گفتار نوزدهم 2013/10/03

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: تعلیم و تربیت (ارشاد) - جلد اول

روش اخلاقی فرد پرستان بر ضد مکارم اخلاق و سجایای انسانی است چه اینان تنها به جنبه حیوانی خود متوجه بوده و همواره در اندیشه ارضاء غرایز و اعمال شهوات خویش هستند؛ در نظر فرد پرست اخلاق خوب، آن صفت یا عملی است که مایه کامیابی و تمتع شخصی او شده و لذت دنیوی او را افزایش دهد و اخلاق بد آن صفتی است که او را از کامگاری و خوشنودی نفس باز دارد.
فرد پرستان نه تنها به دگر دوستی توجه ندارند و در راه یاری افتادگان و همدردی با دردمندان قدمی برنمی‌دارند بلکه اگر تعدی به دیگران و تجاوز به حقوق این و آن باعث ارضاء غریزه و اقناع شهوت ایشان باشد عملاً این تجاوز را روا می‌دارند و پایمال کردن حقوق دیگران را به خود اجازه می‌دهند؛ این گروه با اخلاق حیوانی تخلق یافته و آنان را با پرورش تمایلات عالی انسانی و نیل به مکارم اخلاق کاری نیست.
اخلاق انتفاعی نیز مبتنی بر خود خواهی و جلب منافع مادی است، پیروان آن از تعالی معنوی و کمال روحانی برخوردار نیستند چه، محرک اصلی آنان در رعایت اصول اخلاقی، وظیفه شناسی و دست یافتن به ارزشهای انسانی نیست، بلکه هدفشان سود بیشتر و زندگی بهتر است. وظایف انسانی و اخلاقی را ترک گفته و از پی غرایز و شهوات خود می‌روند و برای جلب منافع مادی از ارتکاب اعمال غیر انسانی و ضد اخلاقی ابا نمی‌کنند. واضح است که چنین اخلاقی نمی‌تواند مردم را انسان واقعی بسازد و قادر نیست تمایلات عالی انسانی را در نهادشان پرورش داده و آنان را فدا کار و دگر دوست بار آورد.
اخلاق انتفاعی که فاقد ارزش‌های معنوی است و تنها جنبه ریا کاری و ظاهر سازی دارد، کم و بیش در جوامع مسلمین نیز نفوذ کرده و مسلمانان سود جو و دنیا طلب به آن گرایش یافته‌اند.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله در حال حیات خود فرا رسیدن چنین روزی را برای امت اسلام خبر داده چنان که می‌فرماید: می‌آید زمانی که امت من باطنی ناپاک و پلید، و ظاهری خوش و نیکو دارند و همواره در جلب منافع مادی می‌کوشند؛ آنان به رضای خدا و پاداش او توجهی ندارند و کارشان ریا و خود نمایی است.
در مکتب کمونیسم پیرامون مکارم اخلاق سخنی ذکر نشده و در باره انسانیت و احیاء تمایلات عالی انسان سخنی به میان نیامدهاست. رهبران این مکتب، اخلاق را از دیدگاه جنبه های حیوانی و شؤون مادی می‌نگرند و چگونگی آن‌ را منحصراً وابسته به کیفیت روابط تولید و تابع خصوصیات اقتصادی می‏دانند، و خلقیات حمیده را که نشانه شرف انسانی است و منشأ آن بزرگواری و کرامت نفس است، به حساب نیاورده‌اند.
بدون تردید وضع اقتصادی هر جامعه در اخلاق مردم آن جامعه مؤثر است و در هر زمان اخلاق مردم تا اندازه‏ای تحت تأثیر شرایط اقتصادی آن زمان است وبا تحول شرایط اقتصادی، اخلاق مردم نیز تحول می‏یابد و رفتارشان دگرگون می‌شود، ولی این بدان معنی نیست که اقتصاد را یگانه عامل سازنده اخلاق اجتماع بدانیم و عوامل دیگر را نادیده پنداریم.
فرد پرستان و سودجویان و پیروان مکتب کمونیسم، پیرامون مکارم اخلاق بحثی نکرده و در راه احیای تمایلات عالی انسان قدمی بر نداشته‌اند، بلکه بر عکس با حمایت افراطی و بیش از حدی که در جنبه‏های حیوانی و مادی کرده جهات معنوی و ارزش‌های انسانی را سرکوب کرده و بدست فراموشی سپرده‌اند. ولی پیامبران خدا عموماً و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله خصوصاً به پرورش سجایای انسانی توجه مخصوص داشته و آن‌ را از جمله وظایف اساسی خود می‌دانستند و سعی می‌کردند مردم را انسان ببار آورند و تمایلات عالی انسانی را در نهادشان شکوفا سازند.
اولیاء گرامی همواره خاطر نشان می‌نمودند که خلقیات کریمه، خواسته و محبوب خدا، و صفات ذمیمه، مطرود و مبغوض خدا است؛ و برای آن که پیروان خود را از تعالی معنوی و کمال روحانی برخوردار سازند آنان ‌را به فراگرفتن مکارم اخلاق که مایه خشنودی خدا است تشویق می‌کردند، و از گرایش به سیئات اخلاقی که باعث خشم الهی است بر‏حذر می‌داشتند.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: خدا دوستدار بزرگواری و کرائم اخلاق است و صفات پست را که نشانه فرومایگی است دشمن می‌دارد.
حضرت صادق علیه‌السلام فرمود: بر شما باد که در راه تخلق به مکارم اخلاق بکوشید که خدا اخلاق کریمه را دوست، و صفات ذمیمه را دشمن می‌دارد.
برای این که مسلمین از خود خواهی آزاد شوند و حس دگر دوستی و همدردی با مردم در نهادشان شکوفان گردد و به صفات حمیده گرایش یابند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله در راه تعلیم و تربیت مردم از هر فرصتی استفاده می‌کرد، ارزش‌های مکارم اخلاق را خاطر نشان فرموده و آن‌ را به سجایای انسانی تشویق می‌کرد.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: کسی که صبح کند و به فکر یاری مسلمین و همدردی با آنان نباشد از گروه مسلمین شمرده نمی‌شود، و کسی که استغاثه و استنصار مظلومی را بشنود و ندایش را پاسخ ندهد مسلمان نیست. ونیز فرمود: مؤمن نیست کسی که شب را سیر بگذارد و همسایه‌اش گرسنه بخوابد.
حضرت صادق علیه‌السلام فرمود:حق مؤمن بر مؤمن این است که در باطن او را دوست بدارد و با مال خویش یاریش کند و در غیاب او از خانواده‌اش سر‏پرستی نماید و موقعی که مورد ستمی قرار گرفت به حمایت او بر خیزد و از دست ظالمش برهاند.
در جهان امروز از طرفی خدا شناسی به سستی گرائیده و نفوذ دین کاهش یافته و ضامن اجرای مکارم اخلاق ضعیف شده و خلأ سجایای انسانی و خلقیات کریمه به خوبی احساس می‌شود.
مؤمنین از این کمبود معنوی و انحطاط روحانی رنج می‌برند و آرزو دارند که موجباتی فراهم آید هر چه زوتر بشر، خود را به کرائم اخلاق بیاراید.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.