قابض الارواح 2011/02/25
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: مبدا و معاد
قابض الارواح
واجب است اعتقاد کردن به قابضالارواح و در این باب، آیات بسیار نازل شده است که در بعضی نسبت قبضِ روح به مَلَکالموت داده شده مثل آیه شریفه «قُلْ یَتَوَفَّاکُم مَّلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ: بگو فرشته مرگی که بر شما گمارده شده جانتان را میستاند، آنگاه به سوی پروردگارتان بازگردانیده میشوید» و در بعضی نسبت به خودِ خداوند عالَم است مثل آیه شریفه «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا: خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامی بازمیستاند» و در بعضی نسبت به رُسُل داده شده مثل آیه شریفه «إِذَا جَاء أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَ هُمْ لاَ یُفَرِّطُونَ: هنگامی که یکی از شما را مرگ فرا رسد، فرشتگان ما جانش بستانند در حالی که کوتاهی نمیکنند». از این آیات معلوم میشود که به امر خداوند متعال، یا مَلَکالموت قبض روح میکند، یا رُسُل و در آیه شریفه مراد از رسل، اعوان مَلَکالموت میباشند که ملائکه رحمت و ملائکه غضب هستند که به امر ملکالموت، قبض روح میکنند و به این جهت، در آیه شریفه «قُلْ یَتَوَفَّاکُم: بگو فرشته مرگ جانتان را میستاند» نسبت قبض روح به مَلَکالموت داده شده است.
پس، این که در بعضی آیات، نسبت قبض روح به خودِ خداوند و در بعضی به مَلَکالموت و در بعضی به رسل داده شده است، این نسبتها تَنافی با یکدیگر ندارند. این از عُرفیات مُتداوله است که گویند فلان امیر بَلَدی را فتح کرد و حال آن که امیرْ خودش حاضر نبوده است، بلکه رئیسی از رؤسای خود را مأمور به فتح کرده بود، و هکذا نسبت فتح به رئیس هم جایز است بلکه چون با دست سربازان آن بَلَد فتح شده، لذا نسبت فتح به عَساکِر نیز جایز میباشد.
اختلاف است در این که آیا حیوانات را هم مَلَکالموت و اعوان او قبض میکنند یا نه؟ هر طایفهای طریقهای انتخاب کرده، ولی چون از حضرات اهل بیتالوحی، در این باب خبری به ما نرسیده، لذا خوض در آن سزاوار نیست و همین قدر کفایت میکند که معتقد باشیم مُحیی و مُمیت خداوند عالَم است و قابضالارواح هم به امر او قبض روح میکند، لیکن نفی ملکالموت و اعوان او و تأویل آن به کاهش نیروی بدنی و قوای دیگر، کفر بوده مخالف کتاب الله است.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.