انسان بر صورت خدایی 2008/01/27

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: کعبه جانان - جلد اول

انسان بر صورت خدایی

علت اصلی نیل انسان به کمال، استعداد و قابلیت والای اختصاصی اوست که در شأن آن، پیشوای معظّم اسلام فرموده: «خَلَقَ اللهُ آدَمَ عَلیٰ صُورَتِهِ: خدا آدم را به صورت خود آفرید» و این توصیف برای هیچ موجودی جز انسان نیامده است. صورت دو گونه است: صورت ظاهره و صورت باطنه. صورت ظاهره تَخْطیط و تشکیل جسم است و صورت باطنه، صفات و اخلاق روح؛ مراد از صورت مذکور درحدیث، صورت باطنه است.

گرچه خداوند متعال بی‌نظیر و بی‌مانند است، ولی ظاهر این حدیث گویای نوعی مُشابهت و مُشاکلت است. مشاکلت سه نوع است:

اول – مشاکلت در لفظ و معنی و نحوِ وجود.

دوم – مشاکلت در لفظ و معنی، نه در نحو وجود، مثل ماءِ عینی و ماء شَبَحی و خیالی.

سوم – مشاکلت در لفظ، نه در معنی و نحو وجود، مانند چشمه و آفتاب و چشم در کلمه عین.

اسماء و صفات مشترک انسان و خدا از قسم دوم است. خالق متعال وجودی بالذّات است و آدمی وجودی مجعول. حیّ و عالِم و قادر بالذّات ممکن‌الموت نبوده، علم و قدرتش بر هر چیز غالب است، ولی حیّ و قادر و عالمِ موجودِ بِالْجَعل، حیاتش با موت منسوخ شده، علم و قدرتش حدّ معین دارد.

بنابراین گرچه صفات بشر عین صفات حق نیست، ولی در سایه توفیق الهی و طی طریق کمال می‌تواند خود را به مقامی رساند که مظهر صفات حق باشد، چنان که انسان کامل به تمام اصول صفات الهیه موصوف بوده، زنده و دانا، شنوا و بینا، گویا و تواناست.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.