علم و معرفت، زیباترین واژه آفرینش 2009/07/21
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم
کمال شخصیت انسان براساس دانش و بینش او استوار است، زیرا در ظل آن میتواند در ردیف فرشتگان و بالاتر از آنها قرار گیرد، و برای وصول به مقامات رفیع باطنی کسب آمادگی کند.
خداوند متعال، علم و بینش را علت اساسی آفرینش معرفی نموده و این خود برای ارزش آن، بهترین دلیل گویا و قاطعترین گواه میباشد. علم به توحید اساس و بنیاد هر دانش و محور هرگونه شناخت و معرفتی است، به همین جهت حق تعالی ارزش علم و بینش را در اوج همه مراتب و مقامات قرار داده است.
خداوند متعال چون آدم را بیافرید و او را از بوته عدم رهایی بخشید و لباس هستی بر قامت او انداخت، به واسطه علم بر او منت نهاد که دل او را به زیور علم بیاراست. در اولین سورهای که خداوند متعال به حضرت رسول اکرم (ص) فرو فرستاد، در آن ارزش علم و بینش را آشکار نمود و بر تمام افراد بشر منت گذاشت که در میان همه پدیدههای هستی، آنان را با علم و بینش مشخص و ممتاز فرمود «اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ، خَلَقَ الْاِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ، اِقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْاَکْرَمُ الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ».
جای بسی تأمل است که با چه کیفیتی این کتاب آسمانی مسلمین افتتاح گشت، و با چه طلیعهای برگهای زرّین این نبشتار اعجاز آمیز آغاز شد. کتابی که سخن بیهوده از پس و پیش ندارد. کتابی که نخست از سخن آفرینش عالم و آدم آغاز نمود، سپس علم و دانش را بلافاصله به گوش هوش انسان برخواند.
کمترین دقت در آیات این سوره شریفه انسان را به اندیشه وامیدارد که اگر بالاتر از دانش و بینش نعمتی بود، خداوند انسان را با این نعمت برتری نمیداد. بخشی از آیات این سوره درباره خلقت عالم و آدم است و بخشی نیز در بیان این حقیقت است که خداوند متعال حقایقی را به انسان آموخت که قبلاً از آن اطلاعی نداشت.
خداوند متعال در قسمتی از این آیات مراحل و حالات دوران جنینی انسان را یادآوری کرده که در چه شرایطی زندگی خود را آغاز کرده است. همین وجود غیرقابل توجه و اشمئزاز آور، در اثر تکامل به جایی میرسد که در اوج همه پدیدههای هستی قرار میگیرد.
گویا خدا از رهگذر این آیات میفرماید: ای انسان! تو در شرایطی زندگی خود را آغاز کردی که منتهای پستی و ابتذال بوده است. ای انسان! تویی که درهمین مراحل واپسین به پایه و مرتبهای تعالی مییابی که پربهاترین منازل شرافت و پرارجترین دوران زندگی و والاترین نحوه وجود است.
خداوند پس از بیان خلقت عالم و آدم میفرماید «وَ رَبُّکَ الْاَکْرَمُ الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْاِنْسانَ مالَمْ یَعْلَمْ» این تعبیر و کیفیت گفتار الهی، نکتهای را به ما اعلام میکند که در توضیح آن ذکر مقدمهای لازم است:
در علم اصول فقه چنین مقرّر گردیده که ترتّب حکم بر صفت، مُشعِر بر علیّت آن صفت برای حکم مذکور است. به عبارت دیگر اگر حکمی مبتنی بر صفت و حالتی خاص باشد، آن صفت و حالت، علت آن حکم است. بنابر این قاعده اصولی، علت این که خداوند در آیات شریفه مذکور به صفت اکرمیّت توصیف شده، این است که علم و بینش را به بشر ارزانی داشته است. اگر بالاتر از علم و بینش نعمتی بود، آن را یادآوری میفرمود. پس باید «اکرمیّت» و کرامت نامحدود الهی را در اعطاء علم و بینش و بیان و قلم، نسبت به بشر جستجو کرد.
در خلال آیاتی از قرآن مجید، سلسله واژههایی پرمعنی مقابل هم قرار داده شده تا از این رهگذر، اوصاف و مزایایی درباره دانشمندان متذکر گردد. واژههایی نیز در اوصاف و احوال افراد بیبهره از علم بیان گشته که بیانگر شرایط دردناک آنان است.
قرآن مجید، کلمه «خبیث» را برای افراد نادان و «طیّب» را برای دانایان بیان فرموده، دانشمندان را به داوری دعوت مینماید که آیا میان دو عنصر «آلوده» و «پاکیزه» تفاوتی وجود ندارد؟ «قُلْ لا یَسْتَوِیَ الْخَبیثُ وَ الطَّیِّبُ».
