فصل دوازدهم: انقراض عالم در آستانه قیامت – خاموش شدن خورشیدها 2011/04/09

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: مبدا و معاد

خاموش شدن خورشیدها

آیا خورشید تا ابد خواهد درخشید و منظومه‌های شمسی هرگز متلاشی نخواهند شد؟ آیا ستارگان و کهکشان‌ها برای همیشه پابرجا خواهند بود؟ امروز فکر بشر به فهم این مسائل از گذشته مأنوس‏تر ‏است و در این زمینه به نکات و مطالب قانع کننده و قابل قبولی دسترسی پیدا کرده است.

از مسائلی که قرآن مجید بارها از آن صحبت کرده و علم نیز مسلّم می‌داند، آن است که نظامِ فعلی جهان، ابدی نیست. خورشید، ماه، ستارگان و زمین هریک مدت معیّنی دارند، چون مدّتشان سرآید، جواز مرگ خود را دریافت خواهند کرد، آن گاه در‏هم ریخته و از هم گسیخته خواهند شد. قرآن مجید به تمام کُرات، زمین، انسان، حیوان و نبات، از لحاظ سن و سال و تولد و مرگ، با یک چشم نگاه می‌کند و مرگ و فنا‏ را شامل همه آنها می‌داند.

ابتدا به آیاتی چند از قرآن مجید و سپس به نقل گفتار دانشمندان می‌پردازیم تا روشن شود که بشر با پای خود، راه زیادی را تاکنون در این خصوص پیموده است و کسی که بهره‌ای اندک از دانش داشته باشد، تصدیق خواهد کرد که قرآن، زبان گویای طبیعت است:

«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَ یُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى: آیا ندیده‏‏ای که خدا شب را در روز درمی‏آورد و روز را نیز در شب درمی‏‏آورد، و آفتاب و ماه را تسخیر کرده است، که هر یک تا وقت معلومی روانند»؛ «اللّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لأَجَلٍ مُّسَمًّى: خدا همان است که آسمان‏ها را بدون ستون‏هایی که آنها را ببینید برافراشت، آنگاه بر عرش استیلا یافت و خورشید و ماه را رام گردانید، هر کدام برای مدتی معین به سیر خود ادامه می‏دهند»؛ «أَوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُّسَمًّى: آیا در خودشان به تفکر نپرداخته‏‏اند، خداوند آسمان‏ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، جز به حق و تا هنگامی معین نیافریده است»؛ «مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُّسَمًّى: ما آسمان‏ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، جز به حق و تا زمانی معین نیافریدیم».

همه این آیات دلالت دارند بر این که آسمان‏ها و خورشید و ماه و ستارگان و زمین، تا مدت معیّنی برقرار خواهند بود که چون مدّتشان سرآید، در‏هم ریخته و از هم گسیخته خواهند شد. آیه اوّل که تنها شمس و قمر در آن ذکر شده، دلالت بر از بین رفتن آنها می‌کند، ولی سه آیه دیگر که جمع محلّی به الف و لام «السَّموات» را دارند، ویرانی عموم جهان را می‌رساند.

علم امروز نیز می‌گوید که خورشید جِرم خود را به صورت تشعشع ‏به تدریج‏ از دست می‌دهد و روزی خواهد آمد که سوختِ آن تمام شده، مُنقبض و خاموش می‌گردد و با این خاموشی، درهم ریختگی منظومه شمسی حتمی است.

ما می‌دانیم که اگر به آتشی مایه‌ای نرسد، خاموش می‌شود و نیز می‌دانیم که اگر غذا نخوریم می‌میریم، این خورشید نیز که چیزی از خارج نمی‌گیرد، با گذشت زمان سرد و خاموش خواهد شد. وزنِ مقدار انرژی که در هر ثانیه به وسیله خورشید مصرف می‌شود، بالغ بر چهار میلیون تن است و این مَجازگویی نیست، زیرا نور لامپ الکتریکی هم کمی وزن دارد، اگرچه در اندازه‌گیری سختْ ناچیز است.

خورشید می‌درخشد برای آن که طی‏ فعل و انفعالات هسته‌ای، هیدروژن آن تبدیل به هلیوم می‌شود و روزی خواهد آمد که هیدروژنِ آن به انتها خواهد رسید. چنین برآورد شده است که تقریباً پنج میلیارد سال که از عمر خورشید می‌گذرد، نصف هیدروژن خود را مصرف کرده و باقی هیدروژن آن برای پنج میلیارد سالِ دیگر نیز کفایت می‌کند و تا هیدروژن در خورشید هست، تَسلسُل دوره‌ها ادامه دارد و پس از تمام شدن آن، خورشید منقبض و پژمرده شده، ضعیف و ناچیز می‌گردد.

