انواع تعلق نفس بر قالب 2011/02/01
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: مبدا و معاد
انواع تعلق نفس بر قالب
تعلّق نفسِ واحده بر زیاده از یک بدن، به چند وجه است:
اوّل – تعلّق نفس بر سبیل تصرّف در بدن اصلی و مثالی، به حال بیداری در دار دنیا، و این وجه جایز است بر حضرات معصومین علیهمالسّلام که ایشان در دار دنیا بدن مثالی را مّتَصَرّفند.
دوّم – تعلّق نفس بر سبیل تصرّف در بدن اصلی و مثالی، به حال نوم در دار دنیا، که این وجه تا حدّی بر همه جایز است.
سوّم – تعلّق نفس بر سبیل انتقال از بدن اصلی به بدن مثالی، لیکن بعد از موت در عالَمِ برزخ.
چهارم – تعلّق نفس بر سبیل انتقال از بدن مثالی به بدن اصلی بعد از موت، و این وجه جایز است بر حضرات معصومین علیهمالسّلام و بعضی از حضرات اولیا که ایشان هر وقت که خدا خواهد، بدن اصلیّه را متصرّفند.
پنجم – مسخ، و آن برگشتن و تبدیل هیئت و صورت انسانی به هیئت و صورت حیوانی است در اثر طغیان ایشان، و در اخبار صحیحه چنین است که مَسوخات، بیش از سه روز زنده نمیمانند. البته در اصل، مسخ جنبه معنوی دارد، و اگرچه قالب نیز تا حدّی از آن متأثّر است، اما این تغیّر نیز معلول حوادث مادی و استیلای عناصر و عوالم طبیعیه نیست.
ششم تعلّق نفس بر سبیل تصرّف در بدن اصلیّه بعد از پوسیده شدنِ آن در روز قیامت، و این وجه نزد قائلین بر جواز اعاده معدوم چنین است که، اجزاء اصلیّه، باقی و غیر متبدّل بوده و اعاده آن حتمی است. چنان که گذشت، اجزاء متفرّقِ جسد، معدومِ صِرف نمیشود که اعاده آن محال شود، بلکه عندالله باقی است هرچند «هَبَاءً مَّنثُورًا: غبارى پراکنده» باشد، و اکثر علما قائلند بر این که اجزاء متفرّقه جسد، معدوم نمیشود. جمع کردن اجزاء متفرّقه، از ممکنات است و آنچه ممکنالوجود بوَد، متعلّق به قدرت الهی است و خداوند متعال قادر و عالِم است بر همه ممکنات.
بنابراین، نظریه تناسخ ارواح و رجعت به این جهان برای تزکیه و تصفیه و سیر تکامل که موضوع بحث برخی فِرَق و مَسالک است، صحیح نیست و برگشت به این عالم برای تکامل غیر ممکن است.
برای تکامل انسانها، بعد از حیات دنیوی هم منازلی است که البته طی آنها برای خواصّ نیست. چه، آن عده از اهل ایمان که برایشان در همین دنیا تزکیه و تصفیه حاصل شده است، پس از مرگ، بلافاصله به وصال نایل میگردند، ولی برای افراد عادی که مراتب تزکیه و تصفیه را طی نکردهاند، تکامل ابدی آنها در منازلی است که بعد از این جهان در سر راه وصالشان قرار گرفته و راه را طولانی نموده است.
اما برای مخلَصین، چون روحشان آزاد است، بعد از فوت، باز هم امکان برگشت به این دنیا هست، که برای تقویت معنویّات افراد دیگر، در این جهان سیر میکنند، ولی خودِ آنان احتیاج ندارند که در این دنیا برای طی مراتب کمال وارد شوند. این سیرِ آنان، تنها به صورت سیرِ روحی خالص نیست، بلکه آنان چون در مراتب کمالِ تکامل هستند، میتوانند همان جسم و ماده اوّلیّه را ایجاد کرده و به صورت اوّلیّه، یعنی قالب جسمانی اصلی خود یا به صوَر و اشکالِ مختلف ظاهر شوند.
ظاهر شدن به صوَر و اشکال مختلفْ در اصل، مخصوص حضرات معصومین علیهمالسّلام و به خصوص حضرت ولی عصر علیهالسّلام است. زیرا چون قدرت آنان مظهر قدرت خداست، از این لحاظ، در ایجاد اشکال مختلف، قدرت کامل دارند.
از حضرات اولیا(ع)، آنان که در این جهان به وصال نایل آیند، در حال حیات ظاهری نیز چنین قدرتی را میتوانند دارا باشند، ولی برای آن عده که پس از مرگ به وصال نایل شوند، امکان دارد که در آنان نیز چنین قدرتی باشد و برای مراجعت به این جهان و سیرْ به اشکال مختلف، آزادی عمل داشته باشند.
در هر حال، این شخصیّتهای والامقامِ معنوی، با مشیّت الهی قادرند اگر بخواهند در این دنیا سیر کنند، ولی در مواقعی ممکن است سیرِ ارواحِ مقدسِ حضرات اوصیا و اولیا علیهمالسّلام، بنا به مأموریّتهای معنوی از جانب خدا در روی زمین باشد.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.