پرهیز از رذایل، شرط قبولی توبه 2010/01/25
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم
از شرایط ماندن در طریق حق، توبه است و یکی از عوامل مؤثر در قبولی توبه، تشرف به آستان محبوبین درگاه الهی و توسل به آن بزرگواران است. اگر سالک عاصی برای درک مقام توبه بخواهد به آستان یکی از محبوبین و مقربین درگاه الهی مشرف گردد، باید بداند که این سفر قابل قیاس با مسافرتهای دیگر نیست. چنان سفری باید با توبه نصوح آغاز گردد، یعنی از تمام معاصی تائب شود و با اخلاص در صدد جبران و تلافی مافات برآید. چنان سفر معنوی در حقیقت، عزم رفتن به ملاقات حق است، لذا بایست با کمال تزکیه نفس و پاکی دل گام براین طریق نهد. تا دل سالک از آلایش خواهشهای نفسانی پاک نگردد، این مسافرت بر او جایز نیست؛ همچنین است در صورت عدم فراهم نمودن سایر شرایط معقولیه.
باید از خودپرستی، خودنمایی و ریاست طلبی به کلّی اجتناب کند، که این صفات رذیله او را جز بدبختی و سوء عاقبت سودی ندهد. در پیشگاه حق، بر قصور و معاصی خود مقّر و معترف شود، چه اقرار و اعترافی که توأم با ندامت قلبی باشد، از اعاظم عبادات است.
باید به خود متذکر گردد که ما در زندگی، چه در رفتار و روش و چه در امور تحریریه و تقریریه، عاری از خطا و اشتباه نیستیم. اگر کسی خواهد ما را به عیوبمان متوجه سازد، باید با جان و دل و با اشتیاق و محبت از او استقبال کنیم، و در رفع آن عیوب تلاش نموده و خدا را سپاسگزار باشیم.
باید به شدت از تفرقهاندازی برحذر بود و اتحاد قلبی را به کمال رساند که اطاعت از این امر خدای تعالی، موجب پیروزی مسلمین و عدم پیروی از آن، سبب خذلان و شکست آنان است. در این طریق باید به اخلاص گام نهاد، به طوری که تمام اعمال و افعال به رضای حق باشد.
اگر اهل حق کسی را بستاید، دلیل این نیست که او هم خود را بستاید، بلکه باید از خودستایی اجتناب کند. مبادا کسی در باب مضرات خودخواهی و خودستایی سخن گوید و خود در بحر آن مستغرق شود. نه از مدح کسی مسرور شود و نه از قدح او مغموم، که اگر به مدح در پیشگاه الهی سزاوار است، به قدح دیگری از مقام معنوی او چیزی کاسته نشود؛ و اگر به قدح سزاوار است، به مدح دیگری بر معنویت او نیفزاید.
سالکا ! بدان و آگاه باش که این مسیر، طریق خداست و طی آن سالکانی را سزاست که به صفات حق متصف باشند، نه ناپاکان را. مراقب اعمال ظاهری و باطنی خویش باش و به عهد خود وفا کن و از لهویات و لغویات اجتناب نما که «وَالَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ». از خنده بی مورد و بسیار و صدادار بپرهیز که هر یک از این بی مبالاتیها، از مراتب معنوی میکاهد و بر مراتب تیرگی دل میافزاید. آنجا بارگاه قدس الهی است و در آنجا حق تعالی و مقربین درگاهش بیش از سایر امکنه ناظر اعمالند؛ مراقب باش که با روسپیدی از آنجا خارج شوی نه با سیه رویی.
کلام حق نوری است که طالبین در پرتو آن طی مراحل تکامل کنند، و غفلتزدگان از بیراهه به طریق حق باز آیند. ای سالک! جمال کلام الهی اهل حق را در پشت پرده سیاست غیرالهی، مستور مساز. بدان که استضائه از نور شمس ولایت، به نسبت مراتب تسلیم و رضا و تقوی و پیروی از کلام اهل حق است.
با جبران خطایا و معاصی بر مراتب تقوی بیفزا، تا مراتب استضائه بیشتر گردد که آن بزرگوار چنین فرموده «وَ اَمّا وَجْهُ الْاِنْتِفاعِ بی فی غَیْبَتی کَالْاِنْتِفاعِ بِالشَّمْسِ اِذْ غَیَّبَها عَنِ الْاَبْصارِ السَّحابُ»: من در دوران غیبت همچون خورشید نهان در پشت ابرها هستم و همچنان میدرخشم و به نسبت قابلیت، بر دل کسانی که به فیض لقاء نرسیدهاند، نور میافشانم.
گرچه امر است که انسان خود و کارهایش را به خدا واگذارد، ولی این بدان معنی نیست که غافل گردد و به نیروهای اختیاریش توجه ننماید. بلکه باید مدام به بررسی نیروهای باطنی خود بپردازد که مبادا تضعیف شود و یا انحرافی از طریق مستقیم برایش رخ دهد. چه به گواهی تاریخ، افراد بزرگی در اثر عدم توجه به این امر، از جاده حقیقت منحرف شدهاند.
