بدعت گناه نابخشودنی 2009/12/05
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم
مسؤولیت هرکسی در پیشگاه الهی به نسبت مراتب عقلی و امکانات تعلیمی و تربیتی اوست. پس فردی که از این مراتب و امکانات بیشتر برخوردار است، در پیشگاه حق مسؤولیتش بالاتر است. حضرات انبیاء و اوصیاء مسؤولیتشان در پیشگاه الهی از همه بالاتر است، زیرا از مراتب عقلی و امکانات تعلیمی و تربیتی در حد اعلی برخوردار بودند. به طوری که بنا به آیات قرآن، حتی به محض ارتکاب به ترک اولایی، به شدت مورد مؤاخذه پروردگار متعال قرار میگرفتند.
افرادی که از مراتب عقلی و امکانات تعلیمی و تربیتی در حداقل بهرهمندند و به آن معنا شرایط در آنان جمع نیست، مسؤولیت آنان در پیشگاه الهی همانند حضرات انبیاء و اوصیاء و اولیاء نمیباشد.
سالکین الهی موظف و مکلفند که همه اقداماتشان نه به خاطر کسب امکانات مادی و جلب رضای مردم، که به خاطر حق و رضای او باشد. آنان در مبارزه با بدعتها باید عده کثیری را که تابع ادله منطقیه و براهین حکمیه و عقلیه نبوده و بیخبرند، تا حد امکان آگاه نموده و متذکر گردند که مقصود از همه این اقدامات الهی، ارشاد و نجات است. اما باید اول ارشاد را از خود شروع کنند و به وظایف و تکالیف خود آشنا گردند، در غیر این صورت چنان که باید و شاید نتیجهای حاصل نمیشود.
واصلین و کاملینی که خیر عاقبت نصیب آنان گشته، مسلماً در قبال برخورداری از مراتب عقلی و امکانات تعلیمی، صاحبان عمل و تقوی بودند وگرنه موفق به سعادت ابدی نمیشدند. البته واصلین و کاملین از همان مراتب عقلی و امکانات تعلیمی برخوردار بودند که یک سالک الهی برخوردار است، با این تفاوت که آنان تا پایان عمر ملبس به لباس تقوی شدند و الا تنزل و یا سقوط میکردند.
آری ممکن است مراتب تعلیم و آمادگی سالکی به آنجا رسد که حتی به مقام رهبریت نیز مفتخر شود، ولی در اثر غفلت منحرف و به بیماری شدیدی مبتلا گردد، چنان بیماری که پیغامهای الهیه در او مؤثر نشده و در بحر نفسانیت مستغرق گردد و همه احکام و قوانین را فراموش کرده و زیر پا نهد!
اگر سالکین طریق حق سیری در تاریخچه زندگی مشاهیر کنند، میبینند که خیلی از بزرگانی که سرنگون شدهاند، هیچ از دلشان خطور نمیکرد که روزی ساقط شوند. مقام معنوی خلفا زمانی در اوج بود ـ هرچند پارهای تهمتها و افتراها مطرح شده که آنان از اول این عیب را داشتند ـ ولی در پایان عمر مغلوب نفس اماره و شیاطین شدند، به طوری که تمام تأکیدات و توصیههای حضرت نبی اکرم (ص) را زیر پا گذاشتند.
اهل معرفت میدانند فردی که بدعت گذاشته، مرتکب گناه بزرگی گشته که علاوه بر جرم خود، گناه افراد دیگری هم که به آن مبتلا میشوند در نامه اعمال او ثبت میگردد. حتی پس از رفتن او از دنیا هر کسی که گناهی را به واسطه آن بدعت مرتکب شود، شخص بدعتگزار در گناهان آنان سهیم است. برعکس، صاحبان عمل خیر و الهی که وسیله ارشاد دیگران میشوند، در اعمال خیر آنان سهیم هستند.
خداوند تبارک و تعالی میفرماید: افراد گناهکار علاوه بر حمل بار گناهان خود، بار گناهان افرادی را که گمراه کردهاند نیز، حمل میکنند و چه بد باری است! و نیز میفرماید «وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ» آنچه را از قبل فرستاده و بعد از خود بدعت گذاشته، آثار آن را در نامه عملش ثبت و ضبط میکنیم؛ هرچه آنان گناه کنند، مراتب عذاب او افزایش مییابد. «یُنَبَّؤُا الْاِنْسانُ یَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ اَخَّرَ» در آن روز به انسان خبر داده میشود به آنچه از پیش و پس فرستاده، چه مثبت باشد و چه منفی.
آری خداوند متعال هر گناهی را میبخشد جز بدعت. بدعت قابل عفو نیست، مخصوصاً برای کسی که از دنیا برود و بدعت او در دنیا باقی بماند! مگر این که به توفیق الهی در زمان حیاتش آن را ریشه کن کند. چه معاصی انواع و اقسام دارد، پارهای از گناهان مضرات و خساراتش متوجه خود انسان است، و پارهای سبب انحراف دیگران هم میشود. از اینرو فرمودهاند: گناه نکنید و اگر وقتی مغلوب نفس و شیاطین شدید، اقلاً گناهی را مرتکب شوید که با رفتن شما از دنیا، آن گناه نیز برود و به دیگران سرایت نکند و آنان را به گناه وادار ننماید، و البته این جز با مراقبه و محاسبه ممکن نیست.
از مهمترین وظایف سالک الهی، مراقبه و محاسبه است. اما متأسفانه برخی به این علوم حقه وقعی ننهادند، در حالیکه این حقایق جزو اصول بوده و مادامی که سایر مطالب با این اصول توأم نگردد، نمیتواند وسیله ارشاد باشد.
از جمله دعاهایی که در پیشگاه الهی مقبول نیست، این است که کسی از خدا بخواهد که او را امتحان نکند. چه خداوند تبارک و تعالی میفرماید: ای مردم گمان میکنید که شما امتحان نمیشوید، و بدون امتحان به سعادت خواهید رسید؟ چه خیال واهی و عبثی! همان طور که پیشینیان امتحان شدند، آیندگان نیز امتحان خواهند شد. اما باید دانست که امتحان الهی نه فقط در قبال شداید و مصائب، که در قبال نعم مختلف است، حتی با مقامات دنیوی و امکانات و نعمتهای ظاهری و باطنی.
ای افرادی که در ترمیم و تعمیر و مرمت ساختمانها و قصرهای ظاهری و نظم آنها فعالیت میکنید، مدتی هم در آبادی قصرهای باطنی و تعمیر و ترمیم دلهای شکسته بکوشید، که سعادت جاودانی در انتظار چنین مردان الهی است.
اتصالاً قرآن مجید انسان را به تفکر و تعمق دعوت مینماید، زیرا در این دنیای پرحادثه عقل دوراندیش و دیده دوربین و گوش شنوا لازم است، و انسان بدون تفکر و تعمق به سلامت به هدف نمیرسد.
سالک طریق حق باید بداند که اعمال غیرالهی موجب تضعیف مراتب بصیرت دیده دل و شنوایی گوش دل است، و لازمه عبور از طوفانهای حوادث ظاهری و باطنی و نجات و عاقبت به خیری، تقویت حواس باطنی و قلبی است «اَللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ اُمُورِنا خَیْراً» .
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.