غلبۀ قوای معنوی بر مادی در بهشت 2011/03/25

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: مبدا و معاد

غلبه قوای معنوی بر مادّی در بهشت

نکته قابل توجه، غلبه قوای معنوی بر آثار مادّی در دار آخرت است. چه، غلبه قوای باطنی بر قوای ظاهری و مادی امکان‌پذیر است. وقتی قوای معنوی و باطنی بر قوای ظاهری غلبه نماید، اثرات قوای ظاهری مغلوب اثرات قوای باطن می‌گردد، تا آنجا که قوای ظاهری معدومُ ‌الاثر می‌شود. زیرا حرکتْ در نتیجه قدرت است و کیفیّات حرکاتِ هر موجودی، بسته به کیفیّات قدرت اوست، هرچه قدرت او کمتر شود، حرکت هم کم شده تا حدّی که از بین می‌رود.

در این جهان مادی، امکان دارد که پاره‌ای اخذ مادیّات در عین حال، داخل در جَرگه معنویّات باشد، مانند آن که شخصی به نیّت عبادت و اطاعات و انجام وظیفه، غذا بخورد. لذا همان‌طور کـه در این عالم، در اثر غلبه قوای معنوی از قدرتِ صفات مادی که ناشی از قوای ظاهری است کاسته می‌شود، به طریق اولی در عالمِ آخرت، آثار قوای مادی به کلّی محو می‌شود. چه، در آن عالم که حجاب‌های ظاهری از بین می‌روند و شخص به مقام وصال می‌رسد، قدرت باطنی او در حدّ کمال است و قدرت ظاهریش را مغلوب خود می‌نماید.

در این عالم، امکان و بلکه احتمال قوی وجود دارد که اغذیه و اشربه در تقویت جنبه‌های نفسانی و حسّیه مؤثر افتد، ولی در آن عالم چنین نیست، و در مأکولات و مشروباتِ آنجا، این خاصیّت وجود ندارد. ‏هم‏چنین‏ بعضی از دستگاه‌های بدن که در این نَشئه دنیوی صرفاً وسیله دفع مواد زایدند، وظیفه و خاصیّتشان نسبت به مأکولات و مشروبات عالَمِ سُفلی چنین است نه نسبت به عالم عُلوی، بالاخصّ پس از تلطیف، زیرا خواصّ و خصوصیّات اغذیه و اشربه آن عالم، ماوراء اغذیه و اشربه این عالمِ خاکی است. بنابراین، تناول در بهشت الهی گرچه جنبه مادی دارد، ولی در تقویت معنویات و سیر تکامل مؤثرتر است.

در حقیقت، جملگی اعمال حمیده و صفات پسندیده و اخلاق ستوده، نتایج معرفت و بصیرت است و نِعَم و فَواکِه بهشت، اجساد معارف و احوال است و معارف و احوال، همچون روحِ آن نعم؛ هم‏چنین نِیران و عذابِ دوزخ، اجساد کفر و معاصی است.

گرچه در آیات قرآن و کلام حضرات معصومین‏(ع)، بهشت به زیباترین وجهی توصیف شده، ولی تشابه بین نِعمِ دنیا و آخرت، تنها از لحاظ ظاهر است، و از لحاظ لذّت و طعم، تشابهی وجود ندارد و فاصله بی‌نهایت است. اما با این همه، اگر از اهل جنّت، ایمان و معرفت نسبت به خداوند سلب شود، دیگر برایشان آن لذّت و حلاوت وجود نخواهد داشت. چه، حلاوت اصلی آن نعم را، لقاء حقّ می‌‌افزاید که حقیقتاً منتهای لذّت و حلاوت است.

تکامل مذکور، در اصل مخصوص مؤمنین است، اما برای آن دسته از اهل ایمان که نافرمان و گنهکار بوده‌اند، راه برخورداری از لذّات الهی، تنها از طریق حصول نعمت و آسایش نیست، زمانی عذاب هم باعث نجات و تکامل آنان می‌شود. زیرا دار تکلیفْ دنیا است، و توبه و ندامت از گناهان و تعهّد به فرمانبرداری از اوامر الهی، تنها در این سرای است و در آخرت، توبه تحقّق نمی‌پذیرد. در آنجا ندامت هست اما تکلیف نیست تا کسی با تلاش در انجام آن بتواند گناهان گذشته را جبران نماید. در آنجا ندامت و تحمل مشکلات و عذاب‌ها می‌توانند ادراک و قدرت معنوی انسان را بالاتر برده و سبب تکامل او شوند.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.