شرایطی از دعا و نماز 2009/10/15
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم
از آنجا که وظایف سالکین الی الله ماوراء وظایف سایرین است، باید در یکایک اعمال و رفتار و گفتار خود تعمق نمایند و توجه داشته باشند که آمادگی برای انجام عمل، غیر از انجام خود عمل است. آن آمادگی یا عدم آن، به نوعی اساس مقبولیت یا عدم مقبولیت است. عارف واصل و مؤمن کاملی که میخواهد عملی را انجام دهد، مسلماً قبل از آن در خود ایجاد آمادگی میکند. زیرا هرعملی که بدون آمادگی انجام گیرد، مقبول پیشگاه احدیت نیست. از آن جمله است نماز که گرچه شروع آن با تکبیره الاحرام است اما قبل از آن باید کمال توجه و آمادگی باشد.
یکی از گنجینههایی که خداوند متعال در وجود آدمی قرار داده، عبارت است از خواستن و سؤال کردن از خدا به وسیله دعا «وَ اِذا سَئلَکَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریبٌ». حضرت رسول اکرم (ص) فرموده: دعا اسلحه مؤمن است. در حدیث قدسی آمده: من در نزد گمان بندهام هستم و بر طبق گمانی که به من دارد، در حق او رفتار میکنم، پس مبادا درباره من جز گمان نیک داشته باشد.
حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمود: دعا قضایی را که محکم و پابرجا شده برمیگرداند. امام صادق(ع) به نقل از امام باقر (ع) فرمود: بندهای که دستش را به سوی خدا بگشاید، خدا را شرم آید که آن را تهی برگرداند و هرچه بخواهد از رحمت خود در آن قرار دهد. پس هنگامی که دعا میکنید قبل از دعا صلوات بفرستید که دعا پیوسته در حجاب است تا دعا کننده بر حضرت محمد (ص) و آل او درود بفرستد.
در موقع دعا ابتدا نعمتهای خدا باید یادآوری گردد، پس از آن بر حضرت رسول اکرم (ص) و آل او صلوات فرستاده شود، آنگاه گناهان خود را یادآوری و اقرار نماید و سپس از خداوند متعال درخواست نماید، و توجه داشته باشد که یکی از شرایط خواستن، احساس نیاز است.
گرچه مراعات ظواهر الفاظ و کلمات در نماز به حکم شرع لازم است، ولی اصل توجه نمازگزار و دعاکننده باید به معانی و مفاهیم الهیه نماز و دعا باشد. به طوری که آن ظواهر نیز رنگ الهی و معنوی آن حقایق را بخود گیرد، که از جمله آنها صوت نمازگزار و دعاکننده است.
صوت انواع و اقسامی دارد، در نماز و دعا آن صوتی مطلوب است که در حد اعتدال باشد و حزنآور. آن حزن معنوی که بر مراتب شکستگی دل بیفزاید، چنان هم و غمی که تجلی جلال و کمال الهی در حد اعلی باشد. چنین صوتی یکی از علل تحرک معنوی است و امتیاز الهی محسوب میگردد.
در چند جای نماز مستحب است که نمازگزار به مقام استغفار برآید. حضرت رسول اکرم (ص) و حضرات اهل بیت علیهم السلام به مراتب، این امور را رعایت مینمودند و در هر نماز استغفار میکردند.
به عنوان مثال حضرت سجاد (ع) عرض میکردند «اِلهی اَلْبَسَتَنِی الْخَطایا ثَوْبَ مَذَلَّتی … وَ اَماتَ قَلْبی عَظیمُ جِنایَتی»؛ الهی خطایا لباس خواری و مذلت بر من پوشانیده… و جنایت عظیم من دلم را میرانده است.
برطبق روایات وارده حضرت رسول اکرم (ص) فرموده من روزی هفتاد بار، صد بار بلکه بیشتر به مقام استغفار برمیآیم. البته استغفار آن بزرگواران از باب «حَسَناتُ الْاَبْرارِ سَیِّئاتُ الْـمُقَرَّبینَ» است، ولی در عین حال تعلیمی است برای ما.
واقعاً یکی از گنجینههای با عظمت، دعا است. حیف است که ما سیری در ادعیه و اذکار آن بزرگواران نکنیم. آری در جایی که حضرت سجاد چنان اقراری و اشرف کاینات چنان استغفاری کنند، ما چه گوییم؟!
