تحصیل معارف حقه از اهل بیت 2009/11/27
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم
یکی از دستورات مهم اسلامی خصوصاً برای مربیان الهی، تحصیل علم است و در بسیاری از آیات قرآن مجید به آن امر شده است. هر یک از حضرات پیشوایان آسمانی نیز برای تحصیل علم، تشویق و ترغیب بسیار نمودهاند. البته منظور از امر به تحصیل علم در آیات الهی و فرامین حضرات معصومین(ع)، نه فقط علوم دینی، که در فرع حتیالامکان همه علوم را شامل است. گرچه مسلمانان باید همه علوم را فراگیرند، لکن وظیفه اصلی، تحصیل علوم الهیه است، لذا تحصیل علم الهی فریضهای از فرایض است.
چنان که ترک یکی از واجبات مستوجب مسؤولیت در پیشگاه الهی است، باوجود امکان تحصیل علم الهی، ترک آن نیز مسؤولیت بزرگی در پیشگاه حق تعالی دارد. تحصیل علوم و معارف حقه بر همه افراد واجب است، منتها هر کس به نسبت امکانات و شرایط خود.
علم الهی را در کدام مکتب باید فراگرفت؟ حضرت باقر(ع) میفرماید: اگر به مشرق و مغرب زمین بروید، علم حقیقی را نمییابید مگر از اهل بیت طاهرین. آری اگر کسی بخواهد از علم الهی در حدّ کمال برخوردار گردد، باید به مکتب ایشان روی آورد و اِلاّ نخواهد توانست از علم الهی بهرهمند شود.
در هر عصری از اعصار و دوری از ادوار، مکتب الهی اهل بیت طاهرین دایر است. طالب حقیقی باید از خدا مسئلت کند که چنین مکتبی را نصیب او گرداند، و بداند که مسلماً دعای او مقبول پیشگاه الهی است. چه خداوند تبارک و تعالی و حضرات ائمه اطهار(ع) مدام ما را به این مکتب سوق میدهند.
ای سالک طریق حق، ای طالب جمال خدا، اگر به توفیق الهی در چنین مکتبی ثبت نام نمودی و به درک فیض یک عالم و استاد ربانی موفق شدی، بر توست که در حضور آن نور الهی شرایط را مراعات کنی وگرنه نمیتوانی چنان که باید و شاید از این مکتب برخوردار شوی.
سالکا ! طالبا ! درحضور پرفیض عالم ربانی، باید خاموشی را اختیار کنی. بدین معنا که با کمال اشتیاق و دقت و علاقه به کلام استاد گوش فراداری ، هم به سمع ظاهر و هم به سمع باطن. اگر کمال دقت تنها به وسیله سمع ظاهر حاصل شود و نه از ناحیه سمع باطن، نخواهی توانست از تعالیم عالیه آن استاد الهی برخوردار گردی.
البته سمع ظاهری موظف به استماع اصوات ظاهری است و قادر به استماع اصوات باطنی نمیباشد. اصوات باطنی را به سمع باطن میتوان شنید. امّا به وسیله سمع ظاهر، اصوات ظاهری را سمع دل نیز میشنود. سمع باطنی علاوه بر استماع اصوات باطنی، در بعضی موارد بدون واسطه سمع ظاهری، اصوات ظاهری را نیز میشنود. گاهی سمع ظاهری اصوات بسیار خفیف را ممکن است بشنود، لکن سمع باطنی در بعضی موارد اصوات بسیار خفیف را حتی از مسافت بعید نیز میشنود.
ای سالک! خوشا برحال تو که به سمع ظاهر و باطن کلام استاد ربانی را میشنوی، که این مرتبهای از مراتب سعادت است. پس از انجام این وظیفه، بر توست که تعالیم عالیه و علوم حقه را که از او فرامیگیری حفظ کنی، که یکی از دستورات مهم اسلامی، توصیه و سفارش اکید به حفظ مطالب علمی است.
