زیباترین و زشت ترین مخلوقات 2008/02/07
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد اول
زیباترین و زشتترین مخلوقات
ای انسان! در مقام تو همین بس که خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «وَ صَوَّرَکُمْ فَاَحْسَنَ صُوَرَکُمْ: صورتگری کرد شما را پس صورتهای شما را نیکوترین نمود». صورت ظاهری انسان نیکو است ولی زیباتر از آن، زیبایی قلب و روح اوست، با تقوی میتوان بر مراتب زیبایی قلب و روح خود افزود. در حقیقت زیبایی و جمال را باید در کمالات جست، کسانی که شیفته و فریفته جمالِ بیکمالند، خود را میفریبند.
ای انسان! این اشرفیّت درباره تو کافی است که میفرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسٰانَ فی اَحْسَنِ تَقْویمٍ: ما انسان را در نیکوترین تعدیل آفریدیم». اگرچه این معنا درباره کالبد جسمانی انسان نیز صادق است ولی در اصل، این زیبایی و تعدیل مربوط به تقوای اوست.
از موجودات و مخلوقات هیچ یک را آن جمال ندادند که آدمی را دادند و با هیچ یک آن سرّ نرفت که با آدمی رفت، نه با عرش نه با فرش، نه با فلک نه با مَلَک. ای انسان! در اشرفیت تو همین بس که خدای تبارک و تعالی میفرماید: «اِنَّ اللهَ کٰانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً». معنای ظاهر آیه این است که به تحقیق خدا بر شما نگهبان است، امّا معنای باطنی آن این است که صاحبْجمالی باید که رقیب بر وی گمارند. خدای تبارک و تعالی نفرمود: من رقیب عرشم یا رقیب فرشم، فقط فرمود: ای انسانهای صاحبجمال، من رقیب شمایم.
هفت قُبّه خَضْرا بیافرید و به ستارگان و اختران بنگاشت و هفت دایره غَبْرا بگسترد و صد هزاران بدایع و صنایع از کَتْم عدم به وجود آورد و به هیچ یک نفرمود: «وَ صَوَّرَکُمْ فَاَحْسَنَ صُوَرَکُمْ»، فقط به انسان فرمود، یعنی ای انسان! این همه کاینات بهرِ تو آفریدم. این بساط همه بهر توست، فردا چون تو نباشی این بساط برچینم. بساطی که بهر دوست گستردند، چون دوست رفت بساط درنوردند و برچینند.
ای بنده صاحبجمال که به نور تقوی خویشتن را آراستهای، امروز روز حجاب است و واسطه در کار؛ فردا که روز مشاهدت است بیواسطه در کار، ساقی تو منم «وَ سَقٰاهُمْ رَبُّهُمْ شَراٰباً طَهُوراً: و پروردگارشان بادهای پاک به آنان مینوشاند»، خود گویم «کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنیئاً: بخورید و بیاشامید گواراتان باد» که اقامه برهان وقتی نیاز است که عیان نباشد، چون عیان آمد به برهان نیازی نیست.
ای انسان! در زیبایی تو همین بس که خالق زیباییها میفرماید: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسٰانَ فی اَحْسَنِ تَقْویمٍ: به راستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم». مراتب زیبایی هر فردی به نسبت مراتب شکوفایی نیروهای معنوی او و فعلیت آن وَدایِع باطنی است. اگر این شکوفایی به غایت برسد، آن وقت زیبایی حقیقی انسان به حدّ اعلی رسیده، در این صورت هیچ مخلوقی زیباتر از تو نیست، این است معنی الهیه «فی اَحْسَنِ تَقْویمٍ: در نیکوترین اعتدال».
ای انسان! در زیبایی تو همین بس که خدای تبارک و تعالی در شأن تو فرمود «فَتَبٰارَکَ اللهُ اَحْسَنُ الْخٰالِقینَ: آفرین باد بر خدا که بهترین آفرینندگان است»، و در زیبایی انسان کامل همین بس که فرمود: ای انسان کامل تو در روی زمین خلیفه و جانشین منی «اِنّی جٰاعِلٌ فِی الْاَرْضِ خَلیفَهٌ: من در زمین جانشینی خواهم گماشت» و ظرفیت علمی تو بزرگترین ظرفیتهاست. در زیبایی تو همین بس که فطرتی خدا آشنا داری «فِطْرَهَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّٰاسَ عَلَیْهٰا: همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است». ای انسان! در زیبایی والای تو همین بس که تو وجود مستقل و آزاد داری، تو امانتدار خدایی. ای انسان زیبا تو برگزیده خدایی و در زیبایی تو همین بس که دل تو جز با یاد حق آرام نمیگیرد. ای انسان تو میتوانی مراتب زیبایی خود را به حدّ اعلی رسانی و خلیفه خدا و مسجود ملایک گردی. ای انسان تو در مقام تسلیم و رضا، زیبای زیبایانی زیرا که روح الهی در توست و مَظهَر جمال و کمالِ الهی تویی.
متقابلاً در مقام دیگری قرآن میفرماید: ای انسان! اگر این زیبایی را از دست بدهی، زشتتر از تو چیزی نیست. در زشتی تو همین بس که بسیار زیانکاری «اِنَّ الْاِنْسٰانَ لَفی خُسْرٍ: واقعاً انسان دستخوش زیان است». در زشتی تو همین بس که بسیار ناسپاسی «اِنَّ الْاِنْسٰانَ لَکَفُورٌ: حقا که انسان سخت ناسپاس است»، «إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ: انسان نسبت به پروردگارش سخت ناسپاس است». در زشتی تو همین بس که بسیار عجولی، «کٰانَ الْاِنْسٰانَ عَجُولاً: انسان همواره شتابزده است». در زشتی تو همین بس وقتی که تا حدّی بینیاز شدی به مقام طغیان برمیآیی «کَلّا اِنَّ الْاِنْسٰانَ لَیَطْغیٰ اَنْ رَآهُ اسْتَغْنیٰ: حقا که انسان سرکشی میکند همین که خود را بینیاز پندارد». ای انسان! در زشتی تو همین بس که بسیار طمعکاری «اِنَّ الْاِنْسٰانَ خُلِقَ هَلُوعاً: به راستی که انسان سخت آزمند خلق شده است».
بدین سان قرآن انسان را زیبای زیبایان میداند، لکن در مواردی ذَمّ میکند که تو زشت زشتانی! البته انسان از دو بخش نور و ظلمت یا ستودنی و نکوهیدنی تشکیل نیافته، بلکه مراد قرآن این است که بشر تمام کمالات را بالقوه دارد، میتواند آن را به مقام فعلیت رساند و برترین باشد و میتواند آنها را ضایع کند و پستترین گردد.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.