سالک الهی میل به پاک شدن دارد، میخواهد سیرش صعودی بوده و مقام معنویش بالاتر از دیروز و مراتب صفای قلبش بالاتر از گذشته باشد. در این اعتلای روحی و ایمانی است که در پیشگاه الهی به جایی میرسد که، حتی نماز خود را هم گناه میبیند و از قصور خود توبه و استغفار مینماید.
یکی از جهات آمادگی برای نماز و دعا، خارج کردن عدوات و کینه مؤمنین از دل است. محبوبین الهی در مناجات و راز و نیازهای خود به پیشگاه الهی عرض میکنند: الهی افرادی که به من ظلم کرده و من در ذمه آنان حقی دارم به رضای تو از آنها گذشت کردم، تو هم آنان را عفو فرما.
سیری در زندگینامه محبوبین الهی نشان میدهد که آنان در مقابل ظلمی که دیدهاند، همواره با خوبی و بزرگواری رفتار کرده و برایشان دعای خیر نمودهاند. برای عارف و مؤمن، نقص است که کینه مؤمن را در دل خود نگهدارد، لذا اولی دعا در حق اوست.
برای قبولی دعا در پیشگاه حق تعالی حجابات بسیاری باید برطرف گردد، که بزرگترین آنها داشتن کینه مؤمن است. بنابراین واجب است به رضای حق عفو کردن و عداوت مؤمن را جزئاً یا کلاً از دل بیرون کردن. کسی که ظلم کرده اگر شایسته عفو نباشد، فرد گذشت کننده در قبال آن مسؤولیتی ندارد و خدای تعالی هرگونه که خود بخواهد با او رفتار میکند.
اگر ظلم فردی در ردیف عدم اداء مبلغی است، در صورت عدم امکان پرداخت، شرع مقدس اسلام برای او مهلت و حتی عفوی قرار داده است. اگر کسی در غیاب دیگری سخنی گفته مثلاً تهمتی زده یا غیبتی کرده که تنها متوجه اوست و به سایرین و دین الهی ضرری ندارد، اغماض از چنین ظلمی و طلب آمرزش برای او سبب اجر و پاداش است. اما اگر ظلم فردی علاوه بر خود به سایرین هم وارد شده و یا در ردیف گناه و بدعتی است که هزاران سال اثراتش باقی میماند، این باب دیگری بوده و مشمول توصیه مذکور نیست.
دعا برای کسانی که حقی برگردن ما دارند در مقبولیت آن اثر دارد. دعا حتیالامکان باید عام باشد، حتی برای ارشاد کفار باید دعا کرد، مگر افرادی که به مقام توبه نایل نشده در گذشتهاند، که لعن بر آنان جزو فرایض است.
یکی دیگر از شرایط قبولی دعا، وارد شدن از در دردمندی به بارگاه الهی است. مراد از دردمندی نه تنها دردهای جسمی که در اصل درد عارف و سالک حقیقی، درد وصال است. چون خداوند تبارک و تعالی دوست دارد که بندگانش محبوبین او را به شفاعت آورند، لذا دردمندان حقیقی مقربین او را شفیع میگیرند تا دعا و درخواستشان در حد اعلی به مقام اجابت رسد.
شرطی از شرایط مهم دعا، کمال یقین به اجابت دعاست. اگر کسی در شک و تردید باشد که آیا دعای او حقیقتاً مقبول درگاه الهی است، این تردید علامت نقص است.
دعای سائل بارگاه حق، وقتی در پیشگاه الهی مقبول است که او با لباس اضطرار ملبّس باشد. بدین معنی که از تمام مردم و ماسوی منصرف شده، تنها به باب رحمت او رود.
انسان دردمندی که از کل ماسوی اعراض کرده و تنها چاره خود را او میداند، مضطر است. گرچه در پیشگاه الهی انسان باید امیدوار باشد، ولی عظمت مقام الوهیت و نگرانی از قصور و معاصی انسان را در خوف و رجا میاندازد، و خداوند دعای مضطران را اجابت میفرماید «اَمَّنْ یُجیبُ الْـمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ».