به طور‏ ساده، خورشید را مانند ماشین عظیمی می‌دانند که اتمها را خرد می‌کند و همه این نور و حرارت، از فعل و انفعال چهار اتم شیمیایی معمولی یعنی هیدروژن و کربن و ازُت و هلیوم است، و روزی خواهد آمد که هیدروژن آن تمام شده و خورشید بی‏سوخت خواهد ماند.

این نمونه‌ای بود از گفتار علمی نسبت به خاموش شدن خورشید. اگرچه محاسبه دانشمندان راجع به گذشته و آینده خورشید متفاوت است، ولی در این که خورشید تا ابد نخواهد درخشید و روزی خاموش خواهد شد، مُتّفِقُ‌القولند.

بنابراین، قرآن مجید که خاموش شدن خورشید را مطرح کرده، یک مسأله طبیعی و قطعی را بیان فرموده است. «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ: یعنی آنگاه که خورشید در‏هم پیچیده شود»، و این درهم پیچیده شدن، توأم با خاموش شدن آن است. اخگری را به قدر هندوانه در نظر بگیریم، آن گاه که اخگر شروع به خاموشی می‌کند، مقداری خاکستر در سطح آن می‌نشیند، تدریجاً بر وسعت خاکستر افزوده به طور‏ی که تمامِ سطح اخگر را می‌پوشاند و روشنایی ناپدید می‌شود، در این صورت صحیح است که گوییم، اخگر با خاکستر پیچیده شد. این حساب در خورشید هم جاری است زیرا سوخت اصلی آن که هیدروژن است، دائماً تبدیل به هلیومْ که غیر قابل سوختن است، می‌شود. در این هنگام لکّه‌ای بر سطح خورشید می‌نشیند و با گذشت میلیاردها سال، آن لکه تمامِ خورشید را می‌پوشاند و بدین طریق خورشید در لفّافه‌ای پنهان شده، تکویر مصداق پیدا می‌کند.

آنچه تا اینجا بیان شد راجع به از بین رفتن خورشید بود، ولی این قانون شامل حالِ تمام ستارگان و کهکشان‌هاست و همه خورشیدها مانند خورشیدِ ما، ‏به تدریج‏ سوخت خود را مصرف کرده، سرانجام خاموش خواهند شد.

به عبارت دیگر، حکم تمام شدن سوخت در همه ستارگان یکی است و امکان ندارد که تا ابد در یک حال بمانند و بدرخشند و چه بسیار از ستارگانی که تاکنون متلاشی شده و از بین رفته‌اند؛ چه، خورشید تنها منحصر به خورشید ما نیست.

ستارگان ثابت، خورشیدها هستند و هر یک از کهکشان‌ها شامل خورشیدهای بی‌شماری است. مثلاً ستاره درخشنده شِعرای یمانی، نسبت به زمین پانصدهزار مرتبه از فاصله خورشید دورتر است، و اگر در فاصله خورشیدِ ما قرار می‌گرفت، چهل بار بیشتر از خورشید ما به زمین حرارت و روشنایی می‌فرستاد، به هر حال، شِعرای یمانی خورشیدی است که درخشندگیش چهل بار از خورشیدِ ما بیشتر است، و وزن سنگی به اندازه یک فندق معمولی، در قَمَر شِعرای یمانی در حدود یک تن است و این در اثر چگالی یعنی فشردگی ذرات آن می‌باشد.

تمام جهان و منظومه شمسی، نطفه مرگ و فنا‏ را در وجود خود می‌پروراند، لذا مسأله «کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ: جز وجه او همه چیز نابودشونده است» یک مسأله طبیعی است و قانون مرگ و فنا‏ شامل حال تمام موجودات است. آن روز که قرآن مجید در محیط تاریک عربستان، ویرانی نظام فعلی جهان را اعلام نمود، مردم به این دلایل و تجربیّات آشنایی نداشتند. چنان که ملاحظه می‌شود، قرآن مجید زبان گویای طبیعت است و آنچه خداوند تعالی در جهان آفریده، قرآن آنها را در قالب الفاظ بیان می‌کند.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.