کمال شخصيت انسان براساس دانش و بينش او استوار است، زيرا در ظل آن مي‌تواند در رديف فرشتگان و بالاتر از آنها قرار گيرد، و براي وصول به مقامات رفيع باطني کسب آمادگي کند. خداوند متعال، علم و بينش را علت اساسي آفرينش معرفي نموده و اين خود براي ارزش آن، بهترين دليل گويا و قاطع‌ترين گواه مي‌باش...
بیشتر بخوانیداختيار و برگزيدن لذايذ عقلي و باطني با مراتب تزكيه نفس و فعليّت قواي معنوي ارتباطي تام دارد. لذّت و اَلَم را با ادراك رابطه‌اي مستقيم است؛ اگر ادراك نباشد لذت و المي نيست. مُدرَكات ملايم و سازگار با قواي ادراكي، لذت است و مُدرَكات ناملايم و ناسازگار با آنها، الم. مُدرَكاتي كه با قواي ادرا...
بیشتر بخوانیداز جملة اقسام شرك، نشناختن خالق به نسبت استعداد و ماية معرفتي نهفته در نهاد انسان است. كسي كه تنها منافع دنيوي و اخروي خود را منظور مي‌كند، او به قدر استعداد و توان، معبود خود را نشناخته و معرفتش بسي اندك است. نيّت و صفت چنين فردي خودخواهي است نه همه‌خواهي و در تحليل دقيق، تمايل و اتكاء ا...
بیشتر بخوانیددر انسان تا خودخواهي وجود دارد، محروميت معنوي در او ادامه دارد مگر اين كه با تفكر و تعقل اين سدّ منيّت را از بين ببرد. چه بسا افرادي بعد از هفتاد سال عبادت، هنوز نتوانسته‌اند از ظواهر قدم به بواطن گذارند و به وصال و سجود واقعي برسند، در حالي كه هدف نهايي تمام سفراي الهي ...
بیشتر بخوانیديكي بودن شريعت و طريقت نظر از خلقت، رسيدن انسان به آخرين مرتبة كمال يا وصال است و بهترين راه وصول به آن، طريقة اسلام است. تماميّت اسلام به اصول و فروع آن است و هرچند در مقام نظر و عمل به معارف و احكام الهي، ظاهراً تعدّد و كثرتي است، امّا به نظر خاص و اصيل، سراسر دين جز توحيد حق‌تعالي نيست. ...
بیشتر بخوانیدپنجم- حالات اواخر سير حالاتي كه تا رسيدن به مقام وصول علي‌الخصوص در اواخر سير، عارض مي‌گردد عبارتند از: توكّل، رضا، تسليم، توحيد، اتحاد. توكّل، اظهار عجز و ناتواني است در همه امور و انقطاع بنده از ماسِوَي‌الله. توكل اين نيست كه انسان از همه كارها دست باز دارد و به خدا واگذارد، بلكه سالك ...
بیشتر بخوانید