پیروی از استاد، راه نیل به آمال 2010/02/07

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم

سنت الهی این است که حق بر باطل پیروز است و خدای تبارک و تعالی به دست حق، باطل را محو می‌گرداند. اما نکته دقیق و باریک این است که اهل ایمان وقتی در حد کمال بر کفر و باطل غالب خواهند شد که به توفیق و حمایت الهی، مراتب حقانیت خود را به درجه کمال برسانند.
باید دانست که حمله شیطان و یارانش همیشه به سوی اهل حق است، می‌خواهد از مراتب حقانیت و نورانیت آنان کاسته شود تا کفر و باطل بر آنها غلبه کند. چه مغلوبیت اهل حق، همانا در کاسته شدن حقیقت و ایمان و اتحاد قلبی آنان است.
اگر ما طالب غلبه بر کفر و باطل هستیم، باید واجد شرایط شویم. آیه شریفه «التّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السّائِحُونَ الرّاکِعُونَ السّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْـمَعْرُوفِ وَ النّاهُونَ عَنِ الْـمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللهِ وَ بَشِّرِ الْـمُؤْمِنینَ» در عین دادن مژده و بشارت به مردان طریق حق، وظایف و تکالیف آنان را معین می‌نماید، که مراتب حقانیت و ایمان خود را به کمال رسانند که در آن صورت، پیروزی حتمی است.
در دل هر کس آرزوهایی نهفته است که همیشه خواهان نیل به آن است. امّا در بین آنها او را آرزویی است که میل و رغبتش به آن بیش از همه آرزوهاست. به عبارت دیگر، آن آرزو منتها و بلکه جامع آرزوهای اوست، به طوری که هرگاه به این آرزو موفق گردد، گویا به تمام آرزوهایش رسیده است.
تحقق هر آرزو راهی دارد، کسی که می‌خواهد به آن موفق گردد باید وارد آن عالم شود، و پس از ورود باید بداند که چگونه در این عالم راه رود و مراحل طریق آن را بپیماید. در آرزوهای مادی، گاهی ممکن است کسی با اتکاء به فکر و عقل خود، راه تحقق آرزوهایش را دریابد و تا حدی آن را طی کند. ولی طریق آرزوهای معنوی و عوالم آن چنین نیست که کسی بتواند تنها با اتکاء به عقل و فکر خود، مراحل آن راه را بشناسد و طی نماید. افرادی که می‌خواهند به آرزوهای معنوی خویش نایل گردند، باید بدانند که گرچه با اتکاء به تفکر و تعقل خود می‌توان وارد این راه شد، ولی مثمرثمر نشده به مقصد و مقصود نخواهند رسید.
صاحبان آمال و آرزوهای عالیه معنوی، باید فرد کاملی را دریابند که او نیز این آرزو را در سر داشته و وارد این عالم شده و مراحل آن را پیموده است. چنان فردی می‌داند که از مراحل این عالم چگونه باید عبور کند، کدام علل موجب تقویت او در طی این راه می‌شود و کدام علل سبب تضعیف نیروی او می‌گردد. او واقف است که کدام علل، موانع و مشکلات در بین راه ایجاد می‌کند و چگونه می‌توان آن را از میان برداشت. چه بسا افرادی که تنها به فکر و عقل خود متکی شدند، ولی دوران جوانیشان سپری گشت و دوران پیری فرا رسید، لکن به کوچکترین آرزوی معنوی خود نایل نشدند.
آری خیر عاقبت نصیب هر کسی نگردد. اگر سیری در کلام بزرگان نماییم، مسلم می‌گردد که مولی علی(ع) و همه بزرگان از عاقبت امر خود نگران بودند. مرد عاقل همیشه آینده نگر است، امّا فرد کوتاه بین به اوّل می‌نگرد. زمانی جوانانی وارد این عالم شده و مراحلی را هم طی نمودند، لکن در نیمه راه مانده و یا منحرف شدند، و گاه بعضی بر خلاف انتظار به بیش از آنچه انتظار داشتند موفق گردیدند. به طور مسلم، شکست آن یکی و موفقیت این دیگری عللی دارد، باید آن علل را در کانون دل ایشان جستجو کرد. فرد موفق و پیروز راهی و استادی و برنامه‌ای اختیار کرده که سعادت و موفقیت او را تضمین نموده است؛ لکن عدم موفقیت دیگری به سبب اشتباهات، خطاها، اعراض و پیروی از نفس اماره و اختیار راه‌های نادرستی است که به پای خود پیموده است.
چه باید کرد تا عاقبت به خیر گردید؟ رهرو حقیقی ناگزیر است که به یک استاد و فرد کامل و واصل و عالم ربانی متمسک شود و طبق دستور او عمل کند. اصولاً در حدّ اعتدال بودن مشکل است، مادام که اتکاء رهرو به هادی واقعی نبوده و به خود باشد، کارها یا در حد افراط است و یا تفریط و لذا مشکل است که سالک عاقبت به خیر گردد.
هادی الهی است که می‌‌تواند چنین سالکی را ارشاد کند و وجودش را معتدل نماید. عده‌ای به عالمی ربانی اظهار نمودند که می‌خواهیم مرکزی برای نیکوکاری و دستگیری از نیازمندان تأسیس کنیم، تا سه مرتبه گفتند، جوابی داده نشد. سرانجام آن عالم فرمود: مخالف هستم، چون در بین شما افراد عالم به وظایف و احکام موجود نیست، عمل شما یا در حد افراط است یا تفریط، تعاون واقعی باید در حد اعتدال صورت گیرد.
راهنمای واقعی می‌خواهد ارکان اربعه الهیه را در سالک ایجاد کند:
۱- مقامی که دارای عقل باطنی و عقل سلیم باشد. مسلماً بدون ارشاد، کسی نمی‌‌تواند دارای عقل باطنی گردد. رهرو حقیقی طریق حق با وجود مطالعه کتب، ناچار است که به طرف استادی کامل برود تا در اثر ارشاد او به این نعمت عظمی رسد.
۲- تفکری که پس از وصول به مقام عقل باطنی باشد؛ تفکری ناشی از عقل باطنی نه عقل ظاهری. چه تفکر متکی به عقل ظاهری توأم با خطا و اشتباه بوده، نمی‌‌تواند از محدوده مادیات و ظواهر فراتر رود، امّا تفکر باطنی سبب سیر در عوالم علوی و عالم لاهوت می‌گردد.
۳- نیّت و اراده‌ای که ناشی از تفکر الهی باشد.
۴- مجاهدت و سعیی که ناشی از اراده و نیت متکی به تفکر باشد.
مادام که در فردی ارکان اربعه الهیه نامبرده در فوق تحقق نیابد، کارهای او در حد افراط و تفریط است و لذا ما ناچاریم برای نشو و نمای فطرت خود، چنگ به دامن مقدس چنان راهنمایی بزنیم. راهنمایی که با آب زلال حقیقت، شجره فطرت ما را آبیاری نماید تا قلوب ما به وسیله همان ارکان اربعه آرامش یابد.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.