مشاهده صورت باطنی اعمال 2009/09/11
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم
کلیه موجودات و کاینات و کلیه اعمال همه فی نفسه خیرند و هیچ موجودی و هیچ عملی نیست که بنفسه شر باشد. هر عملی که در ردیف ذمایم محسوب میشود، از آن جهت شر است که یا به موقع صورت نگرفته و یا نیت و انگیزه آن خدایی نبوده است، و به عبارت دیگر مطابق احکام شرع اسلام انجام نیافته است. به عنوان مثال اگر دستگیری از فقرا به موقع و به جا انجام گیرد، لکن به قصد خودخواهی و نه به رضای حق، این عمل در ردیف ذمایم محسوب میگردد. گرچه عمل در دو حالت از لحاظ حرکات یکسان است، ولی یکی خیر است و دیگری شر.
بنابراین کلیه اعمالی که انجام میگیرد خواه در ردیف حمائد باشد یا ذمایم، فی نفسه شر نیست بلکه اگر به جا و به موقع به صورت مشروع انجام نگیرد، شر است. همانند اعمال، همه عوالم خواه اعلی و خواه ادنی فی نفسه خیر است، ولو عوالمی مربوط به قلوب نباشد ولی چون همه آنها برای قلوب است، خیر میباشد.
عالم ناسوت در قبال عالم ملکوت و لاهوت، ادنی است اما اگر توجه و اتصال به آن از طریق عالم باطن باشد، خود عالم اعلی است. در حقیقت چیزی ادنی است که اتصال آن به قلب، به طریق خدایی نباشد. بنابراین اتصال قلب به عالم ناسوت اگر خدایی باشد، پاک است و اعلی و الا ناپاک است و ادنی.
آثار اعمال خیر و شر و یا اثرات عالم اعلی و ادنی، چند گونه است. عمل شر و ادنی مربوط به عالم ظلمات است و آثارش تاریکی و ظلمانی است؛ اما عمل خیر و اعلی اثراتش نورانی است. چه در اعمال، قدرت خلاقیه وجود دارد و هر عمل، خالق صورت باطنی خود است لذا هر عمل ظاهری دارد و باطنی. اعمال رحمانی اهل تقوی، خالق انوار باطنی است. در اخبار و احادیث آمده که روز محشر فردی میآید که جمال و کمال و زیبایی او در حد اعلی است. خطاب میرسد به مؤمن که این صورت باطنی اعمال الهیه توست. و نیز فردی میآید که صورتش بسیار زشت و نفرتانگیز است، خطاب میشود که این صورت باطنی اعمال زشت و غیرالهیه توست؛ آری اعمال انسان دوشادوش با او میرود.
صورت باطنی اولیاء حق بسیار زیباست، آنان ذوات مقدسی هستند که در اثر تسلیم و رضا و تحمل مشکلات و ریاضات و مجاهدات از عالم مادی و خودخواهی خارج شدهاند. اگرچه جسمشان در عالم ناسوت است، اما روحشان مدام در عالم لاهوتی و ملکوتی سیر میکند. آنان به کلی از جلب رضای افراد وارسته و تنها خواستار جلب رضای حق هستند. در واقع معصیت و مغبونیت بزرگی است که انسان از جلب رضای حق، منصرف شود و به جلب رضای مردم و خوشایند آنها پردازد.
گرچه اکثریت افراد آثار عمل شر و خیر یا آثار ادنی و اعلی را میبینند، اما این مشاهده متفاوت است. مسلماً هر فردی نمیتواند آثار نورانی و ظلمانی اعمال خیر و شر را مشاهده نماید. برخورداری هرفردی به نسبت پاکی قلب اوست، اما بعضی اشخاص این آثار را به طور کامل مشاهده مینمایند.
افرادی که به مقام والایی از کمال رسیدهاند، آنان با دیدگان قلبْ باطن اعمال خود، یعنی صورت ملکوتی و لاهوتی آن را میبینند و وقتی جسم آنان حالت ملکوتی و لاهوتی به خود میگیرد، با دیدگان ظاهری نیز آن را مشاهده مینمایند. بزرگان حتی مسافات بعیده را میبینند و این در معنا علمی است که انسان میتواند خود را به جایی رساند که اشیاء را در مسافات بعیده ببیند و حرکات آنها و گفتگوها را بشنود.
این مقام، اول از همه از آن قلب عالم امکان، حضرت مولی (عج) است. علاوه بر آن بزرگوار افرادی نیز هستند که کلامی را هرچند آهسته گفته شود، میشنوند و از حرکات افراد مطلع هستند. این شخصیتهای والامقام این امور را میدانند و برطبق مأموریتی که دارند، به طریق رمز و اشاره قصور فرد را به او گوشزد میکنند. گرچه محبوبین درگاه الهی غالباً از اعمال انسانها خبر دارند، اما موظف نیستند که خشونت کنند مگر این که از آن مقام اذن صادر گردد. ولی رحمت خدا چنان لایتناهی است که گاهی حرکت زشت انسان را حتی به مقربین درگاهش هم نمایان نمیسازد.
چنان که گذشت، صورت باطنی اعمال خیر و حتی شر اقسامی دارد. از جمله آن صورتها، نور است که انسان در مراتبی میتواند صورت باطنی عمل خود را به صورت نور ببیند. در آنجا برخی انوار صعود میکنند و بعضی نزول؛ نور الهی نزول میکند و نور عمل الهی انسان، صعود مینماید. اتصال دو نور صعودی و نزولی، دلیل اتحاد قلب فرد عارف به خالق متعال است. چنین فردی علاوه بر مشاهده زیبایی باطنی اعمال خیر خود، حتی انوار محبوبین الهی را نیز مشاهده مینماید.
