اراده ، بنیاد همه خیرات 2008/10/23
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد دوم
اراده، بنیاد همه خیرات
گرچه ظاهراً بین اراده و ارادت تفاوتی نیست، ولی در مقام فصاحت و بلاغت، ارادت آن ارادهای است که به مقام فعلیت و تحقق رسیده باشد.
اراده رمز نجات و کلید آرزوهاست. هیچ آلتی را یارای قطع عزم و اراده مردان با همت نیست. مولیالموالی حضرت علی (ع) میفرماید: اراده مردان، کوههای بلند و محکم را از جای میکند ولی هیچ چیز نمیتواند اراده مردان الهی را قطع کند.
آشنا شدن به رموز اراده و نتایج حاصل از آن، انسان را درس معنویت و فداکاری آموخته او را مبارز، با وجدان، با ایمان، متوکل و متکی به نفس به بار میآورد.
مکتب اراده مردانی به جامعه تحویل میدهد به عزم و همتی بلندتر از کوهها و به روحی بزرگتر از اقیانوسها و دریاها که تند بادهای سخت حوادث و ناملایمات جهان، یارای نفوذ به ارکان ثبات و استقامت آنها ندارد و نمیتواند بر کاخ شهامت و ایستادگی آنان در راه حق، تزلزلی وارد آورد.
مردان با اراده، تلاطم و امواج سهمگین پیشآمدها را به روح بردباری و متانت تسکین میدهند. هرگز از روزگار دلتنگ نشده، از رنج و گرفتاری و از نامرادی و ناکامی پیش دوستان و بیگانگان شکایت نمیبرند. زیرا میدانند نالیدن پیش دوستان و شیون و افغان نزد این و آن جز آن که تارهای دل دردناک دوستان را به اهتزاز آورد یا لبخند زهرآگین و نیشخند آتشین بر لب و زبان دشمنان بنشاند و آنان را به شماتت وادار کند، نتیجهای ندارد. آنان واقفند که ازنوحه سرایی و گریه و زاری و نشستن به امید و انتظار واهی مشکلی حل نشود. باید کار کرد و به نیروی اراده سد موانع و مشکلات را شکست و عفریت سست عنصری و اهمال را پیش کبوتر زیبای اراده سر برید تا کمال موفقیت حاصل گردد.
زمانی حقیقت، پرده از جمال خویش برگیرد که ارکان سجایا و اساس فعالیت انسان با ارادهای که مقبول آستان حقیقت است، پیریزی گردد وگرنه زندگی را مزیتی و فضیلتی نباشد. تحرک این اراده که آغاز و بنیاد همه خیرات و کمالات است، مقدمات خود را از عقل سلیم و فطرت پاک میگیرد، و بهترین دلیل بر وجود آن، کاروان با عظمت حق طلبان رشد یافته تاریخ بشری است.
عدم تحرک این اراده نه به جهت فقدان زمینه و استعداد آن در انسان، که در اثر پیدایش موانعی است از جمله انواع و اقسام تخیلات و تلقینات، که جامع همه آنها این است که انسان گمان نماید که معرفت و تصعید برای او عملی نیست زیرا هر دو کاری است بس دشوار.
اما از توجه به قدرت و امکانات آدمی در مسیر زندگی و در حین گذر از سنگلاخهای صعب العبوری که در آغاز غیر ممکن مینمود، میتوان پی برد که اگر بشر به جای صرف آن همه امکانات برای کسب سود و لذت و مقام و حذف حریف و مطرح کردن خود، آن را در تحصیل حقایق و عمل به آنها به کار میبرد، نه تنها کافی بود، بلکه به موفقیتهای چشمگیری هم دست مییافت. چنان که امکانات مورد نیاز برای تجویز دروغ و ستمگری و دگرگون کردن واقعیات با انواع توجیهات و انجام امور تصنعی، قابل قیاس نیست با صرف امکاناتی که برای اجرای عدالت یا تحصیل شناختها و عمل به آنها لازم میشود.
بنابراین یکی از شرایط مهم تحقق اراده و همت عالی، تفسیر منطقی دو پدیده متقابل امکانپذیر و امکانناپذیر است. اگر معانی حقیقی این دو پدیده کاملاً بر سالک روشن نشود و اینها را با قدرت و توانایی خود نسنجد، نتواند به مقصد و مقصود رسد.
پیش از اقدام به هر امری باید تفکر نمود که آیا اخذ نتایج مثبت از آن مقدور است یا نه، چه ممکن است امکانپذیر را با نقطه مقابل آن اشتباه کند: گاه انسان با وجود توانایی و قدرتی که با آن میتواند در راه نیل به هدف گامهای مؤثری بردارد، خود را بسی ناتوان پندارد و همین احساس عجز او را از فعالیت باز دارد. و گاه با وجود ضعف و ناتوانی، نشدنی را شدنی تصور نماید، در حالی که در قبال انجام آن امر توانایی او بسی کم و ناچیز باشد. عدم تفکر در این باب سبب هدر رفتن همتها و فعالیتهای او خواهد شد. در این مقام بر اوست که برمراتب توانایی خویش بیفزاید وگرنه مغلوب خواهد شد.
موانع دیگر، موانع برون ذاتی است مانند ناهنجاری محیط، ناسازگاری اجتماع و فقدان تعلیم و تربیت سازنده، که حل این مشکلات نیز با وسایل مختلفی مقدور است «لا یُکَلٍّفُ اللهُ نَفساً اِلا وُسعَها».
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.