گفتار سوم 2013/10/03
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: تعلیم و تربیت (ارشاد) - جلد اول
ساختمان ظاهری هر انسان از همین عناصری است که ساختمان جسمی موجودات پایین دست را تشکیل داده که از یک سنخ هستند، نهایت در ساختمان انسان نسبت ترکیب عناصر از حیث کیفیت با موجودات پایین دست، دارای امتیازات مخصوصی است و اگر این امتیازات نبود از حیث صورت ظاهر با حیوانات فرقی نداشت. ولی عمده چیزی که باعث امتیازات مختلفه انسان است، ساختمان و جهات باطنی است؛ جهات امتیازات باطنی به مراتب بیشتر و بالاتر از جهات امتیازات ظاهری است. تفاوت بین فردی از افراد ایشان با فرد دیگر بسیار است و دو فرد انسان که از جهت ظاهر با یکدیگر متشابهاند، در موقع آزمایشی میبینیم تفاوت آنها زیادتر است، یکی در حقیقت انسان و دیگری در ردیف حیوانات محسوب میشود.
امتیاز جوهری انسان از انواع پایین دست خود به قوه تعقل است و اگر در باره این امتیاز تفکر و تعمق کنیم میبینیم که بسیاری از افراد بشر، قوه تعقل و ادراک و تصرف و تدبیر و احساسات ایشان از محیط حیاتی مادی خارج نیست و هر نوع علم و اختراع و تدبیری که دارند از همین محیط و در همین محیط است، کوچکترین قدمی فراتر نگذاشتهاند. اما در جامعه بشری برخی از این مرتبه گذشته و از دایره مادی قدم بیرون نهادهاند. کمال انسان در فعلیت قوه تعقل و تصرف و احساس است، بدین وسیله با کلیه موجودات ارتباط و تماس میگیرد؛ این قوا قابل شدت و ضعف و ترقی و تنزل است. انسانهایی هستند که قوه تعقل و تصرف و احساس ایشان فوق قوای سایر افراد بشر است.
افرادی که در ورای این سطح و خارج از دایره مادی سیر میکنند، از طرف آفریننده و موجد عالم به مناصب عالیه سر افراز و مفتخر گردیدهاند و به جهت لیاقت و کفایت و سیر و سفر به سوی خدا، مأمور تربیت مردم گشتهاند. میان افراد این سلسله هم تفاوت بسیاری است؛ عدهای از شدت قدرت تعقل و احساس و تصرف در مواد عالم بدون وسیله اسباب طبیعی و مادی، در سطحی قرار گرفتهاند که فوق سطح علمی متداول و معمولی بشر عادی است و طرق اکتساب علوم ایشان نیز فوق طرق بشر عادی است.
طرق علوم و صنایع بشر عادی از محیط حیاتی خود اکتساب میشود که طریقه تعلیم باشد، ولی علوم عدهای لدنی و ربانی است که بر قلب ایشان به طرق وحی یا الهام از عالم مجردات فرود آمده و صور علمیه با لوازم و خصوصیات آن به مقام حس و عیان ایشان میرسد، و به جهت آن که این معلومات از جانب حق آغاز گردیده همه مطابق با واقعیت است.
در افراد بشر بسیاری از قضایا و علوم مطابق با حقیقت نیست و در بسیاری از مطالب با یکدیگر مخالفند، و مکرر اتفاق افتاده است که یک نفر دانشمند از آراء و استخراجات خود منصرف شده و از رأی و نظریه خود به رأی و نظریه دیگری منتقل گشته و نیز بسیار اتفاق افتاده است که یک قضیه یا یک مطلب علمی در نظر دانشمندی از بدیهیات، لیکن در نظر دانشمند دیگر، نظری و نیازمند به برهان و دلیل شناخته شده و حال آن که در حقیقت شیئی تعداد و اختلاف، تصور پذیر نیست.
در قوانین و اجتماعیات غالباً اینگونه خطاها حکومت میکند و جماعاتی را به وادی فنا و اختلال و اضمحلال میکشد. چون سیر انسان برای رسانیدن قوای خود به حد کمال سیری است اختیاری، و به قدم علم و عمل طبق دستور الهی در قیام و حرکت است و این حرکت و قیام موقوف به محبت و شوق و اراده است بدین جهت این سیر، تعبیر به سیر ولایتی شده است.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.