گرچه حافظ قرآن، خداوند متعال است و او مسببالاسباب میباشد، ولی اگر نبود حفظ طالبانی، این کتاب مقدس آسمانی بما نمیرسید. آری سببی از اسباب مهمه، حفظ علوم الهی است، چه ممکن است زمانی مطالب علمی ثبت شده در این کاغذ پارهها و کتب از بین برود و راه برای برخورداری سالکین از آنها مسدود گردد. چنان که تجربه نشان داده، در هر زمانی کتب و ورق پارههای علمی را از بین بردهاند.
حکایتی است مشهور در سرگذشت یکی از دانشمندان که برای تحصیل علم عزم سفر نموده و غربت اختیار میکند تا در آنجا علوم الهی را فراگیرد. درموقع برگشت، راهزنان همه مایملک او را از چنگش میربایند. او به رئیس راهزنان شکایت نموده و استدعا میکند که کتب و نوشتههایش را به او برگردانند و بقیه مال ایشان شود، زیرا که در تحصیل آنها متحمل زحمات فراوان شده است. آن راهزن کلام حکمتی بر زبان میراند بدون این که به مضامین اصلی آن آشنا باشد، میگوید: علمی که با از بین رفتن این کاغذ پارهها از بین برود، عدمش به ز وجود! از اینرو امر است که مطالب حقه را که از استاد الهی میرسد، حفظ کنید. اینک بر سالک الهی است که خود انصاف نماید که تا چه اندازه حقایقی را که از ناحیه استاد الهی تعلیم شده، حفظ کرده است.
البته کمال دقت به درس استاد و حفظ علوم حقه سعادتی است، ولی این سعادت کامل نمیشود مگر این که به مقام عمل منتهی شود. حضرت مولای متقیان علی(ع) فرمود: علم وابسته به عمل است، علمی که توأم با عمل نباشد ، علم نیست. و نیز میفرماید: علمی که با عمل همراه نگردد، در بیتأثیری با جهل یکسان است.
پس از طی مراتب دقت و حفظ و عمل، باید علوم الهیه را بین اهلش منتشر کرد. لازم نیست که این انتشار توسط ورق پارهها و کتب انجام گیرد، بلکه ممکن است شفاهاً و یا کتباً باشد. کسی که علومی را فراگرفته و به رضای خدا آن را به دیگران تعلیم دهد، این عمل او انتشار علم است. البته این تعلیم باید برای اهلش صورت بگیرد، چنان که حضرت رسول اکرم(ص) میفرماید: تعلیم علم به نا اهل مانند دادن شمشیر است به دست کافر تا با مسلمانان بجنگد.
حضرت رسول اکرم(ص) چنین میفرماید: چهار چیز با هر زیرک و عاقلی از امت من همراه است:
اول – کمال دقت به تعالیم عالیه استاد.
دوم – حفظ علوم و معارف الهیه.
سوم – عمل.
چهارم- منتشر کردن علوم الهیه بین اهلش.
آری سعید کامروا چنین فردی است. الهی ترا سوگند به ذات اقدست، به مقربین درگاهت، توفیق خود را از ما سلب مفرما. توفیق درک مکتب ربوبی را به ما عطا فرما تا در آن مکتب به تعالیم عالیه استاد الهی کمال دقت را بنماییم. مطالب علمی را چنان که تو خواهی حفظ کرده و علم ما توأم با عمل باشد، و بعد از اخذ علم و عمل به آن، حقایق را بین طالبین حقیقی منتشر سازیم.
الهی! آن توفیق را از تو خواستاریم که ما را در دنیا و عقبی در ردیف علمای الهی و ربانی محسوب داری. آن توفیق ده که علاوه بر هدایت خود، سبب هدایت و ارشاد و سعادت دیگران شویم.
بزرگان چنین فرمودهاند: اگر کسی چیزی به مردم یاد دهد که موجب ارشاد آنان شود، بر اوست پاداش هرکه به آن عمل کند، و کم نشود از پاداش ایشان چیزی. بر عکس کسی که چیزی را یاد بدهد که سبب گمراهی دیگران گردد، بر اوست گناه هر که به آن عمل کند و کم نشود از گناهان ایشان چیزی.