ای سالک در تزکیه نفس بکوش و در تصفیه دل جدّ بلیغدار تا مراتب حسن ظن و معرفت و عصمت و تقوی و مطالعه نظر تو به حدّ اعلی رسد. هر آنی آگاه باش که قوه غضبیه برتو غالب نیاید و نیز کمر همت بر میان بند تا با امور نفسانی مبارزه کنی. چنان که اگر اندکی از نفس غفلت ورزی و در رفع خشم غیرالهی جد بلیغ ننمایی، دشمنان باطنی برتو پیروز آیند و نادم شوی.
دل از خدا منقطع منما و اگر خواهی که به سعادت ابدی رسی، صبر و حلم را درخویشتن به مقام تحقق درآور. آنی از حمله نفس غافل مباش که اگر بر تو چیره گردد، عاقبت وخیمی دربرخواهد داشت. به مقام توبه و انابه برآی تا نیروهای باطنی تو شکوفا گردند.
مگر نشنیدهای که حضرت جیبب خدا فرمود که شربتی شیرینتر از شربت غلبه برقوه غضبیه نیافتم چون خشم خود فرو نشاندم؛ چنان شربتی که حلاوتش الهی بود که در جنّت نیز همچو شربتی مشهود نیست.
چنان که اشاره شد به توبه نصوح نیروهای باطنی خود را شکوفا گردان و از ثمرات آن اشجار طیبه، علاوه برخود دیگران را نیز بهرهمند ساز. در این مقام است که فرمود «وَ هُوَ الَّذی اَرْسَلَ الرِیّاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ»، این بادها که نسیم رحمت الهیاند بر دلهای شایستگان وزند و گرد و غبار عصیان را از صفحه دل بزدایند، پس به زیورهای الهی آراسته گردی و خورشید آسمان حقیقت بر دلت تابان شود. بند مذلت از پایت بگشایند، آن بادهای رحمت چنان دل ترا پاک و منزه دارند و به جاروب تفرید و تنزیه بروبند که مظهر صفات الهی گردی و بلکه کلّ کمال و جمله جمال شوی «فَتَبارَکَ اللهُ اَحْسَنُ الْخالِقینَ».
ای سالک امید است که به نور صبر و شکیبایی و حلم از هم اکنون خشم و غضب غیرالهی از تو ریشهکن شود، و مراتب مقام معنویت به حدّ اعلی رسد و از افق تجلی، آفتاب آسمان حقیقت بر دلت بتابد و سعادت و وصال ابدی نصیبت گردد.
خداوند تکلیف مالایطاق تعیین نکرده، به هرچه امر کرده آن قدرت را به انسان داده که اگر بخواهد میتواند انجام دهد. حضرت سجاد علیهالسلام در مناجات خود عرض مینماید: الهی من توبه کردهام ولی خدایا تو خودت حافظ توبه من باش. اگر تو حافظ نباشی من متکی به توبه خود شوم و در این صورت زود باشد که توبهام بشکند، پس باید خود و توبه خود را به خدا سپرد.
وظیفهای از وظایف مهم دعاست نه تنها برای مؤمنین و صالحین، که حتی برای هدایت منحرفین. در توبه بارگاه الهی، در رحمت همیشه به روی تائبان حقیقی گشوده است. حتی ملاعنی که مطرود و مردود شدند و حق حضرت مولای متقیان را ضایع کردند، آن بزرگوار فرمود که هرگاه آنان به مقام توبه برآیند، باز هم خدای تبارک و تعالی توبه آنها را میپذیرد.
خوشا به حال فردی که به مقام توبه برآید و به اتحاد و اتفاق پردازد. الهی به مقربین درگاهت در این ساعت، همه ما را به توبه نصوح موفق فرما.
الهی دردمندیم، حاجتمندیم، گنهکاریم، روسیاهیم، امّا خود را در معرض نسیم رحمت لایتناهیت قرار دادهایم.
الهی ترا به عاشقان جمالت، باران جود و کرمت را بر همه ما بباران. ما را بیامرز و به ما توبه نصوح عنایت فرما.
الهی با بار سنگین گناهان و روسیاه به بارگاه رحمت تو آمدهایم. از تو به سوی تو گریختهایم. ترا به درگاه خود شفیع آوردهایم، الهی از ما درگذر. الهی با ما آن کن که شایسته آنی نه آنچه شایسته آنیم.
الهی اینک حلقه در رحمتت را میکوبیم، دست سؤال پیش تو گشوده و برای وصول نعمتهایت دامن نیاز گستردهایم. الهی حاجات ما را اجابت فرما، در مقام توحیدت ما را از شک و تردید پاک و منزه ساز.
الهی درهای رحمت تو باز است، حجابی وحایلی در آنها مشهود نیست. الهی پردههای جهل و ظلمت را از چشم بصیرت ما برانداز.
الهی ما را از آن بندگانی قرار ده که از سرچشمه مِیِ عشقت سرمستشان گردانیدی. الهی جمالت مطلوب ماست، وصالت منتهای آمال ماست. ترا به اشراق کمالت، ما را از مشاهده لقایت بهرهمند گردان.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.