رعایت استعدادها درتعلیم حقایق 2009/11/21
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم
کلام بزرگان در معنایی کلام حضرات انبیاء و اوصیاء علیهمالسلام است، و یکی از وظایف مهم علمای ربانی و واصلان و صاحبدلان، ابلاغ حقایق است. ابلاغ حقایق باید حتیالامکان به همگان صورت گیرد، با این تفاوت که به هر کسی به نسبت مراتب ایمان و عقل و علم و کیفیت شؤون قلبی او باشد.
متعلمین مبتدی همه از لحاظ سابقه و آشنایی به حقایق و مراتب علمی و حتی مراتب تقوی و تزکیه و تهذیب یکسان نیستند. از اینرو بزرگان فرمودهاند هر کسی که میخواهد با فردی به مذاکره بپردازد، یا حقایق را به افرادی ابلاغ نماید، باید مراتب ظاهری و باطنی آنان را در نظر بگیرد که از لحاظ درک معارف عالیه الهی در چه پایهای هستند.
آیات قرآن مجید را ظاهری و باطنی است که باید در مقام ابلاغ، مراتب مذکور رعایت شود. ممکن است در مرتبهای ابلاغ برخی معانی قرآنی که در ردیف معانی بطونی است، مناسب و صحیح نبوده بلکه جزو محرمّات باشد. از اینرو بایست برای اهل ظاهر در مرتبهای و برای اهل علم و صاحبدلان در مرتبهای دیگر از حقایق ابلاغ گردد.
بنابراین برای افرادی که استحقاق ندارند، ابلاغ معانی قرآن که در ردیف معانی بطن اول یا دوم باشد، جزو محرمات است. زیرا چنین ابلاغی نه تنها برای آنان مؤثر نشده و سبب گشایش جهت مثبت در صفحه قلب نگردد، بلکه جهات منفی را تقویت نموده و به جای ارشاد، گمراه شود.
بیان حقایق باطنی و معنوی احکام الهی برای آنان که مورد اعتماد بوده و اهل تفکر و تعقل و نظم و ترتیب الهی هستند، اشکالی ندارد زیرا آنان در واقع از محارم اسرار و محرمان بارگاه قدس به شمار میروند. برای طالبانی که از اعمالشان روشن میگردد که صاحبان اخلاص بوده و تا حدی مورد اعتمادند، نیز این اظهار بلا اشکال است. امّا بهتر است از ظاهربینان، از افرادی که کوتاه بین بوده و اهل تفکر و تعقل نیستند، کتمان شود.
بنابراین آنچه از حقایق و اسرار به سالکین میرسد، دقیقاً باید مورد بررسی و نظر قرار گیرد که به چه کسانی و تا چه حد مجاز به اظهار آن هستند. این اظهار بر دوگونه است: یکی اظهار و فرمان عمومی است و دیگری حکم و پیام خصوصی و سرّی به فرد یا افراد خاص که سایرین نباید بدان واقف شوند مگر در موقع مناسب آن. لازمه راز داری، شهامت و شجاعت الهی است. فرد شجاع حتماً صاحب جمیع صفات خدایی است. زیرا جوهر صفات الهیه شجاعت است، و در فقدان آن در صفات انسان خللی وجود دارد.
از جمله نکاتی که به غیر از محارم اسرار، نباید دیگران به آن وقوف یابند، شمول فضل و رحمت خاص پروردگار به فرد یا جمعی از اهل ایمان است. در این گونه موارد به نحو دیگری به نسبت علم و معرفت و عقل و کیفیت تعلیماتی که ظاهراً و باطناً افراد دیدهاند، باید ابلاغ حقایق شود زیرا در این مراتب، ابلاغ جزو واجبات است.
عرفان و فلسفه اسلامی گرچه علم بزرگی است، ولی در میان کتب فلسفی و عرفانی مطالبی وجود دارد که موجب گمراهی است. همچنین عموماً مبتدیان به زبان عرفان واقعی آشنا نیستند، لذا برای آنان خسته کننده بوده و سودی در برندارد و بسا که موجب سستی آنان گردد. پس اولی این است که در ارائه مطالب عرفانی و فلسفی و حکمی، مراتب عقلی و علمی و تزکیه و تصفیه قلبی متعلمین در نظر گرفته شود و در قالب سادهای بیان گردد. معلم و مربی نیز علاوه بر این که خود باید به حقایق عرفانی عالم و عامل باشد، لازم است که مورد تأیید استاد الهی قرار گیرد.
در انتخاب کتب مورد مطالعه نیز باید دقت بسیار صورت پذیرد. خصوصاً در مورد دانشمندان خارجی که کتابهایی درباره زندگی حضرت رسول اکرم(ص) مینویسند، یا راجع به ردّ مطالب باطله طایفهای، کتبی به رشته تحریر درمیآورند، باید بذل توجه و دقت بیشتر شود زیرا امکان دارد در لابلای موضوعات آنها، مطالبی باشد که موجب انحراف عدهای گردد، مثلاً معجزات را انکار نماید.
سالکینی که از ناحیه استاد الهی اجازه تعلیم یافتهاند، باید دقت بسیار نمایند و بدانند که اندکی غفلت، بسا موجب انحراف عده کثیری گردد. آری مربیان الهی آنانند که حقایق را به رضای الهی به متعلمین مکتب ربوبی تعلیم میدهند و به توفیق حق و تعالیم عالیه بزرگان و تزکیه نفس و تصفیه دل، تصریح و تفسیر آیات را از کلام بزرگان استخراج کرده هر علمی که برای آنان حاصل میشود، بدان عالم و عامل میگردند.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.