهی از معجزات، اساساً وسیله رحمت و هدایتِ مردم و روشن ساختن مسیر آنان است. آیات دیگری از قرآن نیز گواه است کـه مشرکین برای خویش عذاب می‌طلبیدند و خواهان معجزاتی بودند که موجب نزول بلا به امّت‌های گذشته بود. این گونه آیات به طور کلی بر سه گروهند: آیات درخواست عذاب؛ آیات درخواست معجزات اِقتِراحی و تکذیب آنها؛ آیات نزول عذاب بعد از تکذیب آن معجزات.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.