علل ضعف و قوت اراده 2008/11/01
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد دوم
علل ضعف و قوت اراده
علل و عوامل بسیاری در ضعف و قوت اراده مؤثر است؛ مهمترین علل ضعف اراده عبارتند از:
اول – عدم ممارست
دوم – راحتطلبی
سوم – استعمال الکل و افیون و مواد مخدره
چهارم – پرحرفی و یاوه سرایی
پنجم – غم و غصه زیاد
ششم – ترس و جبن
هفتم – دون همتی
هشتم – توجه به سخنان حسودان و اعتنا به تلقینات بد اندیشان
نهم – افراط در مصرف نیروی حیاتی، به خصوص در ایام کهولت و پیری
دهم – عدم نظم و ترتیب
یازدهم – تردید در امور و مشاوره با مترددین و افراد ضعیف النفس
دوازدهم – عدم تأمل و تفکر
سیزدهم – عدم رعایت قواعد بهداشتی
چهاردهم – عقیده به تطیر و موهومات
اگر افراد ملتی دارای نیروی اراده بسیار قوی باشند، ولی بخواهند بدون رعایت انتظام، اراده خود را در جامعه با کبر و غرور اجرا نمایند، کامیاب نخواهند شد. زیرا کبر و غرور اجازه فروتنی و از خودگذشتگی و اختیار اصول نظم و ترتیب ندهد، بلکه به علت اصطکاک منافع شخصی، اِعمال اراده آنان نتیجه مثبت نداده آن ملت بزودی متلاشی گردد.
غم و غصه زیاد و ناراحتی خاطر نیز شدیداً اراده را فلج بلکه عقیم میکند. انسان الهی باید خاطر خویش را ناراحت ننموده، هر محنتی را که به او رسد، پیامی داند از طرف خدای تبارک و تعالی. غم و اندوه باید مانند شادی آرامش بخش، تعالی دهنده و آزاد کننده انسان از ناراحتیها و موجد اندیشههای بزرگ و متین و پایدار باشد.
تردیدی نیست که بیشتر مصائب وارده بر ما حقیقتی ندارند و برخی که واقعیت دارد، مصیبت نیست. آنگاه که مصائب جهان، ذهن انسان را دچار اضطراب سازد، اگر او روشنی باطنی خود را که شادی جاودانی است از یاد ببرد و به ظلمات خارجی روی آورد، به چیزی جز غم و اندوه نایل نخواهد شد. ما باید آن وضع خجستهای را فراهم کنیم که در آن بارهای سنگین و خسته کننده جهان سبکتر گردد.
سعادت، بیشتر به آنچه در درون ماست بستگی دارد، هرچند متأسفانه اکثر مردم آن را از خارج میجویند. مخاطرات کوچکند به شرط آن که در قبال دیدگان دل کوچک آیند. آن عده از مخاطرات که انسان را فریب میدهند، بسی بیشتر از مخاطراتی است که بر او تحمیلمیشوند. مصیبتهای بزرگ از دل ما سرچشمه میگیرد، پس خیر و نیکی بزرگ را نیز باید از درون خود بدست آوریم. آری آمال اندیشی، عاقلانه است ولی از پیش عزا گرفتن غیر معقول؛ ساختن قصرها در تصور و اندیشه بهتر است از ساختن زندان در خیال.
با توجه به مراتب فوق بر مرید است رعایت علل تقویت اراده که عبارتند از:
اول – احتراز از علل ضعف اراده.
دوم – ثبات و پایداری در عزم راسخ و عاقلانه خود بدون اعتنا به گفتار این و آن.
سوم – راه ندادن فتور و سستی به خود.
چهارم – عدم اعراض از بزرگان و پذیرش پند حکیمانه آنان و عنایت به انتقادات و ایرادات به جا.
پنجم – عدم غفلت از مطالعه و استماع کلام بزرگان و اختصاص سهمی از اوقات بدان.
ششم – پرهیز از خواری و ذلت طمع و آز.
هفتم – اجتناب از قبول هدایا و تحفی که دام گرفتاری است.
هشتم – رعایت نظم و ترتیب.
نهم – رعایت عدالت و انصاف.
دهم – مراعات جدی قول و وعده.
یازدهم – رعایت حد اعتدال در عمل، نه تعجیل بسیار و نه تأخیر بیجا و تعلل.
دوازدهم – اعتماد به نفس تا گفتار و کردار بیانگر نغمه دل باشد.
سیزدهم – غنیمت شمردن حال و جدیت در عدم تأثر از زمان حال و تحسر از گذشته.
چهاردهم – عشق و علاقه به هدف.
از عوامل مهم تشدید اراده، عشق و علاقه به هدف است تا آنجا که مرید در خواب و بیداری، به جز صورت هدف و معشوق خود نبیند. افراد ضعیف الاراده در حقیقت، عاشق نبوده به هدف خود عشق نمیورزند. آنان علاوه بر عدم کامیابی خود، دیگران را نیز مانع شده، باعث تضعیف استعدادها میگردند.
مرد ضعیف الاراده مانند کاغذی است بر روی شط عظیم که کوچکترین ارادهای از خود نشان نمیدهد، لکن مرد قوی الاراده بسان شناگر ماهری است که به هر سو اراده کند، سینه آب را میشکافد و میرود. آری سالک الهی میداند که در برابر دریای عظیمی قرار دارد که تلاشها و کوششها از او میطلبد.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.