در این آیه شریفه، خبیث در نقطه مقابل طیّب قرار گرفته، چنان که در آیات دیگر کور در برابر بینا و حرارت آزار دهنده در برابر سایه آرام بخش قرار گرفته است. اندکی تأمل و ژرف نگری در تفسیر این آیات معلوم مینماید که مقصود از مفاهیم کلمات «نور» و «بصیر» و «ظل»، علم و دانش و دانشمند است و مقصود از مفاهیم «ظلمات» و «اعمی» و «حرور»، جهل و نادانی و نادان میباشد.
خداوند متعال ارباب علم و دانش را در ردیف نام خود و ملائکه قرار داده و به چنین افتخاری آنان را سزاوار فرموده است «شَهِدَ اللهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلّا هُوَ وَالْمَـلائکَهُ وَ اُولُوالْعِلْمُ». به این درجه نیز اکتفا نکرده، بلکه دانشمندان را از جهت آگاهی به اسرار و رموز قرآن مجید، مانند خود معرفی کرده است «وَ ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ اِلَّا اللهُ وَالرّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ». و نیز میفرماید «قُلْ کَفی بِاللهِ شَهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ».
رسول گرامی(ص) فرمود: اگر کسی با این هدف از خانه خود خارج شود که بابی از علم فراسوی او گشوده گردد و به وسیله آن امر باطل را به مأمن و جایگاه حق برگرداند، در این صورت خروج او با عبادت چهل سال برابری میکند.
و نیز فرمود: هدایت و ارشاد مردم که هدف نبوت و رسالت است، مانند باران است که در مناطق مختلف فرو میریزد. برخی از سرزمینها پاک و آمادهاند و آب را در خود نگه میدارند و گیاه میرویانند. برخی از سرزمینها مانند سنگستان، سخت و سفتند و آب در آنها نفوذ نمیکند بلکه آب، روی زمین جمع شده و مردم برای آشامیدن و آبیاری کشتزار خود از آن استفاده میکنند. برخی سرزمینها کویر و شنزارند که نه آب را روی خود نگه میدارند و نه گیاه میرویانند. این مَثَل، بازگو کننده حال افرادی است که در زیر بارش هدایتها و ارشادهای من قرار میگیرند، که از جهت برخورداری و عدم برخورداری متفاوتند.
و نیز فرمود: علماء در روی زمین مانند ستارگانند که انسان به مدد درخشش آنها در خشکی و دریا، در دل شب و تاریکیها راه خود را باز مییابد.
حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: هیچ هدیهای پربهاتر نسبت به برادر دینی از سخن حکمت آمیز نیست؛ سخنی که خداوند متعال بر مراتب هدایت او بیفزاید و از ابتذال و فرومایگی او جلوگیری کند.
حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: بهترین و پر ارزشترین بخشش و صدقه آن است که کسی به علم دست یابد و آن را به برادر دینی خود تعلیم کند. رسول گرامی اسلام(ص) چنین فرمود: اگر از باغهای بهشت عبور کنید، خود را اشباع سازید. سؤال کردند: باغهای بهشت چیست؟ فرمود: جلسات بحث و مذاکرههای علمی است. خدا را فرشتگانی است که همواره روی زمین در سیر و گردشند و در هرجا که جلسه علمی ببینند، وارد آن محفل شده و اهل جلسه را احاطه کنند.
حضرت علی علیهالسلام به جناب کمیل فرمود: یا کمیل، علم بهتر از مال است زیرا که علم از تو نگهداری و پاسداری کند و ترا در پناه خود قرار دهد ولی مال، تو باید نگهدار و پاسدار آن باشی. صرف مال و انفاق آن موجب کاهش مال است، ولی صرف علم یعنی تعلّم آن به دیگران سبب افزایش اندوختههای علمی عالم است.
از توصیههای آن بزرگوار است که: علم بیاموزید که آموختن علم حسنه است. در ادعیه قرآنی آمده «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَ فِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَ قِنا عَذابَ النّارِ»، حسنه بسیار است ولی اصل آنها عبارت است از علم. همچنین حضرت مولای متقیان میفرماید: بحث علمی، جهاد است و تعلیم آن صدقه. علم برای اهلش سبب قرب و نزدیکی به خداست. علم، زینت دوستان خداست و حربه و اسلحه است علیه دشمنان.
اگر ما همه وسایل و تجهیزات ظاهری را داشته باشیم ولکن فاقد علم باشیم، نمیتوانیم بر دشمن غالب گردیم، این است که آن بزرگوار میفرماید: علم، حربه و اسلحه است برای غلبه بر دشمن. زندگی دلها به علم است، علم روشنی دیدگان دل و قوت جان است. علم فرمانده عقل است و عقل پیرو علم، خداوند تبارک و تعالی علم الهی را بر سعداء الهام میکند و اشقیاء را از آن محروم میگرداند.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.