آثار ماتأخر 2011/03/11
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: مبدا و معاد
آثار ما تأخّر
موقعی که جان به درگاه ربوبیّت تسلیم میشود، دفتر حساب او بسته میشود و دیگر او را آن قدرت نیست که در آن، عمل نیکی ثبت نماید، اما استثنائاً دفتر حساب شش فرقه بسته نمیشود.
از جمله افرادی که دفتر حسابشان بسته نمیشود، دانشمندان و علمایی هستند که از خود، کتبی به یادگار گذاشتهاند که موجب ارشاد جامعه باشد. اینان در اعمال افرادی که از طریق آن کتب ارشاد شوند، سهیم میباشند و از لحاظ مقام معنوی و نعم الهی، از آثار خیر این عمل برخوردارند. البته به شرطی که آن نوشتهها به رضای حقّ و با اخلاص باشد و خودِ آن عالِم نیز عاقبت به خیر شود.
اگر فردی با رنج و زحمت، کتبی بنویسد که سبب ارشاد و هدایت جامعه باشد، ولی عملش توأم با جاهطلبی، شهرتپرستی و سایر اَغراضِ غیر الهی باشد، اگر به توفیق الهی به مقام توبه برآید و توبهاش مقبول درگاه الهی قرار گیرد، آنگاه مورد عنایت پروردگار واقع شده از آثار معنوی آن کتب، روز به روز استفاده خواهد بُرد.
دانشمند و عالم ربّانی که آثار هدایتبخشی از خود به یادگار میگذارد، اگر ستمکارانِ روزگار موانعی ایجاد نمایند که جامعه از برخورداری آن کتب محروم شود، باز این عالِم از ناحیه آن کتب مقدسه، از نعم و مواهب الهی برخوردار است.
بالاتر از همه وقتی است که در حال حیات یا مماتِ یک دانشمند ربّانی، موانعی ایجاد شود که مردم از کتب الهی او بهرهای نداشته باشند و یا حتی آن کتابها را بسوزانند و از بین ببرند، باز هم تا قیام قیامت خداوند تعالی، مقام معنوی آن عالِم را بالا میبرد. زیرا در پیشگاه الهی، مقام معنوی هر کس به نسبت اخلاص و انجام وظیفه اوست، و آن مرد الهی حتیالامکان به دین خدا خدمت و انجام وظیفه نموده است. حال اگر جامعه به عللی نمیتواند از آن کتب بهره ببرد، این نارسایی متوجه او نیست. چنان که در مورد حضرت رسول اکرم(ص) در آیات قرآن آمده که، ای حبیب ما در قبال گمراهی گمراهان محزون مباش، تو انجام وظیفه کردهای. بنابراین در شخصِ واجد شرایط، مقامِ معنوی تا قیام قیامت رو به ازدیاد است.
فرد دیگری که دفتر حسابش بسته نمیشود، دانشمندی است که افراد برجسته تربیت نموده تحویل جامعه دهد، و آن افراد و شاگردان در جامعه مشغول خدمت و هدایت باشند. آنها هر قدر تبلیغِ حقایق نمایند و مردم را ارشاد کنند، آن دانشمند نیز بهره خود را در پیشگاه الهی خواهد بُرد و در اعمال خیر آنان سهیم است. اما اگر این تعلیم و تربیت توأم با اخلاص و رضای خدا نباشد، علاوه بر این که چنین فردی در پیشگاه خدا مأجور نیست، گنهکار نیز هست.
از کلام الهی و سخنان حضرات معصومین(ع) چنین برمیآید که شریرترین و بدترینِ مردم در دنیا و آخرت، عالِمی است که به علم خود عمل نکند، و اهل دوزخ نیز از بوی بد عالِم بیعمل مُتَأذّی میشوند! و برعکس، بهترین و مقدسترین مردم، عالِمی است که به علم خود عمل نماید. عالِمی که به علم خود عمل نکند، علم او بزرگترین حجاب اوست و در آخرت نیز، حسرت و ندامت او از همه بیشتر است؛ چنان که حضرت رسول اکرم(ص) میفرماید: شدیدترین مردم از لحاظ حسرت و ندامت در روز قیامت، عالمی است که دیگری را به سوی خدا دعوت نموده و او استجابت کرده و به سعادت جاودانی رسیده است، لکن خودِ آن عالِم به جهت ترک عمل، گرفتار عذاب الهی شده است. ولی اگر آن عالِم قبل از موت، موفق به توبه شود، امید است که مورد عنایت باریتعالی قرار گیرد و از آثار زحماتش بهرهمند گردد، به شرطی که عاقبت به خیر شود.
