برتری بر ملائک 2010/03/29
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: نبوت و امامت
برتری بر ملائک
بعضی معتقدند که ملائک افضلند از نوع بشر، و دلیل عقلی ایشان آناستکه عقول مجرّد، فیّاض علم و کمالاتند بر نفوس ناطقه، و مسلّم استکه مفیض مقدّم باشد از مستفیض. جواب ایناستکه مفیض در حقیقت، حقتعالی است و عقول واسطه فیضند، و افضل بودن واسطه از مستفیض، مسلّم نیست.
دلیل نقلی ایشان آناستکه بنا به نصّ آیه قرآن، ملائکه تعلیم دهنده آنحضرت بوده، بنابراین معلّم افضل بود از متعلّم. پاسخ ایناستکه در اینجا تعلیم به معنی تبلیغ است و اشرف بودن مبلّغ نیز از مبلّغ، معلوم نخواهد بود. چنانکه عرفاً هم چنیناست، مانند اینکهسلطانی به وسیله خادم خود به عالمی رقعهای فرستد، که در اینجا اعتقاد به افضل بودن خادم که مبلّغ است از آن عالم، معقول نیست.
حقتعالی امر فرمود ملائکه را به سجده کردن آدم، و امر نمودن عالی به خضوع سافل، منافی حکمت است و از اینجا افضلیت بنیآدم از ملائکه معلوم میگردد.
طاعت بشر، اشتق است از طاعت ملک، به جهت آنکه بشر منازعه با شهوات کرده و به مشقات کثیره متحمّل میگردد، و نیز بشر مبتلا به وساوس شیطانی و توبیخات نفسانی است به خلاف، ملائک هیچیک از این ابتلائات را ندارند.
دلیل دیگر بر افضلیت بنیآدم از ملائکه، آناستکه حقتعالی در ملائکه عقل ایجاد کرده بدون شهوت و پاک بودن ایشان چندان هنر نیست و ایشان فاقد داعیه معصیت هستند، ولی در بشر داعیه معصیت وجود دارد، بنابراین بهترین بنیآدم، افضل است از ملائکه.
حضرت امام صادق(ع) میفرماید: حقتعالی مرکب کرد در ملائکه عقل را بدون شهوت، ایناستکه از ایشان معصیت صادر نمیشود، و همیشه در مقام ذکر و تسبیح و تقدیس و تحمید حقتعالی هستند. و مرکب کرد در بهائم شهوت را بدون عقل، و مرکب کرد در نبی آدم عقل و شهوت را، و فرمود هرکسی که عقل او غلبه کند بر شهوتش، افضل است از ملائکه و کسی که شهوت او غلبه کند بر عقلش، اضلّ است از بهائم.
در اشرفیت انسان همین بس که او غایت خلقت است، و این مقام را دو وجه است: خاص و عام. حضرات انبیاء و اوصیاء و اولیاء، علت غایی خاصّند و حضرترسولاکرم(ص) و اوصیاء ایشان، علت غایی خاص الخاص. امّا سایر انسانها علت غائی عامّند، به نسبت عنایات خاص تکوینی و تعلیمی بدانان.
آری انسان شایسته و کامل، جانشین خدا در روی زمین و اشرف مخلوقات است، و فرشتگان به مقام عالی او راه ندارند.چنانکه جبرئیل، آن فرشته والا مقام گوید: «بَیْنی وَ بَیْنَهُ سَبْعُون حِجاباً مِنْ نُورٍ لَوْ دَنَوْتُ واحِداً لاَحْتَرقْتُ» میان من و خدا هفتاد حجاب از نور است و اگر به قدر واحدی نزدیک شوم، میسوزم. یعنی من آن شایستگی را ندارم که طیران و پروازم به مرتبه طیران و پرواز انسان برسد. اما حضرترسولاکرم(ص) فرماید: «لَیْسَ حِجابٌ بَیْنی وَ بَیْنَهُ اِلاّ حَجابٌ مِنْ یاقُوتَهٍ بَیْضاء فی رَوْضَهِ خَضْری» یعنی نُکْتَهُ الْواحِدَهِ بَیْنَقَوْسَی الْواحِدیَّهِ وَ الاَحَدِیَّه: نیست حجابی بین من و بین او مگر حجابی از یاقوت سفید در روضه سبز؛ یعنی نکته واحدی بین دو قوس واحدیّت و احدیّت.
این مقامات عالی از آن اهل بیت عصمت و حضرات انبیاء و اولیاء علیهمالسلام استکه خداوند تبارک و تعالی میفرماید کسی جز من، دوستان مرا و درجات و عوالم و مقامشان را نمیشناسد «لا یَعْرِفُ دَرَجاتِهِمْ وَ عَوالِمَهُمْ غَیْری». اما در خیر و ترقی و تعالی را خداوند متعال به روی هیچ بندهای نبسته است، بشر نیز میتواند به سبب انقیاد به فرمان الهی، همان تجلیاتی را دریابد که ایشان مشاهده میکنند، زیرا که ظرفیت باطنی انسان ماوراء ظرفیت مادی اوست و برای این فراگیری و بینش، حدّ و حدودی نیست.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.