ضرورت توجه به اموات 2011/03/15

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: مبدا و معاد

ضرورت توجه به اموات

از جمله تعالیم مهم دین، توجه به اموات و زیارت اهل قبور است. رفتن به گورستان در تذکر مرگ، اثر عمیقی دارد و موجب دلسردی و کاهش علاقه به لذّات دارِ غرور است. پیشوایان مقدس اسلام دستور داده‌اند که برای زهد در دنیا، باید از داروی مرگ استفاده شود. چه، در این حال، انسان متوجه می‌شود که گرفتاری‌ها و ابتلائاتی در پیش دارد که ناراحتی‌های دنیوی در قبال آن ناچیز است. و این یک اصل روحی و روانی است که، کسی که خود را با مصیبتی بزرگ مُواجه بیند، مصائبِ کوچک را فراموش می‌نماید. این چنین توجهی به مرگ و در‏گذشتگان، در تقویت جنبه‌های معنوی و الهی انسان مؤثر شده، او را آماده مسافرت به عالم آخرت می‌کند.

از سوی دیگر، ‏همان‏طور‏ که قُصور در انجام سایر وظایف سبب ضعفِ دل و روح انسان شده چه بسا از اسباب شقاوت او شود، بی‌اعتنایی به اموات نیز مسئولیّت عظیمی در پیشگاه الهی دارد، تا آنجا که فرد بی‌اعتناء به مردگان، به سعادت و کمال نخواهد رسید. لذا فریضه‌ای از فرایض برای هر فرد مسلمان، کمال توجه به درگذشتگان است، بالاخصّ به افرادی که در ذِمّه او حقّی دارند. از جمله افرادی که بر ذمه اهل ایمان حقّ بزرگی دارند، حضرات انبیا و اوصیا و اولیاء و ابرار و اَخیارند، و هر موفقیتی که برای مؤمنین حاصل شود، آنان نیز در آن سهیم هستند.

در عالَمِ بعد از مرگ، عدّه‌‏ای از مردگان نومیدند؛ این نومیدی آنان از دو جهت است: یکی ناشی از غفلت خودِ آنان است؛ زیرا موقعی که در دار تکلیف بودند و امکان نیل به کمال و سعادت اخروی داشتند، در اثر تبعیّت از هوی و هوس، غافل شده و از سعادت واقعی محروم شدند. دیگری غفلت بازماندگان ایشان است که چنان که باید، توجهی به آنان نمی‌کنند. در حالی که در آیات و اخبار، توصیف زیادی به توجه به اموات شده است.

احسان و عبادت و تلاوت آیات به رضای حقّ و اهداء اجرِ آن به اموات، سبب برخورداری آنان از الطاف الهی می‌شود. هم‏چنین رعایت نکاتی که در احکام دینی نسبت به اموات بیان شده، اثرات روحی و معنوی خاصی برای زندگان و مردگان دارد، ولی برای ادراک اثرات آنها باید از مرتبه مَجاز و مادیّات قدم به مرتبه حقیقت و معنویّات نهاد. به عنوان مثال، در موقع دست گذاشتن بر روی قبر، به محض این برخورد و تماس، نشانه‌ها و علایمی به وجود آمده، ارتباط روحی برقرار می‌شود، منتها هر کسی به نسبت مراتب ادراک معنوی خود می‌تواند از این ارتباط روحی بهره‌مند شود.

در اقدامات خیری که به نیّت بهره‌مندی اموات انجام می‌گیرد، نکته مهم این است که آثار معنوی و تکامل‏بخش این امور در وهله اوّل، برای فردی است که بدان اقدام کرده است و در مرتبه ثانی، اجر و پاداشی هم به امواتِ مورد نظر تعلّق می‌گیرد. زیرا فردی که در موقع انجام عبادت و امور خیر، دلِ خود را به خدا متوجه نموده و در اثر اتّصال با مبدأ، موفق به سیر معنوی شده است، در اصل چنین کسی شایسته تعظیم و تکریم است نه شخص متوفّی که این مراحل را سیر نکرده و تنها به خاطر دیگری به او هم چیزی کرامت می‌شود.

بهره‌مندی همه اموات از آثار اقدامات خیرِ بازماندگان در حقّ آنان، یکسان نیست. حتی ممکن است برخی اموات نه تنها بهره‌مند نشوند، که بر مراتب عذابشان نیز افزوده شود! زیرا سُعداء و اَشقیاء از لحاظ مراتب سعادت و شقاوت یکسان نیستند. میزان سعادت و شقاوتِ افراد بستگی به مراتب کیفیّت قلبی آنان دارد. کسی که قلباً سیر صعودی بالاتری داشته باشد، برخورداری او از سعادتْ بیشتر است و برعکس هرچـه سیر نزولی قلبی کسـی پایین‌تر باشـد، از سعادتْ دورتر و مراتب شقاوتش بیشتر است.

همان‌طور که امور منفی، سبب شقاوت و قساوت قلبی می‌شود، امکان دارد بعضی افراد در مرتبه‌ای از قساوت و تیرگی قلب باشند که حتی استماع آیات و حقایق، که از موجِبات تقویت کمال و معرفت است نیز بر شقاوتشان بیفزاید. چنان که در کلمات پیشوایان اسلام آمده که در آخرالزّمان افرادی هستند که به محض شنیدن حقایق و مشاهده افراد مؤمن، شقاوتشان افزایش یافته، تا آنجا‏ که آماده می‌شوند مردان الهی را از بین ببرند، و در از بین بردن آنان فخر و مباهات نیز می‌نمایند! افرادی که در دار دنیا به محض استماع آیات الهی بر شقاوتشان افزوده می‌شود، در دار عقبی نیز به محض شنیدن آیات، بر عقاب و عذابشان افزوده می‌شود.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.