عهد و پیمان امام 2010/07/27
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: نبوت و امامت
عهد و پیمان امام
کلمات جـواهـرآسا و بلاغت و فصاحت و آیات حضـرت مهدی مـوعـود(ع) و پـدر بزرگوارش:
به درستی که پدر بزرگوارم از من عهد و پیمان گرفت که وطن نگیرم مگر در پنهانترین آن، و منزل نکنم مگر در دورترین نقاطْ برای پنهان نمودن امر خود، و مخفی داشتن محل خویش از مکاید اهل ضَلال. پس، از این جهت انداختْ زمان مرا به بلندی تَلّهای ریگ و قطع نمودم جاهای ظلمانیِ زمین را، و منتظر است به من غایتی که در آن است گشایش امر من.
پدر بزرگوارم به من فرمود: ای پسر من، حقتعالی هرگز خالی نگذارد روی زمین را از حجتِ خود که سبب بلندی و تکامل مرتبه خلایق گردد، و یقین دارم تو هم یکی از کسانی باشی که حقتعالی مهیّا نموده است ایشان را به نشر حق و پیچیدن باطل و اظهار معانی و خاموش کردن آتش ضلالت.
پدر بزرگوارم فرمود: ای پسر من، بر تو باد قرار گرفتن در جاهای خلوت، و برگزینی اکثر اوقات نقاط دور را، و بدان که برای هر ولیّی از اولیاءالله، مُقارِع و مُنازِع است، به جهت واجب دانستن ایشان جهاد را با اهل نفاق و خلاف که صاحبان اِلحاد و عِنادند، پس بسیاریِ دشمن ترا مُتَوحّش نگرداند که پیروزی با تو است.
پدر بزرگوارم فرمود: ای پسر من، دلهای اهل معرفت و اخلاص به سوی تو مشتاقند مثل اشتیاق مرغ به آشیانه خود، و از ایشان گروهی هستند که بیرون آیند میان مردم با حالی که ذلت و اِستکانت به خیال میدهد، و حال آن که ایشان را در نزد حقتعالی شأن و مقامی است، و در نظر خلایق بروز مینمایند با نفْسهای پریشان و محتاج، در حالی که ایشان اهل قناعت و اعتصامند. ایشانند که محکم نمودهاند دین و ایمان خود را به مجاهده دشمنان، و حقتعالی مخصوص گردانیده است اینان را به تحمّل جور و ستم در دنیا، تا شامل گرداند وسعت عزّت را، و عاقبت ایشان به خیر و نیکویی ختم شود و به کرامتِ حُسن عقبی فائز گردند.
ای پسر من، اقتباس کن از صبر، دل خویش را منوّر کن با نورِ صبر کردن بر شداید تا فایز شوی به ادراک کمالِ لطف خدایی، و چنان بدان که مصائب و شدایدی که به تو میرسد سبب سعادت تو خواهد شد.
ای پسر من، گویا میبینم به یاری خداوندی مؤیَّد گردیدهای به فتح و ظفر و عزّت و به سبب ترادف بیعت و مُصادِقت، اوامرت قبول نظم نموده مثل تَناظُم در رشته گردنبند، چنان که طبیعت ایشان نرم و مستعدّ است برای پذیرفتن دین، و ایشان پاک و منزّهند از اوساخ نفاق، و مُهذّبند آنان از رِجس شِقاق. ایشان مطیع و مُنقاد میباشند در دین پیغمبر اسلام (ص) و روی به سوی تو آرند. در این وقت تَلؤلؤ کند صبح حق، و مُنْجَلی میگردد ظلمات باطل، و به سبب وجود تو، حقتعالی میشکند کمر طغیان را و برمیگرداند مَعالِم ایمان را.
پدر بزرگوارم فرمود: ای پسر من، به برکت وجود تو، امراض باطنیِ آفاق به ظهور میآید، و معلوم میگردد که حق را درک نکردهاند و باطل را پیروی نمودهاند، و ظاهر میگردد سلامتی دینخواهانِ تو و مردم از مرض کوریِ باطن نجات مییابند، در این وقت کودکان نیز آرزو میکنند که قدرت پیدا نمایند به سوی تو حرکت کنند.
پدر بزرگوارم فرمود: فرزند گرامیم، از یُمن وجود تو، شاخههای عزّت به حرکت آمده و تَر و تازه میشوند و مستقرّ میگردند، و مرغان رمیده احکامِ دین به آشیانه خود بازمیگردند، و احکام دین که مُضمحل و مُندرِس شده بود رونق گیرد و ابرهای فتح و ظفر باران پی در پی میریزد، در این وقت دشمنانِ تو مغلوب شده و فتح و پیروزی با تو خواهد بود.
سلام ما و رحمت و برکات خدا بر اهل تصدیق و برادران دینیِ صادق باد. مملو باد سینههای ایشان از ظرایف معرفت و لطایف حکمت. مزیّن باد قلوب ایشان از مَوْضِحات اَعلام و نَیِّرات احکام.
سلام ما و رحمت و برکات خدا بر آنان که سبقت نمایند به سمت مُفارِقین و به سوی مَصابیحِ دین.
حمد و ثنای خالق رحمان که در این باب برای ما فرض است به جا میآوریم، و مدح اولیای ما و تشکر از حقوق فرضیّه ایشان که بایست به جا آریم، آوردیم، و یادآوری و قبول منّتی که میبایست در مقام نیّات و اعمال نماییم، نمودیم.
مبارک گرداند حقتعالی مقامی را که به اولیاء ما کرامت فرموده، و ثبت کند در جَریده ایشان بالاترین مَثوبات محسنین و محبوبترین آثار مُطیعین و صدّیقین. کمال خیرِ آخرت و معرفت و بصیرت را بر اولیای هادیّه در طریقه مستقیمه و مرضیّه از خدای عزّ و جلّ خواهانم.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.