وقفه ناپذیری تکامل 2011/03/21
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: مبدا و معاد
وقفهناپذیری تکامل
از جمله کلمات مقدسی که ورد زبان عامّ و خاص شده، کلمه «تکامل» است. معمولاً از این کلمه در اذهان عمومی مفهوم خاصی منظور میشود. بدین معنی که در تکامل، هدف یا مرتبه و درجهای به نظر میرسد که دیگر بالاتر از آن به تصوّر نیاید. مثلاً وقتی گفته میشود که بشر به تکامل میرسد، چنین تصوّر میشود که در حال حیات یا بعد از وفات، به مرتبهای از کمال میرسد که بالاتر از آن، مرتبه و مقامی نیست.
تردیدی نیست که اعتقاد به چنین تکامل که ابتدا و اختتام دارد، محدودیّت میآورد. زیرا در اثر رسیدن به هر مرتبهای از کمال، نوعی ادراکِ الهی و معنوی برای انسان عاید میشود و اگر بنا باشد که در آخرین مرتبه تکامل، ادراکی حاصل شود که بالاتر از آن ادراکی نباشد، چنین ادراک و تکاملی خاتمه مییابد.
همچنان که اگر سیر علم و تکامل یکنواخت گردد و به مرز معیّنی رسیده متوقّف شود، مسلماً آن علم یا تکامل محدود شده است. همچنین، اگر سیر کمالی به مرتبهای ختم شود، در لذّت معنوی ناشی از آن، محدودیّت به وجود میآید، و هر ادراک و لذّتی که حدود داشته باشد، تا مدت معیّن و مشخصی میتوان از آن برخوردار شد چه، لذّتی که به یک حال ماند، اشباعشدنی است.
اگر تکامل محدود شود، نتایج و ثمرات آن نیز محدود میشود، و امکان دارد که سُرور معنوی و ثمرات ناشی از آن تکامل، نقصان پذیرد، زیرا آثار و نتایج آن، تابع کیفیّت اشجارِ تکامل است. چه، حصول نتایج در مرحله اوّل، سُروری ایجاد میکند، ولی اگر یکنواخت شود، از سرور معنوی آن کاسته میشود و در این کاهش، امکان پیدایش غمِ معنوی هست، در حالی که در دار آخرت، محال است که برای متنعّمین، غم و اندوهی باشد. زیرا غم و غصه در قبال برآورده نشدن خواستههاست، ولی وقتی تمام خواستههای انسان تحقّق یابد، دیگر غم و اندوه معنی ندارد.
اساساً واجب است که صفات الهی مَظهر داشته باشد و لازمه آن، این است که در هر آن، تکامل و ارتقاء روحی انسان ادامه داشته و محدود نباشد. به عبارت دیگر، همانطور که ذات باریتعالی لایتناهی است، کرم و فیض و عطای او نیز نامتناهی است و لذا در هر آن، حصول نعمت و ادراک و در نتیجه لذّت، افزون میشود.
هر لحظه که زیبایی الهی متجلّی میشود، آن زیبایی افزایش مییابد و بهشت نیز که اثری از آثار خالق است، زیباییش هر آن رو به افزایش است. اما بالاتر از همه انسان کامل که مظهر اعلای اسماء و صفات الهی است، جمال معنویش یکنواخت نبوده، پیوسته بر جلوه او افزوده میشود و در اثر اضافه شدن جلوه و ادراک، لذّت او بالاتر خواهد بود. اگر جلوه جمال و کمال انسانِ کامل یکنواخت شود، تا مدت محدود میتوان از آن برخوردار شد و نقص در مظهریّت پدید میآید.
بنابراین، تکامل انسان محدود نیست و ترقی ادراکات او انتها ندارد، و هر آن ادراک و برخورداری او از نعم الهی افزایش یافته، نوعی حلاوت و زیبایی مشاهده خواهد کرد که قبل از آن ندیده بود.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.