گفتار یازدهم 2013/10/03
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: تعلیم و تربیت (ارشاد) – جلد دوم
اساس استقلال و اعتماد به نفس از دوران طفولیت در روان کودک پیریزی میشود، و همچنین زبونی و عدم اعتماد به نفس از تربیت غلط دوران کودکی سرچشمه میگیرد. پدران و مادرانی که به سعادت واقعی فرزندان علاقه دارند، به تمام دقائق اعمال خود در راه پرورش کودکان توجه میکنند و از هر عملی که آنان را بی شخصیت و طفیلی بار میآورد، جداً اجتناب میکنند.
در لسان قرآن شریف و احادیث اسلامی فرزند خوب به ولد صالح تعبیر شده است. پدران و مادران مسلمان مکلفند فرزند خود را شایسته تربیت کنند. کلمه جامع «صالح» اگرچه یک لفظ است ولی تمام صفات پسندیده جسم و جان را در بر دارد.
پدران و مادرانی که خود علماً و عملاً شایسته هستند، میتوانند فرزند صالح تربیت کنند ، زیرا مجموعه رفتار و گفتار پدر و مادر است که سرمشق کودک میشود و صفات و عادات او را میسازند، اگر خوب و شایسته باشد کودک نیز صالح بار میآید و اگر بد و ناشایست باشد کودک هم بد و ناشایست بار میآید. حضرت باقر علیه السلام میفرماید: «یُحْفَظُ الاَطْفالُ بِصَلاحِ آبائِهِمْ»: مصونیت اطفال از خطرات و انحرافها در پرتو صلاحیت و شایستگی پدران آنها است.
یکی از صفات فرزند صالح، حس مسؤولیت شخصی و اعتماد به نفس است. پدران و مادرانی که خود دارای شخصیت و استقلال اراده هستند، این خوی پسندیده را با برنامه صحیح در کودکان خود پرورش میدهند و آنان را مستقل و با اعتماد به نفس بار میآورند.
رشد و تکامل طبیعی تدریجاً به کودک قوت میدهد و او را نیرومند میسازد. عشق به استقلال او را به بهره برداری از قدرتهای به دست آمده وا میدارد، و رفته رفته استعداد فطری «استقلال» و «ابتکار» در او احیاء میشود و کودک از ذلت زبونی و حقارت رهائی مییابد، و به هر نسبتی که به نیروی کودک افزوده شود یک قدم در راه استقلال پیش میرود و یک حلقه از زنجیر اتکاء به غیر را میشکند.
پدران و مادرانی که علاقه دارند فرزندان متکی به نفس بار آورند، باید از این قانون فطری استفاده کنند و برنامه تربیتی خود را براساس تمایل فطری کودک استوار سازند.
لازم است پدران و مادران به تناسب تکامل طفل به او آزادی دهند و به اختیار خود بگذارند که در ضمن بازی کردن و دویدن قدرت ابتکار خود را احیاء کند و با اعتماد به نفس بار آید، ولی باید کمال مراقبت را معمول دارند که آزادی او از حد لازم تجاوز نکرده و کودک از قدرت های خود سوء استفاده نکند.
پدران و مادران دانا به اندازه شایسته کودک را آزاد میگذارند تا استعدادهای خود را به فعلیت آورد و قدرت ابتکار در روانش شکفته گردد و در نتیجه یک انسان با شخصیت و متکی به نفس بار آید.
ولی پدران و مادران نادان با تندروی ها و کندروی های نابجا باعث بدبختی کودک میشوند، گاهی با آزادی بیش از اندازه و زمانی کمتر از اندازه به استقلال و اعتماد به نفس کودک ضربه میزنند و او را به راه زبونی و تیره روزی سوق میدهند.
بعضی از پدران و مادران به علت شانه خالی کردن از زیر بار تربیت و به علت محبتهای بی حساب، چندی به کودک آزادی میدهند و در تمام رفتار و گفتار او را به حال خود میگذارند، بعد از چندی که کودک بزرگ میشود از وظایف زندگی کمترین اطلاعی ندارد و در این موقع پدر و مادر وظایف او را یادآوری میکنند و پی در پی او را به تکالیفش متوجه میسازند، ولی بهرهای نمیگیرند زیرا فرصت تربیت گذشته است.
اولیاء اسلام ضمن برنامه تربیت کودک، پرورش حس مسؤولیت و استعدادهای درونی کودکان را گوشزد کرده و در این باره تعالیم عالیه را به پیروان خود دادهاند. حضرت صادق علیه السلام میفرماید: لقمان به پسر خود چنین گفت:
« ای فرزند اگر در کودکی ادب آموختی در بزرگی از آن بهره مند خواهی شد. کسی که قصد ادب آموزی دارد در تحصیل آن همت گمارد، و آن کسی که در آموختن ادب همت کند به زحمت فرا گرفتن علوم تربیتی تن در دهد، و آن که جداً در راه طلب قدم زند، عاقبت به مقصود خویش نائل گردد.
فرزند عزیز، همواره نفس خود را به اداء وظایف شخصی و کارهای خویش الزام کن، و جان خود را در مقابل شدائدی که از ناحیه مردم به تو میرسد، به صبر و بردباری وادار نما، و اگر مایلی که به بالاترین مقام عزت و بزرگواری نائل آئی، از مردم قطع طمع کن و به آنان امیدوار مباش. پیغمبران و مردان الهی از این راه به مدارج عالیه نائل شدند.
فرزند من، تو مانند کارگری هستی و به انجام کارهائی مأموریت داری، در مقابل هر کاری که انجام دهی وعده پاداش به تو داده شده است، پس کارت را انجام ده و اجر خویش بگیر».
حضرت سجاد علیه السلام ضمن توضیح حقوق فرزند به پدر دستور میدهد: با فرزند آنچنان رفتار کن که اثر نیکوی تربیت تو زیبائی و جمال اجتماعی او باشد و او را چنان بار آور که در شؤون مختلف زندگی بتواند با عزت و آبرومندی زندگی کند.
در اسلام، تأمین سعادت روحانی و نیل به کمالات معنوی بستگی مستقیم به مراتب ایمان باطنی و کارهای شخصی دارد. خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید: روز قیامت مردم به پیشگاه خدا تنها خواهند آمد، یعنی روز قیامت ثواب و عقاب هرکس بر اساس شخصیت فردی و نیک و بدهای شخصی او استوار است «وَ کُلُّهُمْ آتیهِ یَوْمَ الْقِیامَهِ فَرْداً».
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.