ثبت و ضبط اعمال 2011/04/13

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: مبدا و معاد

ثبت و ضبط اعمال

هر چیزی اسرار گذشته خود را در درون خود حفظ می‌کند، گذشته‌ها در دل آینده‌ها موجودند، حلقه‌های درونِ درختان، سن و سال آنها را معیّن‌‏ می‌کنند، آثار گذشتگان در دل سنگ‌ها و اعماق زمین باقی مانده و پس از گذشت قرن‌ها، میزان هنر و صنعت و ترقـی و جاه‌طلبـی مردمانِ گـذشتـه را روشن می‌سازند.

کیست که از اهرام مصر و تخت جمشید، هنر اقوام گذشته و جاه‏طلبی و خودپرستیِ سلاطین باستان را نخواند، و از دیدن آنها به یاد هزاران برده بی‌پناهی نیفتد که زیر شلاق مأمورین با بدن‏های کبود، عرق‌ریزان سنگ آن بناها را حمل می‌کردند تا از رنج و جان‏کندن هزاران بی‌گناه، کامرانی یک مرد مغرور و آزمند تأمین گردد.

دانشمندان اکنون با کاوش‌های مخصوص، جزئیّات تمدّن و مذهب و اعمالِ مردمان گذشته را می‌خوانند و از یک تکّه استخوان پوسیده، رنگ و قیافه و قامت مرده را تشخیص می‌دهند، زیرا علائم و آثار فعلی، حاکی از اسرار دوران‌های گذشته و زبانِ گویای آنهاست.

وجود انسان نیز از این ثبت و ضبط سهم بسزایی دارد، نیروی حافظه که ما از حقیقت آن اطلاع نداریم، اعمالی را که آدمی انجام داده و منظره‌هایی را که مشاهده نموده، ضبط کرده و در خزانه خود نگه ‏می‏دارد.

انسان در عرضِ یک ساعت می‌تواند، اعمال انجام شده پنجاه ساله خویش را از مدّ نظر بگذراند و به دیگران توصیف کند. واقعاً عجیب است که انسان می‌تواند اعمال خود را از دیگران مخفی دارد، لکن نمی‌تواند از خود پنهان دارد، خود در دست خویش ناتوان است.

حافظه همچون نوارِ ضبط صوت، اصوات و اعمال و آثار انسان را ضبط می‌کند، این کتابِ مرتّب و پرونده مضبوط را اگر روزی پیش روی او نهند، می‌تواند درباره خویش داوری کند، «اقْرَأْ کَتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا: بخوان نامه‌ات را، کافی است که امروز خودت بر خویشتن حسابگر باشی».

ضعفِ بدن از مرض خبر می‌دهد و پریدگی رنگْ از ترس، و افروختگی چهره از شرم و غضب، و ضخیم شدن پوستِ کف دستْ از کثرت کار خبر می‌دهد. بدن، این واقعیّات را در خود ضبط کرده و آشکار می‌سازد، «یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ: شناخته می‌شوند گنهکاران به علامتشان».

این ثبت و ضبط از ابتدا در جهان بوده و هست، سپس بشر ضبط صوت و سینما را اختراع کرد و توانست صدای خود را از ضبطِ صوت بشنود و اعمال خود را در آن پرده ببیند، به طور‏ی که پس از مردن نیز باقی می‌ماند و هر وقت خواستند می‌توانند صدای او را از ضبط صوت بشنوند و اعمال او را در آن پرده ببینند.

از کجا می‌توان گفت که اصوات و اعمال و آثار ما، در ذرات زمین و هوا ثبت و ضبط نمی‌شود و روزی آشکار نخواهد شد؟ کوه و دشت، در و دیوار جاسوسانی هستند که نه تنها اصوات، بلکه اعمال و آثار ما را بـه نحوی از انحاء ضبط می‌کنند، وقتی اسباب و وسایل دقیق به کار می‌رود، این اسـرار آشکار

می‌شـود. ثبت اسرار، تنها در سطح اشیاء و شکل خارجی آنها انجام نمی‌یابد کـه در صورت متلاشـی شدنِ هیکل محو گردد، بلکه در ذرات آنها نیز ریشه دوانیده است.

آیات قرآن مجید از حیث ثبت و ضبط اعمال به چند دسته تقسیم می‌شوند:

دسته اوّل، آیاتی هستند که دلالت دارند بر نوشته شدن و محفوظ ماندن اعمال.

دسته دوّم، آیاتی هستند که دلالت دارند بر مجسّم شدنِ اعمال و جمع شدن آنها در یک محلّ و دیده شدن آنها.

دسته سوّم، آیاتی هستند که دلالت دارند بر شهادت اعضاء.

«إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَ آثَارَهُمْ وَ کُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ: همانا ماییم که مردگان را زنده می‏سازیم و آنچه را از پیش فرستاده‏اند با آثارشان درج می‏‏کنیم و هر چیزی را در کتابی روشن برشمرده‏ایم». در آیه شریفه، مراد از «نَکْتُبُ: می‏نویسیم» نوشتن در روی کاغذ نیست بلکه یک نوع نسخه‏برداری و نوشتنِ ‏به خصوص‏ است. آری، همه چیز در کتاب روشنِ طبیعت و جهان بزرگ ضبط می‌گردد، حرکات ظاهریّه در عالم مادی و حرکات باطنیّه در عالم معنا، «وَ کُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ: و هر چه کرده‏‏اند در کتاب‏ها است» و نیز می‌فرماید: «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا وَ قَالَ الْإِنسَانُ مَا لَهَا یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا: آنگاه که زمین به لرزش خاص خود لرزانیده شود، و زمین بارهای سنگین خود را برون افکند، و انسان گوید زمین را چه شده است، آن روز است که زمین خبرهای خود را باز‏گوید».