فرقه دیگر، کسانی هستند که پس از خود بنای خیری به یادگار گذاشتهاند که هر قدر در آن بنا تحصیلِ حقایق کنند، سهمی هم به بانی آن میرسد. اما در همه این اعمال، اخلاص شرط است و فردی که بنای خیر ایجاد میکند، باید با مالِ حلال باشد وگرنه برای او هیچ آثار خیری به دنبال ندارد، اعم از این که مسجد باشد یا ظاهراً بنای خیر دیگری.
بنابراین، اگر ایجاد بنای خیر از طریق حلال و توأم با اخلاص نباشد، نه تنها در پیشگاه الهی مأجور نیست، معصیت نیز به شمار میآید. ولی اگر بانی آن به مقام توبه برآید و عاقبت به خیر شود، در این شرایط از آثار خیرِ آن اقدام، برخوردار خواهد شد.
سه فرقه دیگر که دفتر حسابشان بسته نمیشود، عبارتند از:
افرادی که در حال حیات یا ممات، از خود کتب مُضِلِّه باقی گذاشتهاند، کتبی که جوانان را گمراه نماید و موجب انحراف مردم شده آنان را به سوء عاقبت مبتلا نماید. در این صورت، مادام که آن کتب، سبب ضلالت دیگران باشد، در انحراف و گناهان آنان شریک است مگر این که تائب شود و بتواند همه آثار سوء آن کتب را از بین ببرد. اما اگر افرادی در نقاط دور دست به وسیله آن کتب گمراه شوند و یا در آن حال از دنیا رفته باشند، قبولی توبه او چگونه میسّر است؟! این است که پیشوایان عِظام دین توصیه فرمودهاند که دقت کنید گناه نکنید و اگر هم زمانی مرتکب گناهی شُدید، در مقام توبه و جبران برآیید، حداکثر طوری باشد که با فوت شما، آن گناهتان نیز بمیرد، وای به حال فردی که پس از مرگِ او، آثار گناهانش در دنیا باقی بماند.
فرقه دیگر، علما و دانشمندانی هستند که موجب گمراهی شاگردان خود شوند، که در آثار سوء گمراهی آنان و افراد دیگری که از طریق آنان گمراه شوند، سهیم میباشند. در صورتی توبه آنها در درگاه الهی مورد قبول قرار میگیرد که، به شاگردان خود اقرار و اعتراف کنند که آنان را گمراه کردهاند. ولی قبولی چنین توبهای به آسانی میسّر نیست، زیرا چه بسا آن شاگردان، موجب گمراهی عدّهای دیگر شده و دسترسی به آنها مشکل باشد، و یا پارهای از آن گمراهان از دنیا رفته و عمر و امکانات تکاملی آنها ضایع شده باشد.
و بالاخره فرقه دیگر، افرادی هستند که بنائی ساخته باشند که در آنجا فِسق و فُجور انجام گیرد، که بانی آن در گناه و انحراف آنان شریک است. توبه چنین کسی نیز مشکل است که مورد قبول حقّ قرار گیرد. حتی اگر پس از توبه و اقدام در جهت مثبت، در آن بنا نشر حقایق نیز صورت گیرد، از کجا معلوم کسانی که از آن طریق گمراه شدهاند، قابل دسترسی باشند و یا عدّهای از آنان وفات نکرده باشند؟
بنابراین، دقت زیاد لازم است که تا فرصت باقی است هر کسی در حدّ کمال، مراقب اعمال خود باشد، و اولی این است که به مقام توبه برآید. مبادا در ردیف بدعتگزاران باشد که گناه بدعت، هرگز مورد عفو قرار نمیگیرد.
خداوند تبارک و تعالی میفرماید: «لِیَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ کَامِلَهً یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا یَزِرُونَ: تا در روز قیامت علاوه بر حمل بار گناهان خویش، بار گناه کسانی را که به نادانی گمراهشان کرده بودند، بردارند. آگاه باش که چه بار بدی برمیدارند!» و در آیه دیگر اشاره میفرماید که هیچ یک از اعمال و آثار آنان، از قلم نمیافتد: «وَ نَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَ آثَارَهُمْ: آنچه را از قبل فرستاده و آثار آنان را مینویسیم». بنابراین فرد بدعتگزار هرچه بدعت گذاشته، همراه با آثار بعدی آن، در نامه عملش ثبت و ضبط میشود، و هرچه افراد در اثر بدعتِ او مرتکب گناه شوند، بر مراتب عذاب او افزوده میشود و سرانجام «روز قیامت به همه کردههای پیش و پس خود، آگاه میشود: یُنَبَّأُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَ أَخَّرَ».
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.