نگرانی از عاقبت امر 2009/12/01
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم
سفراء الهی، حضرات انبیاء، اوصیاء، اولیاء، عرفاء، حکماء و علماء هر یک سخنی درباره سعادت بیان فرمودهاند. اگرچه سخنان آنان در این زمینه از لحاظ الفاظ مختلف است، لکن از لحاظ معنی یکسان بوده و جوهر و چکیده آن معانی، عبارت است از خیر عاقبت. یعنی سعادت واقعی برای انسان عاقبت به خیری است، بنابراین مهمترین دعا به درگاه ربوبیت این است که الهی عاقبت ما را خیر گردان.
از جمله علومی که در پیشگاه احدیت بوده و بشر به آن آشنایی چندانی ندارد، علم غیب است. قرآن صراحتاً میفرماید که علم غیب مختص به خداوند تبارک و تعالی است و کسی غیب نمیداند، مگر این که در برخی موارد به مصلحتی خدا بر او معلوم گرداند.
سیری در تاریخچه زندگی و کلام سفراء الهی و حضرات اوصیاء علیهمالسلام، نمایانگر این است که آن محبوبین الهی در مقام راز و نیاز در مورد عاقبت خویش اظهار عدم اطمینان میکنند. حضرت رسول اکرم(ص) و حضرت مولای متقیان با آن عظمت، مینالند که الهی اگر ما را گرفتار آتش نمایی، چه کسی ما را نجات خواهد داد؟ همچنین در زندگی نامه حضرت زهرا(س) ملاحظه میشود که از عاقبت امر خود نگران بوده و میفرماید یا علی پس از دفن من، مرا فراموش مکن؛ مناجاتهای حضرت سجاد(ع) نمونه بارز دیگری از این امر است.
البته در مرتبهای از مراتب، این تعالیم عالیهای برای طالبان است. بدین معنی که هیچ کس نباید اعتماد و اطمینان کامل به عاقبت به خیری خود داشته باشد. زیرا خصم بزرگ، شیطان دون و نفس اماره همواره در کمین بوده میخواهد سالک طریق حق را به پرتگاه خذلان بیندازد.
امر است که دیگران را به دیده حقارت ننگرید. اهل وصال و معرفت، خود را برتر نمیبینند و میفرمایند که به دیگری به دیده حقارت منگرید، نمیدانیم پایان کار چه خواهد بود، شاید عاقبت امر او بهتر شود.
شیطان، این خصم بزرگ در حال افراد بسیاری اثر گذاشته است. او چنان قوی است که در حضرت آدم و یونس و زکریا و یعقوب و ایوب و یوسف اثر گذاشته؛ او عابدان و زاهدان با سابقهای را به سوء عاقبت گرفتار کرده است. خود شیطان، هزاران ملائکه را مرشد و راهنما بوده است! انکار نمیتوان کرد که او در پایهای بلند و والا بوده، حتی خبر میآورد که از بین ملائکه یکی رانده خواهد شد. همه ملائک نگران بودند تا این که در نتیجه کبر و غرور و حسد، خود از مردودین گردید.
بسیاری از منحرفین در اثر تفکر، از حسد و خودخواهی رهایی یافته، عاقبت به خیر گردیدند. حرّ در واقعه عاشورا اولین کسی بود که راه را بر حضرت سیدالشهداء بست، ولی پس از آن ماجرا تفکری کرد و مصمم شد که جانش را در راه آن بزرگوار فدا کند. حساب انسان پاک باشد، دیگران هرچه میخواهند بگویند؛ استقبال مردم و عزت دنیا مهم نیست، چه اینها همگی تمام شدنی است.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.