وقت نزول قرآن مجید، عدّه‌ای از مردمِ نادان، این آیات و نظایر آنها را مسخره می‌کردند و نشدنی می‌پنداشتند، لکن امروز روشن شده که در صورت جمع شرایط و فراهم بودن محیط مساعد، اسرار آشکار می‌گردد.

همان‌طور که تکلّم نوار ضبط صوت و محسوس شدن اعمال در پرده سینما بعد از یک حرکت نوار و فیلم است، بعد از جنبش همگانی، نیز زمین اخبار خود را آشکار خواهد نمود. وقوع آیه شریفه «تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا: خبرهای خود را باز‏گوید» در ردیف آیاتی که بعد از آیه شریفه «إِذَا زُلْزِلَتِ: آنگاه که لرزانیده شود» آمده‌اند، قابل توجه است و معلوم می‌شود که اخراجِ اَثقال و حدیثِ اخبار، بعد از جنبش زمین خواهد بود.

نقل شده است که حضرت رسول اکرم‏(ص) از هیچ منزلی نمی‌گذشت مگر این که در آنجا دو رکعت نماز می‌خواند و می‌فرمود: من برای آن نماز می‌خوانم که این محلّ به نماز خواندن من شهادت دهد.

شخصی از حضرت صادق علیه‏السّلام پرسید: انسانْ نماز و نافله‌های خـود را در یک محلّ بخواند یا در چند محلّ؟ فرمود: اینجا و آنجا بخواند، زیرا روز قیامت هر محلّ به نماز خواندن او شهادت دهد و نیز فرمود: نماز را در جاهای متعدّد از مساجد بخوانید، زیرا هر بُقعه‌ای روز قیامت برای نماز خواندن شما شهادت خواهد داد.

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: می‌دانید اخبار زمین چیست؟ گفتند خدا و رسول او داناترند. فرمود: اخبار زمین آن است که بر هر مرد و زنی گواهی دهد به آنچه در روی زمین کرده‌اند. و نیز فرمود: به بهترین اعمالتان که نماز باشد مواظبت کنید و از زمین برحذر باشید، زیرا زمینْ روز قیامت، هر عملِ نیک و بدی را که از شما سر می‌زند، آشکار خواهد ساخت.

همان‌طور که زمین با کاوش‌های مخصوصْ اسرار خود را آشکار می‌کند، روز قیامت نیز اسراری را که در خود ضبط نموده، آشکار خواهد ساخت، اگرچه امروز وسیله‌ای برای بیرون کشیدن آنها نداریم.

کتاب و قرائت مراتبی دارند. سیر باطنی در اعمال، خود نوعی قرائت است و در آیه شریفه: «اقْرَأْ کَتَابَکَ: کتاب خود را بخوان» مراد از کتاب، یکی هم پرونده داخلی انسان است. حافظه هر شخص، انبار محفوظات اوست و می‌تواند با مراجعه به آن، قضایای گذشته خود را بررسی کند و این قضایا و حوادث در ذرات مغز و زمین و هوا ریشه دوانیده است و هیچ تغیّر و تبدّل، قدرتِ از بین بردن آنها را ندارد.

در روز قیامت، شهدای حقیقی در اصل حضرت رسول اکرم‏(ص) و حضرات ائمه اطهار و حضرات معصومین علیهم‏السّلام‏‏ می‌باشند. افرادی از امّت نیز امکان دارد در اثر مجاهدت به آن مقام برسند که آن مراتب را سیر کنند و شاهد باشند.

شهادت مقربین درگاه الهی و شهادت زمین، حافظه، اعضاء و سایر شهود که همه به اذن پروردگار متعال است، ماورای شهادت‌های ظاهری می‌باشد. گرچه بدون این شهادت‌ها نیز خداوند تعالی آگاه به حقایق امور است، اما وقتی قاضی به مجازات مجرمی امر کند ولی آن جُرم در خاطر مجرم نباشد، شاید در قضاوتِ حاکم تردید نماید و او را عادل نداند. اما این کمال حکمت است که موقع قضاوت و صدور حکم، خود فرد هم مقرّ و معترف به گناه و کرده خویش باشد.

شهادت این شهود، به خیر باشد یا به شر، از اَشقیاء باشد یا از سُعداء، اثرات معنوی خاصی نسبت به آن افراد دارد و در مجموع به نفع آنان است. زیرا خداوند تبارک و تعالی اَرحَمُ الرّاحِمین است و در شرایطی که مجرم معصیت خود را درک و در حین عذاب، خویشتن را مستحقّ آن می‌داند و غیر از حقّ پناهی نمی‌یابد، امکان دارد که چنان ادراکی برای او، سبب تخفیف عذاب یا نجات او شود.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.