مقبولیت راز و نیاز و ذکر و دعا وقتی در حد کمال است که به زبان محبوبین درگاه حق باشد؛ با همان ادعیه و مناجاتی که از آن بزگواران وارد شده است. بسا که در مقام راز و نیاز، تکالیف و وظایفی برای عارف تعیین گردد. چنان که یکی از حضرات معصومین علیهم السلام به درگاه الهی عرض میکند: الهی میخواهیم با تو به مقام راز و نیاز درآیم، اما از بارگاه عظمتت خواستارم که آداب دعا را به من تعلیم فرمایی تا وقتی به مقام راز و نیاز درمیآیم، تو آنها را به لطف و کرمت به قلبم انداخته باشی.
از جمله راز و نیازها و به مقام تکلم برآمدن با خدا، نماز است. آدمی در مقام صحبت با فرد بزرگ کاملاً توجه میکند، لذا جا دارد سالک در نماز و مقام راز و نیاز با خداوند متعال از هر جا منصرف گردد، و درواقع تمام اعضاء و جوارح او به مقام بعث درآید، یعنی به گوش خدا بشنود و به زبان خدا سخن گوید.
اگرچه ظاهر نماز یکنواخت است و نمازها در ظاهر با هم فرقی ندارند، اما چون نماز معراج مؤمنین است، در هر عروج معانی جدیدی برای انسان عاید میشود، و حتی ممکن است هر شب و روز یا هر هفته و ماه حقایقی برای سالک روشن گردد.
اولی این است که پس از اتمام نماز، بعد از سلام بر حضرات انبیاء و اوصیاء و اولیاء، بر شهدای قبرستان بقیع و امامزادگان بر حق و صاحبان کمال و مقام در راه خدا، سلام و درود فرستاده شود، که توجه به آنان توجه به حق است.
اصولاً در آیات و اخبار و احادیث توصیه اکید در مورد توجه به اموات شده است. لذا یکی از فرایض هر فرد مسلمان، کمال توجه به اموات است بالاخص کمال توجه به سفراء الهی، حضرات انبیاء و اوصیاء و اولیاء، ابرار و اخیار، خصوصاً افرادی که در ذمه او حقی دارند که مسلماً از جمله ذوی الحقوق حضرات انبیاء و اوصیاء هستند. زیرا هر موفقیتی برای اهل ایمان حاصل شود، انبیاء سلف هم در آن سهیماند. چنان که قصور در سایر وظایف سبب ضعف دل و روح شده و در پیشگاه الهی مسؤولیت بزرگی دارد، بی اعتنایی به اموات نیز یکی از اسباب مهم تضعیف دل و بلکه شقاوت است.
بسا امواتی که مؤمن از دنیا رفتهاند از جهاتی نومیدند. یکی از بابت غفلت خودشان که وقتی در دار تکلیف بودند و میتوانستند به کمال سعادت اخروی نایل گردند، در اثر تبعیت از نفس سعادت از آنان سلب گردیده، دیگری چنان که باید و شاید از جانب زندگان توجهی به آنان نمیشود. سالک باید بداند که فرد بی اعتنا به اموات، مسلماً به سعادت نخواهد رسید.
امید به حق که همه مؤمنین و مؤمنات علاوه بر فیضیابی از اعمال و دعای خود، به توفیق الهی از دعای سالکین و عارفین طریق حق نیز تا حدی بهرهمند گردند. زیرا دعای سالکین طریق و مؤمنین واقعی جنبه عام دارد، آنان برخورداری از نعم باطنی و ظاهری را برای عموم مسئلت مینمایند.
هم چنین امید است که به جهت توجه اخص و نظر باطنی عارفان و اولیاء خدا و نزول رحمت الهی، حد اکثر آثار و بلکه آثار کمالیه ظاهر و آشکار گردد تا علاوه بر زندگان، اسیران خاک و به خصوص روح پر فتوح عارفین فیض یاب شوند.
بار الها در دنیا و آخرت ما را با عارفین واقعی و بالخصوص با پیشوای آنان، یعنی با حضرات معصومین علیهم السلام محشور گردان و ما را از آن بزرگواران دور مفرما.
خداوندا بصیرت دیدگان قلبی و ایمان و یقین را به درجه کمال بر ما کرامت فرما. الهی اموات همه را رحمت و درجات آنان را متعالی نما، و به احترام و آبروی محمد و آل محمد (ص) با رحمت و فضل خویش ما و آنها را ببخشای.
الهی بدون توبه و ایمان ما را از دنیا نبر تا وقتی ترا ملاقات مینماییم، کمال رضایت را از ما داشته باشی.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.