محرکِ سکونِ محض 2010/09/07

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: مبدا و معاد

محرکِ سکونِ محض

موجودی که عدم‌پذیر نیست، واجب‌الوجود، و موجودی که عدم‌پذیر است، ممکن‌الوجود می‌باشد. به عبارت دیگر، ممکن‌الوجود یعنی مسبوق به عدم یا مسبوق به او. تمام موجودات ممکن‌الوجود، یا مُتَحَیّزند، و یا صفت متحیّز، و یا نه متحیّزند و نه صفت متحیّز. موجودی که متحیّز است، یا قسمت‌پذیراست مانند جسم، و یا قسمت‌پذیر نیست مانند جوهر، و ممکن‏الوجودی که صفت متحیّز است، عبارت است از عَرَض.

در مورد موجودی که نه متحیّز باشد و نه صفت متحیّز، بعضی از علما و فلاسفه گفته‌اند که چنین موجودی نیست جز ذات باریتعالی! در حالی که این اشتباه بزرگی است، زیرا مساوات در صفات سلبی الهی به مانند جسمیت، جوهریت و عَرَضیت، به مفهوم مساوات در کل ماهیت نیست.

در تمامی ممکن‏الوجود، تقدّم و تأخّر وجود دارد. تقدّم و تأخّر در موجودات، علامت حرکت است. یعنی موجوداتی که متقدّم و متأخّرند، همه متحرک هستند و حرکت، یعنی اِفتراق موجودی از موجوداتی و اجتماع آن با موجودات دیگر. بنابراین، تمامی ممکن‏الوجود ناچار از حرکت است و حرکت، لازمه‌اش محرّک است.

گرچه محرک انواع و اقسام دارد، ولی آیا محرک در عین حرکت دادنِ غیر، خود نیز در حال حرکت است؟ اگر خود او هم در حال حرکت باشد، حتماً برای خودش نیز محرکی هست و باید این حرکت، به محرکی پایان یابد که علت‏العلل بوده و به ذات خویش، متحرک نباشد. به عبارت دیگر، هر محرک نماینده معلول خود یعنی متحرک، و نیز نماینده علت یا محرک خویش است، جز محرک اصلی. لذا، نهایتاً آن محرک، لازمه‌اش محرک نیست، که خودْ «محرّکِ سکونِ محض» باشد؛ و این محرکِ سکونِ محض عبارت است از خلّاق متعال.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.