برهان صدّیقین 2010/09/09
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: مبدا و معاد
برهان صدّیقین
معرفت دستهای در خداشناسی از طریق برهان حدوث و حرکت و امکان است که به وسیله استدلال
و آیات آفاقی، او را شناختهاند. معرفت دستهای دیگر، از راه برهان معرفت نفس است که ایشان به وسیله آیات انفسی، خدا را شناختهاند. اما معرفت دستهای، به طریق برهان صدیقین است که از ذات خدا به وجود او پی بردهاند، بدین ترتیب که:
درک و شعور انسان در نخستین قدمی که برمیدارد، هستی خدای جهان را روشن میسازد چه، هریک از پدیدههای واقعیتدار را که در جهان میبینیم، دیر یا زود واقعیت خود را از دست داده و نابود میشوند. از اینجا روشن میشود که جهانِ مشهود و اجزاء آن، عین واقعیت نیستند بلکه به واقعیتی ثابت تکیه داده و با آن واقعیت، واقعیتدار میشوند و تا با آن ارتباط و اتصال دارند، هستیشان باقی است و چون از آن بریدند، نابود میشوند و آن واقعیت اصیل، جز وجود مقدس حقتعالی نیست.
بنابراین، راه خداشناسی، راهی است بسیار روشن و انسان با نهاد خدادادی، آن راه را میپیماید و هیچ پیچ و خمی ندارد. از اینرو خداوند متعال امر میکند مردم در آیات قرآن مجید تدبّر کنند و به مجرّد ادراک سطحی قناعت نکنند و در بسیاری از آیات، جهان و جهانیان را علامت و نشانههای خود معرفی فرموده است و با کمی تعمّق و تدبّر روشن میشود که آیه و نشانه آن است که دیگری را نشان دهد نه خود را.
بنابراین اگر جهان و پدیدههای جهان، آیات و نشانههای خدای جهان باشند، هیچ موجودی استقلال وجودی از خود نخواهد داشت و جز خدای پاکْ نشان نخواهد داد و کسی که به تعلیم و هدایت قرآن مجید، با چنین چشمی به چهره جهان بنگرد، جز خدای پاک درک نخواهد کرد، و به جای این زیبایی که مردم در نُمود جهان مییابند، زیبایی نامتناهی خواهد دید که از دریچه تنگ جهان، خودنمایی و تجلی میکند. آن وقت است که خرمنِ هستی خود را به تاراج داده و دل به دست محبت خدایی میسپارد.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.