روانشناس واقعی 2008/05/23

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: کعبه جانان - جلد اول

از علل مهم ابتلای مردم به این بیماری‌های روانی، دور افتادن از محضر استادان ‌الهی و کلام بزرگان است و راه نجات از آن، مراجعه به طبیب روحانی و استقبال از کلام و محضر اوست. زیرا عارفان و علمای ربانی به نکات و اسراری پی برده‌اند که دیگران از ادراک آن بازمانده‌اند. این نکته‌سنجان الهی می‌فرمایند: مراد هر که برآری، مطیع‌تر گردد الّا نفس که ‏هرچه مراد او برآری، طغیانش بیشتر شود و همواره درصدد است‌ که تو را تحت فرمان خود گیرد.

عده‌ای ناآگاه و کوته‌نظر گویند که «انسان بر ممنوعات حریص است: اَلْاِنْسٰانُ حَریصٌ عَلیٰ مٰا مُنِعَ مِنْهُ»؛ این موضوع در صورت اصالت، نیازمند توضیح است. انسان وقتی حریص گردد که ابتدا آرزوی چیزی را در دلش تحریک و بیدار کنند و سپس از رسیدن به آن ممنوع سازند. امّا در صورت عدم ارائه و طرح کمتر آن، مسلّماً حرص و ولع هم کمتر خواهد بود.

برخی روانشناسان که خود را طبیب روحانی فرد و جامعه می‌دانند، بر­آنند چنین به جامعه القاء کنند که رفع تمام مشکلات منوط به آزادی غریزه جنسی و معاشرت­های آزاد زنان و حذف حریم بین زن و مرد است. یکی از طرفداران سرسخت آزادی این غریزه پس از پی بردن به خطای خود و مشاهده اختلالات و بیماری‌های روانی ناشی از بی ‌بند و باری، پیشنهاد نمود که این غریزه را از مسیر خاص طبیعی خود منحرف سازند و به مسائل علمی و هنری و … معطوف گردانند! حقیقت این است که روانشناس حقیقی، آن شخصیت موحّدی است که تقوی و معرفت و کمالات او به حدّ اعلی رسد، نه فرد غیر مؤمن و غیر موحّد.

آنان ‌که علت انحراف‌ جنسی در شرق را محرومیت ‌و زیادی قیود فیمابین زن ‍و مرد می‏پنداشتند، در ‌اندک زمانی به خطای خود پی بردند که این انحراف در ملل اروپایی در اثر آزادی غریزه جنسی در آن دیار صدها مرتبه بیش از شرقی‌ها شده است. البته ممکن است در فقدان تعلیم و تربیت الهی، محرومیت سبب انحراف شود ولی چاره اساسی، تسهیل شرایط ازدواج است. افرادی که با ‌ایجاد موانع و وضع مهریه‌های سنگین راه ازدواج را بر جوانان سد کرده‌اند، از رحمت الهی به دور بوده و لعنت خدا بر آنهاست.

بنابراین اگر محرومیت برای برخی افراد موجب انحراف باشد، این تَبَرُّج و خودنمایی و معاشرت­های آزاد و بی ‌بند و بار، بیش از آن سبب انحراف است. چنان که غربی‌ها در اثر افراط در شهوترانی به این بیماری مبتلا گردیده و در بعضی کشورها مانند انگلستان، عملی شنیع رسمی شده و قوه مُقَنِّنه آنان بی­شرمانه تابع خواست نامشروع ملّت گشته است.

مردان الهی همیشه در مبارزه با فسادند و مرام ‌ایشان، اهمیت دادن جامعه به عفت و ناموس اجتماع است تا خائنان دست از فساد بردارند. خداوند تبارک و تعالی در قرآن مجید پس از دستور به رعایت حجاب برای زنان و دختران پیامبر و بانوان مؤمن برای جلوگیری از شناخته شدن و مورد آزار قرار گرفتن، می‌فرماید، «لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنٰافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدینَهِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لاٰیُجٰاوِرُونَکَ فیهٰا ‏اِلاّ قَلیلاً، مَلْعُونینَ ‌اَیْنَمٰا ثُقِفُوا اُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتیلاً: اگر منافقان و کسانی که در دل­هایشان مرضی هست و شایعه­افکنان در مدینه باز نایستند، تو را سخت بر آنان مسلط می‏‏کنیم تا جز مدتی اندک در همسایگی تو نپایند، از رحمت‏ خدا دور گردیده و هر کجا یافته شوند گرفته و سخت کشته خواهند شد».

مضمون آیات فوق این است: افرادی که موجبات فساد شهر و جامعه را فراهم می‌کنند، زن باشند یا مرد اگر از کارهای خود دست برندارند، ‌ای پیامبر(ص) تو را علیه ‌ایشان بر­می‌انگیزیم، آن وقت جز مدت کمی در مُجاوِرَت تو نباشند. بر طبق این آیه شریفه، افرادی که موجب نگرانی مردمند، باید تنبیه و تبعید گردند و اگر بعد از ابلاغ حقایق و تنبیه و تبعید و زندان، اصلاح نشدند، حتی باید کشته و معدوم شوند و ذکر «قُتِّلُوا تَقْتیلاً: سخت کشته خواهند شد» در آخر آیه برای ریشه‌کن نمودن فساد است.

بنابراین در این مقام وظیفه ‌علمای‌ ربانی نه ‌سکوت که مبارزه ‌است، مبارزه ‌حقیقی با خرافات و معاصی و حرکات ‌شیطانی به‌ طریق خاص خود نه با اسلحه ظاهری. در هر عصری مردان الهی خود را موظف و مکلّف به مبارزه دائم با فساد می‌دانند تا فتنه از روی زمین برچیده شود و این جز از طریق تعلیم و تربیت ‌الهی و نشر حقایق میسّر نیست. مردان‌ الهی که با خدای خود به خلوت و مناجاتی پردازند، از مبدأ اعلیٰ الهام گیرند و با استمداد از حق، راه چاره را دریافته به نشرحقایق پردازند. امید به حق که حقایق ناب الهی در دسترس تمام افراد بشر قرار گیرد تا چگونگی مبارزه با نفس را دریافته و این غریزه را مهار کنند.

درود بر رهبران حق که همواره کوشیده‌اند انسان­ها را از خواب غفلت بیدار کنند و بر مراتب پاکی و عفت آنان بیفزایند. کلام ‌ایشان، حقایق تابناکی است که از عالم عُلوی و ملکوتی بر سینه آنان جاری شده، انسان­ها را از ظلمت بیماری‌های روحی و جسمی می‌رهاند.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.