دشمنان حقیقی سفراء الهی 2010/01/15

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم

بزرگان دین فرموده‌اند که شرط مهم در یک مربی، پاکی نفس و قلب است. بدون حصول پاکی نفس و قلب، هر چقدر انسان صاحب معلومات هم باشد، جامعه نمی‌تواند از معلومات او برخوردار گردد؛ و اگر هم تا حدی بهره‌مند شود، به منزله شراره‌ای است که هر چه زودتر خاموش گردد.
مروری برصفحات تاریخ و تجارب شخصی نیز نشان می‌دهد که عدّه بسیاری از ظواهر علم برخوردار شدند، ولی در اثر فقدان پاکی نفس و قلب، جامعه نتوانست از وجود آنان بهره‌مند شود.
بنابه کلام الهی و حضرات انبیاء و اوصیاء، کثرت و طول کلام یا کثرت و طول عمل و عبادت شرط نیست، مقبولیت شرط است. مقبولیت بدون نظم باطنی ممکن نیست، امّا تشخیص نظم باطنی یا فقدان آن، بابی است مهم که هر کسی را توان درک آن نیست.
مرد الهی ولو از علم فراوانی هم برخوردار نباشد، چون دارای پاکی نفس و قلب بوده و به علم خود حتی‌الامکان عامل است، کلام و ابلاغ او در پیشگاه الهی مقبول است، هر چند دارای سلاست و فصاحت و بلاغت هم نباشد. امّا متأسفانه اکثریت افراد نمی‌توانند به نظم و عدم نظم باطنی پی ببرند، و غالباً شیفته و طالب شیوایی و سلاست بیان هستند.
پرداختن به صرف و نحو و قواعد علم منطق و یا سایر علوم، بدون پی بردن به حقایق و تشخیص حق و باطل و زشت و زیبای حقیقی و برخورداری از معنویت و روحانیت واقعی، معلّم و متعلّم را چه سودی دهد؟! این است که شرط مهم در درجه اول برای یک مربی، پاکی قلب و نفس است.
گرچه طی مراحل تکامل مورد توجه خاص و عام است، ولی باید دانست که تنها به واسطه علم و بدون عمل نمی‌توان به هدف نایل شد. تکامل، در واقع طی همان مراحلی است که حضرات انبیاء و اوصیاء پیموده‌اند. آن سفراء عظام الهی فرموده‌اند حکم الهی است که حفظ امانت کنید. انبیاء و اوصیاء نیامده‌اند مگر برای حفظ امانت الهی. به علماء و رهبران و پیشوایان اسلامی توصیه نشده مگر حفظ امانت.
کسی می‌تواند حفظ امانت نماید که مراحل تکامل را طی کند و به احکام الهی عالم و عامل باشد، و علاوه برخود جامعه را نیز به هدف نهایی تکامل برساند. حضرات انبیاء و اوصیاء (ع) به وصال رسیدند و علماء و پیشوایان اسلامی و سایرین را هم به طی همان مراحلی که خود پیمودند، امر و توصیه نموده‌اند تا جامعه بشریت به سوی کمال نهایی سوق داده شود.
فردی که می‌خواهد به عنوان مربی و هادی الهی خدمت و انجام وظیفه کند، باید خود را برای طی این مراحل آماده نماید و آثار این آمادگی در عمل او نمایان شود. از جمله آن آثار و علایم، پاکی قلب و نفس است و شخصیت هر فرد از علایم و عملش آشکار می‌گردد.
محبوبین الهی اتصالاً به پیشوایان و علمای اسلامی امر و توصیه به ایجاد اتفاق و اتحاد کرده‌اند، خصوصاً در زمان غیبت. لذا مهم‌ترین وظیفه الهی رهبران و علماء و پیشوایان دین، ایجاد اتحاد و اتفاق و رفع اختلافات مردم باحق و محبت است.
بنابراین مربی حقیقی و راهنمای الهی باید نه تنها خود از ایجاد اختلاف بپرهیزد، که باید زمینه را برای به وجود آمدن کمال اتفاق و اتحاد مابین مسلمین فراهم نماید، و اختلافات را با محبت و دلایل منطقی برطرف سازد و با براهین عقلیه و اعمال الهیه، نشان دهد که سعادت ابدی در انتظار مردان پاک قلب است.
راهنمای حقیقی باید مظهر صفات الهی شود و رفتارش با فقرا و ضعفاء همانند حضرات انبیاء و اوصیاء باشد. آنان که از اطعمه و اشربه گوناگون استفاده کرده و در بستر نرم به استراحت می‌پردازند، آیا نمای هولناک زندگی فقرا را یاد می‌کنند؟! آیا می‌دانند که شراره‌های آه یتیمان با آنان چه خواهد کرد؟! پیش از آن که قهر الهی نازل شود، آنان باید جبران مافات کنند، حقوق مردم و ضعفا را ولو دیناری تأدیه و به تصفیه خود بپردازند.
قلب و روح مردان الهی به شدت متألم از اعمال آلوده و غیرالهی منحرفین است، و این تألم روحی بسی بالاتر از صدمه و آسیب جسمی است که به آنان رسد.
در وقعه کربلا ظاهراً تمام بدن حضرت اباعبدالله پر از تیر دشمنان شده بود، یا فرق مبارک حضرت امیرالمومنین(ع) به ضربت شمشیر آن شقی شکافته شده و به شهادت رسید. صدمه و آسیبی که بر پیکر مقدس سفرای الهی وارد شد، سبب درد جسمانی آنان بود. امّا صدمه و آسیب و درد تیرها و شمشیرهای باطنی که به قلب و روح آنان می‌خورد، بسی بالاتر از صدمه ظاهری است که بر پیکر آنها وارد می‌آید.
آری تیرهایی که از ناحیه مردمان فاسق به قلب و روح مبارک آنان می‌خورد، دردناکتر از تیرهای ظاهری است. شیاطین و دشمنان در کمین هستند و می‌خواهند آن ارواح مقدس را به درد آورند، لکن افراد شجاع و مبارزی هم هستند که مانع رسیدن آن تیرها به قلب مردان حق می‌گردند. آنان آماده‌اند که با ریاضات و فداکاری جلو این تیرها را سدّ کنند و بسا که در حین برخورد آن تیرها و خنجرها، احساس ناراحتی نکنند. چه، صدماتی که به انسان می‌رسد، برخی از آنها سبب تضعیف قلب و روح است و برخی موجب تقویت آن. این مجاهدین راه حق معتقدند که تحمل این صدمات و لطمات، موجب تقویت قلب و روح آنان و نیل به سعادت جاودانی است.
افرادی که قلبشان محل وسوسه شیاطین است، آنان در ردیف شیاطین بوده و رفتارشان تیری است به قلب مقدس محبوبین الهی. هر کسی می‌تواند به توفیق الهی جلوی این خنجرها و شمشیرها را به وسیله ریاضات و مجاهدات بگیرد و متعهد گردد که اعمال او تیری به آن قلوب مقدس نباشد.
بنابراین هر فردی نه تنها موظف است که رفتارش به مثابه تیری نشود که بر قلوب مقدس مردان الهی وارد آید، بلکه مکلف است که جلوی چنان تیرهایی را بگیرد؛ بلکه بالاتر از آن موظف است به ارشاد و اصلاح دیگران پردازد و حتی الامکان آنان را آماده نماید تا با رفتار الهی و اعمال رحمانی خود، سدّی در برابر تیرهای زهرآگین دشمنان گردند. این دفاع و مجاهدت نه تنها در زمینه انجام وظایف فردی، که در همه ابعاد وظایف اجتماعی است.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.