تلاش در تفرقهاندازی 2010/01/05
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم
حضرت اولیاء و علمای ربانی آن مردان الهی هستند که انسانها را به اتحاد و اتفاق و یگانگی دعوت میکنند و از نفاق و تفرقهاندازی برحذر میدارند. اتصالاً انسانها را به صلح و صفا دعوت مینمایند و از جنگ و جدل برحذر میدارند، چه جنگ غیرالهی یکی از معاصی کبیره است.
اسلام اتصالاً ما را به صلح و صفا فرا میخواند مگر این که جنگ، جنگ الهی باشد. جنگ غیرالهی شعله سوزان خانمانها، دشمن آبادیهای مادی و معنوی و ناسخ آیین وجدان است. چنین جنگ و جدل چه عنصر آلوده و زشتی است که هزاران سعادت و زیبایی را در چنگال خود نابود میکند. این است که اولیاء خدا مدام انسانها را به تقوی دعوت میکنند تا به سعادت ابدی نایل آیند. اما کسی که مبتلا به امراض روحی و روانی شده، او تقوی و بصیرت دیدگان دل را از دست داده است.
از جمله بیماریهای روانی، بیماری روحی حسد، تفرقهاندازی و نفاق است. حسد یکی از بیماریهای روانی و از صفات ذمیمه است، لکن غبطه از صفات حمیده الهیه به شمار میآید. جای بسی تأسف است که چرا اکثر مردم حسد خود را تبدیل به غبطه، و تفرقهاندازی خود را تبدیل به اتحاد و اتفاق نمینمایند و به جای حسد، وسایل عظمت خود را فراهم نمیکنند! ظاهراً ادعا دارند که اهل قرآن و اسلامند. مگر اسلام و قرآن اتصالاً به اتحاد و اتفاق دعوت نمیکند؟ مگر نمیفرماید که حسد یکی از بیماریهای روانی و از صفات رذیله و ذمیمه است؟ پس چرا اکثر مردم از راه حق و حقیقیت منحرفند؟! چرا غبار کینهتوزی، حسد، عداوت و کبر و غرور را از دامن جانشان نمیزدایند؟ چرا دل خود را با آب زلال الهیه اتحاد و اتفاق نمیشویند تا معانی کمالیه بطونیه آیه شریفه «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» برایشان روشن گردد؟ بدا به حال کسانی که بین مسلمانان نفاق و تفرقه میاندازند.
راه سعادت بر همه هموار است و درهای رحمت الهی به روی همه باز، ولی کیست که خود را آماده کند و قدم به این درگاه قدس گذارد. اسلام همه را به تقوی دعوت میکند چه زن باشد و چه مرد. گرامیترین مردم در پیشگاه حق، کسی است که تقوایش بالاتر باشد، خواه زن باشد یا مرد.
اگر ما خواهان سعادت ابدی هستیم، باید با لباس تقوی ملبس شویم و بدانیم که کشتی زندگی روی دریای پرتلاطمی قرار گرفته که قطبنمای آن همانا تقوی است. کسی که دارای تقوی باشد، هرگز در تفرقه مسلمین نمیکوشد بلکه در اتحاد و اتفاق مسلمین کوشاست.
اگر فردی بخواهد میان دو برادر مؤمن، میان مسلمین تفرقه اندازد، باید او را به جرگه خود راه ندهند. باید به یکدیگر محبت ورزند که مهر و محبت به مؤمن، مهر و محبت به خداست. کسی که عاشق خداست، او عاشق مردان الهی و مؤمنین است. باید دانست که خوشی دل در رضایت وجدان، و صفای روح در فروزندگی تقوی است.
الهی ما مقر و معترفیم که گنهکاریم. سوگند به ذات اقدست اگرچه از دیار خود دور افتادهایم ولی هرکجا برویم، آشیانه خود را فراموش نخواهیم کرد. الهی بیا به ما رحم کن. ترا به محبوبین درگاهت، توبه حقیقی به ما کرامت فرما. اتحاد و اتفاق مسلمین را به حد اعلی برسان.
مردان الهی مدام توصیه میکنند که ای مردم، ای انسانها، ای کسانی که طالب سعادت ابدی هستید و وسایل آن را در خارج تجسس میکنید، بدانید و آگاه باشید که خداوند تبارک و تعالی تمام وسایل سعادت شما را در خود شما به ودیعه نهاده است.
ای انسانهایی که از بیگذشتی و از بیمهری دیگران گله و شکایت دارید، اگر اندکی تفکر کنید برای شما روشن میشود که بیمهرتر و بیگذشتتر نسبت به شما جز شما کس دیگر نیست.
ای انسان، ای آن که اسیر هوی و هوس و گرفتار وسوسههای درون خویشتن هستی، از اسب خودسری فرود آی و با تازیانه عقل بر عواطف و نفس حکومت کن. ای انسان هیچ میدانی که عاقبت کسی که عنان عقل را به دست تمایلات نفسانی سپرده چیست؟
ای سالک! بدان که حرارت لذایذ دنیوی، چشمهسار روح آدمی را که به سوی دریای ابدیت در حرکت است، به صورت هوی و هوس بخار کند و به دیار نیستی فرستد. این است که حضرت مولی علی(ع) آن یگانه مرد الهی میفرماید: مَثَل دنیاپرستان، مثل کودکانی است که وقتی شعله آتشی میبینند، هیجان و ذوق و شوقی در آنها به وجود آمده، به سوی آن آتش حرکت کرده میخواهند با آن شعله تماس حاصل کنند، امّا نمیدانند چه دود و خاکستری این شعله بر جای خواهد گذاشت!
آیا فرد دنیاپرست میتواند به مقام یقین و اتحاد توحیدی برسد؟ باید بدانیم خودبینان و دنیاپرستان که تن به ذلت داده و در نتیجه از اتحاد توحیدی بازماندهاند، نمیتوانند این مقام و منصب الهی را دارا شوند. ملتی که اتحاد توحیدی نداشته باشد بر مراد بیگانگان میکوشد، ولو ظاهراً شادان وخندان به گمان خود بر اریکه پیروزی نشسته باشد. اگر اتحاد توحیدی بین مسلمین نباشد، چنان که آن مرد الهی فرمود: مردان آنان طعمه لاشخوران بیابان و زنان و کودکانشان آواره میگردند.
دنیاپرستان کسانی هستند که گوهر گرانبهای خود را در راه تحصیل دنیا فروختهاند. چه چیزی شرمآورتر از این که انسان با خودبینی و خودخواهی و دنیاطلبی و تفرقهاندازی و نفاق افکنی بین مسلمین، منطقه حیات خود را به روی بیگانگان باز کند! فردا ما در پیشگاه الهی مسؤولیم، این دنیا پرستی و خودبینی و خودخواهی است که نمیگذارد ما به اتحاد توحیدی برسیم. شخص بی خبر از خدا آتشی به وجود میآورد که علاوه بر این که خود در شعله آن به هلاکت میرسد، افرادی را هم که در مجاورت آن قرار گرفتهاند بر باد فنا خواهد داد.
ای انسان! مگر نمیدانی که مولای ما فرموده «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ» مگر این آیه شریفه به گوش دل نرسیده؟ پس تفرقه و تفرقهاندازی چرا؟ خصومت و کینهتوزی چرا؟ ای کاش به جای کینهتوزی و خصومت و تفرقهاندازی، کانون دل ما از نور حکمت منوّر میشد. ای کاش اهریمنان شوم تفرقهانداز و سخنگویان کاذب، سایه خود را از سر طالبین و مسلمین برطرف مینمودند.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.