دلایل وحدت 2010/09/27
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: مبدا و معاد
دلایل وحدت
در مقام اثبات توحید خداوند جهان، منطقهای مختلفی وجود دارد که ذیلاً به پارهای از آنها اشاره میکنیم:
اول – اگر واجبالوجود متعدّد باشد، هیچ یک بر دیگری تلازمی ندارد، زیرا به حکم عقلی، ارتباط از دو جهت بیرون نیست: یا یکی علت دیگری است، در این صورت بین آن دو ارتباط علت و معلولی برقرار است، و یا این که هر دو، معلول علت دیگرند. در صورت اوّل، علتْ خدا و معلول، شایستگی مقام خدایی را ندارد؛ و اما بطلان صورت دوم، آشکار است.
بنابراین در صورت تعدّد واجبالوجود، هریک از آنها مستقلاً واجد تمام کمالات و منزّه از تمام نقایص خواهد بود. بدیهی است که به حکم تعدّدشان، هریک واجدِ کمالاتِ خود و فاقد خصوصیات و امتیازات دیگری است وگرنه تعدّدشان، غیر معقول خواهد بود. و اما در این صورت، هر واجبالوجود، مرکّب از وجود و عدم خواهد بود و این شرایط مسلماً در واجبالوجود باطل بوده و هر آنچه چنین شود، حادث خواهد بود.
دوم – منطق قرآن کریم است که میفرماید: «لَوْ کانَ فیهِما آلِهَهٌ اِلاَّ اللهَ لَفَسَدَتا فَسُبحانَ اللهِ رَبِّ الْعَرشِ عَمّا یَصِفُونَ: اگر در جهان، خدای دیگری غیر از خداوند میبود، هر آینه عالَم فاسد میگشت. پس منزّه است پروردگار عرش از آنچه وصف میکنند». چه، اگر دو واجبالوجود، دارای قدرت و صفت اراده باشند و هریک از آنها بخواهد در جهانِ آفرینش، به چیزی هستی بخشد، از سه وجه بیرون نخواهد بود: یا اراده یکی عملی شده و اراده دیگری عملی نخواهد شد، یا این که اراده هر دو جامه عمل خواهد پوشید، و یا این که اراده هر دو عملی نخواهد شد. در صورت اول، یکی واجبالوجود و دیگری ممکنالوجود خواهد بود، و صورت دوم، باطل است چنان که فوقاً اشاره شد، و در صورت سوم، هر دو عاجزْ و هیچ یک شایستگی مقام خدایی را ندارد.
اگر کسی اشکال کند که ممکن است دو واجبالوجود در هر کار توافق کامل داشته باشند، چنین پاسخ گوییم که واجبالوجود باید ذاتی باشد که صفاتش عین ذات، و ذاتش عین صفت او باشد. زیرا اگر موجودی، صفت و ذات او از هم جدا باشد، مرکّب است، و چیزی که مرکب باشد حتماً از اجزاء به وجود آمده، پس اجزاء بر خودِ مرکب، مقدّم میگردند و مرکب نسبت به آنها مؤخّر، و لذا چنین موجودی، قدیم و ازلی نبوده و حادث است.
اگر گفته شود که مرکّب هم مقدّم است و هم مؤخّر، پاسخ این است که این اجتماع ضدِّین و نقیضَین بوده و امکانپذیر نیست، به علاوه مرکب چون از اجزاء به وجود میآید، حادث است و بعداً به وجود میآید نه اوّل. بنابراین اگر دو واجبالوجود از حیث قدرت و صفتْ متّحد، و در اراده هم متّفق باشند، این دو در ذاتْ هم، متحد بوده و جز یکی نتوانند بود.
سوم – اگر دو واجبالوجود فرض کنیم، یا هریک میتواند جلوگیری از اراده دیگری کند و یا نمیتواند؛ در صورت اوّل عجز هر دو آشکار، و در صورت دوم، عجز هر دو آشکارتر است.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.