صورت باطنی عمل اولیاء خدا و اخیار یکسان نیست و مشاهده هرکسی به نسبت همان نور باطنی خود اوست. هرکه نور باطنی او قویتر باشد، مشاهدهاش نسبت به انبیاء و اوصیاء و اولیاء بالاتر است. از جمله آن مشاهدهها، انوار اقبال است که آن را به ستاره و شمس و ماه تشبیه کردهاند مانند ستاره اقبال.
فردی که به توفیق الهی میتواند تمام مراتب اعمال خیر و شر یا آثار عوالم ادنی و اعلی را مشاهده نماید، مسلماً در اثر کمال تقوی و تصفیه و تحلیه توانسته به این مقام برسد که انوار الهیه اعمال خیر خود و تمام آثار اعمال دیگران را مشاهده نماید. وقتی دیدگان قلب تلطیف شود، آنگاه چشمان ظاهری حالت ملکوتی به خود میگیرد و در آن صورت بیننده، دیدگان بصیرت قلب است که شمس و ستاره اقبال را مشاهده مینماید. آن انوار ملکوتی و لاهوتی که در ردیف مجردات است، اگرچه رنگهای مختلف دارند لکن رنگها و شموس آنجا ماوراء انوار و شموس ظاهری است.
ستاره اقبال از کجا ناشی میشود؟ خالق کل کاینات در نهاد انسان قدرتهای بسیاری به ودیعه نهاده که از جمله آنها قدرت خلاقیه است. بشر میتواند در اثر تصفیه خود را به مرتبهای برساند که قدرت خلاقیهاش به حد کمال فعلیت یابد، به طوری که نه فقط در عالم مادی و ناسوتی اشیایی را خلق کند، که در عوالم معنوی نیز مجردات بسیاری را ایجاد نماید.
خالقیت مراتبی دارد، در حضرات انبیاء و اوصیاء که مظهر تام قدرت خلاقیه الهیه هستند، این قدرت به اذن الهی به مرتبه کمال فعلیت دارد. افرادی که به آن مقام رسیدهاند که انوار اعمال خیر خود را مشاهده نمایند، آنها شمس اعمال خیر خود و ستاره اقبال خویش را در نمایشگاه الهی میبینند. البته این انوار قبلاً وجود نداشت و خالق آنها در مرتبهای از مراتب، همان فردی است که در اثر تسلیم و رضا و تزکیه اعمال خیر به مقامی رسیده که منصب مشاهده به او اعطاء شده است.
آری در قبال نمایشگاههای ظاهری که در عالم ناسوت تشکیل میگردد، نمایشگاه با عظمت باطنی وجود دارد. چنان نمایشگاهی که این نمایشگاهها فرعی از فروع آن نمایشگاه اصلی و باطنی است و همه اجزاء اینها مستهلک در جزء الهیه آن نمایشگاه است.
در حقیقت نمایشگاه اصلی، در عالم اعلی برپا و مشهود است. شرکت کنندگان در آن، حضرات انبیاء و اوصیاء و ارواح پاک و ملایک هستند که با کمال عشق و علاقه حضور مییابند و به سیر و نظاره میپردازند. هیچ قدرتی نمیتواند به آن نمایشگاه لطمهای بزند، همه انوار و اشعه الهیه از آن نمایشگاه نشأت میگیرد و بدون اشعه تابناک صادره از آن، انوار دیگر چندان جلوهای ندارد و به خاموشی میگراید، اما چراغی که از ناحیه حق فروزان باشد، هرگز برای آن خاموشی نیست.
بار الها از درگاه رحمتت مسئلت این که توفیق ده تزکیه ما به حدی برسد که اعمال خیر ما علت شود برای اعطاء آن مقام و منصب الهیه که بدان نمایشگاه راه یافته و علاوه بر ستاره و شمس خود، ستاره و شمس دیگران را هم بتوانیم مشاهده نماییم.
الهی به محبوبین درگاهت، دیدگان قلب افرادی که انوار مقدسه را در حد کمال مشاهده مینمایند، حفظ فرما و به آنان توبه نصوح عطا فرما که هرگز شکستگی برای آن نباشد.
الهی همه ما را عاقبت به خیر گردان و توفیق ده تا به توبه نصوح موفق شویم، البته نه صرفاً آن توبهای که ما را ببخشایی بلکه توبهای که ما را به تو رساند، زیرا مقصد و مقصود ما نه بهشت و جهنم، که تنها تو هستی.
الهی علاوه بر درخواست بخشش، از تو مسئلت میکنیم که همان مقام رضا و تسلیم محبوبین درگاهت را به ما هم کرامت فرمایی.
الهی بصیرت دیدگان ما را به حدی برسان که صورت باطنی اعمال خیرمان را مشاهده نماییم. مسلماً هرقدر اعمال الهیه بالاتر باشد، مشاهده دیدگان ما در حد کمال خواهد بود.
الهی به ما آن توفیق ده که به حضرات سفراء عظام و محبوبین پیشگاهت کرامت نمودهای که در اثر اعمال الهی، بصیرت دیدگانشان به حد کمال رسیده و در نتیجه صورت زیبای باطنی اعمال الهیه و خیریه را مشاهده مینمایند.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.