اسلام توصیه میکند به جستجوی علماء و حکماء و استفاده از محضر آنان، و سپس استفاده رساندن به دیگران. حضرت رسول اکرم(ص) میفرماید: ای سالکین طریق حق، ای طالبین سعادت حقه! آنچه را نمیدانید از علمای ربانی بپرسید، با حکماء مخاطبه کنید و با فقرا همنشین شوید.
این سعادت نصیب هر کسی نمیگردد که موفق به درک فیض عالم ربانی و استاد الهی شود که فرمودهاند: هرکه درحضور عالم ربانی و اولیاء خدا بنشیند، مقابل است با هزار سال عبادت؛ و کسی که نظر کند به جمال عالم ربانی و مردان الهی، مانند کسی است که یک سال و بلکه هزار سال معتکف باشد در بیت الله الحرام؛ و نیز زیارت عالم ربانی و اولیاء حق بالاتر است از هفتاد مرتبه طواف به دور خانه خدا، و برابر است با هفتاد حج و عمره مقبول و مبرور.
این که حضرت رسول اکرم(ص) میفرماید: علماء را دریابید، با ایشان مخاطبه کنید و با فقرا همنشین شوید، باید دانست که فقرا و ایتام انواع و اقسامی دارند: برخی فقراء فقرشان نسبت به امکانات مالی است و بعضی نسبت به امکانات علمی. از کلام آن بزرگوار معلوم میگردد بعد از برخورداری از محضر علماء و حکماء باید از این علم به دیگران استفاده رسانید. یتیم و فقیر حقیقی کسی است که فقر او نسبت به علوم الهیه باشد. ما موظف هستیم که حتیالامکان از فقرا دستگیری کنیم، چه از جهت امکانات مادی باشد و چه معنوی.
به سبب علم است که انسان، هم خود به سعادت جاودانی میرسد و هم دیگران را به سعادت میرساند. علاوه بر آن، علمْ اثرات الهیه عمیقی در اموات دارد و از علم عالم ربانی در هر آنی بهرهای به ایشان میرسد.
حضرت رسول اکرم(ص) چنین فرمود: حضرت عیسی(ع) روزی از کنار قبری میگذشت، در عالم باطن دید که صاحب قبر را عذاب میکنند. پس از یک سال این بزرگوار باز از کنار همان قبر گذشت، لکن دید که دیگر او را عذاب نمیکنند. عرض کرد پروردگارا سال پیش که از کنار این قبر میگذشتم، صاحب آن را عذاب میکردند، لکن امسال میبینم که عذاب نمیکنند. وحی نازل شد ای عیسی! جوانی از او به وجود آمده که راه را هموار میکند، از فقرا دستگیری میکند و به آنان جای میدهد. آری آنان که بصیرتشان در حد کمال است، اموری را میبینند که دیگران ادراک نمیکنند.
سالک حقیقی، عالم راستین راه را برای دیگران هموار میکند و فرزندان معنوی میپرورد، نه این که موانعی ایجاد کند. حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: بالاترین میراث انسان، اولاد صالح است. خوشا به حال کسی که چنین میراثی از خود به یادگار گذارد. سالکینی که تحت تعالیم عالم ربانی واقع شدهاند و به وسیله تعالیم عالیه هدایت مییابند، آنان میراث الهی اویند که از خود به یادگار میگذارد.
نعمت عظمای اولاد صالح را هر یک از حضرات انبیاء و اوصیاء و اولیاء از پیشگاه خالق رحمان خواستار شدهاند. حضرت زکریا(ع) عرض میکند که الهی «فَهَبْ لی مِنْ لَدُنْکَ وَلیا یَرِثُنی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضیا»: ای خدای رحمان از نزد خود مرا فرزندی هبه فرما که ولی امر دین تو باشد، میراثی باشد برای من و برای آل یعقوب و الهی او را پسندیده بگردان. آن محبوب الهی چنین فرزند صالحی را از پیشگاه الهی مسئلت میکند. کسی که موفق شود چنین میراثهای الهی از خود به یادگار گذارد، چه سعادت عظمایی نصیب او شده است.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.