فصاحت و بلاغت قرآن 2010/04/15
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: نبوت و امامت
فصاحت و بلاغت قرآن
فصاحت، صفت الفاظ، و بلاغت، صفت معانی است. مرکز فصاحت، جوارح انسان یعنی زبان و دهان و دندانها و صداهاست و مرکز بلاغت، عقل و عقلیّات و نفس و فکریّات است. بلاغت، مربوط است به قضیّه معقـوله، و فصاحت، متعلّـق است به قضیه ملفوظه.
عوالم لفظ هرچند توسعه یابد مبنایش بر حروف است و حروفْ محدود است، پس آن هم محدود میباشد. ولی عالَمِ معنا، مبتنی بر صوَر ذهنیّه و شئون روحیّه و خَلَجان نفسیّه است و همه آنها غیر محدود است، پس آن هم نامحدود و غیر متناهی است.
وجه اعجاز قرآن از این نظر، آن است که، آیات آن در اعلی مرتبه از مراتب فصاحت، و در منتهای مرتبه از مراتب بلاغت واقع شده که ممکن نیست وصول بشر به آن، و اِتیان آن مُتصوّر نمیباشد. شاهد این مدّعا، نسبت دادن کفار است آیات قرآن را به سحر، به جهت آن که قرآنْ اخذ میکرد مجامع قلوبِ ایشان را، و از شنیدن آیات مانند دیدن سحر، متعجب میشدند و متحیّر میماندند.
قرآن با وجود آن که از حروف هِجائیّه مُفرَده مرکّب است که هر فردی قادر است به تألیف آن، لیکن عاجز است از تألیف و ترکیب آن به این ترکیبِ عجیب و اسلوبِ غریب.
از جهت غرایبِ اسلوب و اُعجوبِ نظم اوست که اگر کسی تَتبُّع کتب علماء و تفحّص اشعار بُلَغا و تجسّس کلمات حکما نماید، آن را که شبیه باشد به این نظم عجیب و اسلوب غریب، نمییابد.
در قرآن کلمهای یافت نمیشود که خالی باشد از فصاحت با وجود این طولانیّت، و حال آن که اَفْصَحِ فُصَحا و اَبْلَغِ بُلَغا اگر ساعتی تکلم نماید، اختلاف زیادی در کلام او پیدا میشود، ولی این اختلاف در معانی قرآن و تناقض در مبانی آن یافت نشود، و اگر قرآنْ مجعول و مُفْتَری بود، هرآینه تناقض و تضاد در آن پیدا میشد.
هر کلامی که در نهایتِ فصاحت و در غایتِ بلاغت بوده باشد، وقتی که مزیّن و مُرَصّع به جواهر آیات قرآنیّه شد، برای او امتیاز خاصی است.
کتابی که آن حضرت آورده، اُسلوبش نه شعر است و نه نثر است و نه خُطبه، بلکه مشتمل است بر همه مُحَسّناتِ بدیعه لفظیّه و معنویّه، و جمیع نکات دقیقه و اسرار باطنیّه و علوم ظاهریه، و دقایق وجودیّه و حقایق الهیّه.
قرآن از جهت لفظ و معنی، در درجه اعلی و مرتبه اقصی، به همه جهاتِ حسن و کمال واقع شده است، لفظش در اعلی مرتبه فصاحت و بلاغت است، و معنایش در برترین پایه معرفت. اسراری که از بلاغت قرآن به گذشتگان مکشوف گردیده، چند برابر آن به آیندگان کشف خواهد شد.
قرآن، جامع هر کاملِ مرغوب و مورد تمایلِ قلوب است، و وحیی است که جامع فصاحت و بلاغت و زیباییِ الفاظ و معانی است. قرآنْ مرجع هر قاضی و وکیل، و رهنمای هر متکلم و متقاضی، و مربّی هر دانشمند و فلسفی است. قرآن کعبه قاصدین و مقصدِ واردین است. جهت بلاغت عالیه و مزایای سامیه قرآن، جهتی است که اختیار شده تمام دانشمندان است، و اُدَبا و استادان تفسیر و حدیث، حتی مخالفین اسلام نیز بدان مُعترفند و به آن اتکاء دارند.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.