یأس و نومیدی 2008/09/21
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: کعبه جانان - جلد دوم
یأس و نومیدی
از صفات رذیله، یأس از رحمت خدا است که از مهلکات عظیمه و گناهان کبیره است. در کتاب کریم نهی صریح از آن شده چنان که میفرماید: «قُل یا عِبادِیَ الَّذینَ اَسرَفُوا عَلی اَنفُسِهِم لا تَقنَطُوا مِن رَحمَهِ اللهِ اِنَّ اللهَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً اِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحیمُ»، و از آیات دیگر معلوم میشود که یأس از رحمت خدا کفر است و ضد آن، رجاء است.
رجاء عبارت است از سرور و انبساط در دل به جهت انتظار وصال محبوبی. این سرور و انبساط وقتی رجاء است که آدمی بسیاری از اسباب رسیدن به محبوب را فراهم نماید، واِلا توقع چیزی بدون تهیه اسباب آن، رجاء نیست. اگر انسان زمین دل را از خس و خار اخلاق ذمیمه پاک کرده تخم ایمان در آن بپاشد و آب طاعت بر آن جاری سازد، امیدوار باشد به لطف پروردگار که او را بیامرزد و از سوء خاتمه نگاهدارد؛ این امیدواری رجاء محمود بوده در نزد عقل و شرع پسندیدهاست.
کسی که تخم ایمان در زمین دل نیفکند و یا بیفکند ولیکن مشحون به رذایل صفات و مستغرق لجه شهوات و لذات دنیوی بوده آن را به آب طاعت سیراب ننماید و چشم مغفرت داشته باشد، رجاء نخواهد بود. رجاء وقتی است که محب در قبال توقع محبوب خویش، تمام اسباب وصال را فراهم کند مگر آنچه را که از قدرت او بیرون است، آنگاه فضل و کرم خدا او را از سوء عاقبت و ایمانش را از شر شیطان و دل وی را از هوی و هوس محافظت نماید. پس آیات و اخبار وارده در مدح و فضیلت رجأ مخصوص است به صاحبان عمل خالص که به دنیا و لذات آن فرو نرفته باشند.
از چیزهایی که باعث امیدواری مؤمنین است، بعضی آیات قرآنیه و احادیث نبویه است که ملائکه مقربین و انبیأ مرسلین صلوات الله علیهم اجمعین برای اهل ایمان طلب مغفرت کنند، البته که دعای ایشان مقبول درگاه الهی میشود چنان که خداوند متعال میفرماید: «وَ المَلائِکَهُ یُسَبٍّحُونَ بِحَمدِ رَبٍّهِم وَ یَستَغفِرُونَ لِمَن فِی الا َرضِ».
از جمله عوامل نجات مؤمنین، شفاعت شافع روز قیامت و ائمه طاهرین علیهم السلام است. چون عرصه قیامت برپا شود، آن حضرت خود و آل طاهرینش دامن شفاعت برزنند و کمر عذرخواهی نامهسیاهان برمیان بندند و عفو گناهان مؤمنین را از درگاه الهی مسئلت نمایند، چنان که خداوند مهربان بر آن برگزیده جهانیان وعده قبول شفاعتش را داده میفرماید «وَلَسَوفَ یُعطیکَ رَبُّکَ فَتَرضی».
از بشارتهای وارده معلوم میشود که مؤمن در دوزخ مخلد و ابدی نیست و آیات و اخبار بسیار دلالت دارد بر این که خداوند متعال آتش دوزخ را برای کفار خلق کرده و با آن مؤمنین را میترساند «ذلِکَ یُخَوٍّفُ اللهُ بِهِ عِبادَهُ» و میفرماید: «لا یَصلیها اِلاَّ الا َشقَی الَّذی کَذَّبَ وَ تَوَلی».
آدمی چون علایم مرگ را تقریباً در خود احساس کرد، اصلح به حال او غلبه رجأ است، زیرا خوف تازیانه عمل است و در آن هنگام وقت طاعت و عمل به سر آمده، چه بسا خوف باعث کمی حب خدا شود. پس انسان باید با کمال امیدواری به سوی خدا رفته و شایق لقای او باشد، تا شاد و فرحناک از دنیا رود.
کدام شادی از این بالاتر که محب پیش محبوب خود رود و با او ملاقات نماید؟ چنان که هیچ المی شدیدتر از این نیست که عاشق از معشوق خویش مفارقت کند. پس مسکین و بیچاره کسی که دوستی فرزند و عیال و مال و مقام بر او غلبه کند و محبوبهای او در دنیا بمانند. در این صورت مرگ بر او مانند بیرون رفتن از بهشت است، و این اولین الم اوست علاوه بر عذاب شدیدی که بعد از مرگ به او رسد. اما کسی که دل به دنیا نبسته و به قدر امکان طاعت خدا به جا آورده، مرگ بر او رهایی از زندان است و این اولین سرور و شادمانی اوست علاوه بر نعمتهایی که پس از مرگ برای او آماده و مهیاست.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.