تجلّی حق در انسان 2008/02/05
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد اول
تجلّی حق در انسان
خدای تبارک و تعالی به ذات و صفات خویش در درون حضرت آدم تجلّی کرد، چنان که حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: «اِنَّ اللهَ خَلَقَ آدَمَ فَتَجَلّیٰ فیهِ: خداوند آدم را آفرید و در او تجلی کرد». این تجلّی به ذات و صفات بود «وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی: و از روح خویش در او دمیدم» سرّی است بس عظیم. یک سرّ به ذات و سرّ دیگر به صفات و اسماء «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْاَسْمٰاءَ کُلَّهٰا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلاٰئِکَهِ: و خدا همه نامها را به آدم آموخت سپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود» به اشارت، «وَ لَقَدْ کَرَّمْنٰا بَنی آدَمَ: و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم» به اختصاص، این دو تخم در نهاد حضرت آدم به ودیعت نهادند. انسان کامل خلیفه خداست و این تجلّی ذاتی و صفاتی در او به حدّ اعلیٰ است.
ای غافل! نور خدا را تماشا کن و بنگر خدای تبارک و تعالی چه عنایت خاصی به انسان عطا فرموده که سبب امتیاز او نسبت به سایر مخلوقات گشته است. ای آنان که به این دل به چشم حقارت نگریستید و گفتید «اَتَجْعَلُ فیهٰا مَنْ یُفْسِدُ فیهٰا: آیا در آن کسی را میگماری که در آن فساد انگیزد»، چه دانید که در آن دل چه تعبیه شده!
فرشتگان علمنادیده در ابتدا چون اسم خلیفه خدا را شنیدند و در او نگریستند، ظلمت نفس امّاره بدیدند و برمیدند، ندانستند که آب حیات معرفت در این ظلمات است. امّا آنگاه که خدای تبارک و تعالی در حدّ اعلیٰ به ذات و صفات بر حضرت آدم تجلّی کرد، همه به امر الهی بر او سجده کردند.
در اینجا نکته باریک و معنای عظیم همانا مسجودی حضرت آدم(ع) است، چه سجده از آن خداست و در حقیقت آن سجده، حضرت آدم را نبود، بلکه به آن تجلّی بود. امّا ابلیس با چشم ظاهربین نگریست و امتناع ورزید، زیرا چشم حقیقتبین خود را به سبب غرور کور کرده بود و ندانست این سجده نه برای بیت که برای صاحب بیت است. او صاحب بیت را ندید و از سجده امتناع ورزید که من بهتر از اویم «خَلَقْتَنی مِنْ نٰارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ: مرا از آتشی آفریدی و او را از گل آفریدی»، قیاس کرد لکن در قیاس خطا رفت. ندانست که آتش سبب فُرقَت است و خاک سبب وُصْلت. آتش سبب گسستن است و خاک سبب پیوستن. آدم از خاک بود بپیوست، ابلیس از آتش بود بگسست. ندانست که خاک چون تر شود نقش پذیرد، آتش چون بالا رود، نقشها بسوزد، اگر خاک نبودی سوز دل نبودی، اگر خاک نبودی اندوه و نشاط دین نبودی، اگر خاک نبودی بوی ازلی که شنیدی؟ لعنت بر ابلیس، آثار کمالِ جلالِ خاکی است.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.