حکمت خلق اسماء 2010/12/13
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: مبدا و معاد
حکمت خلق اسماء
اسماء الله منقسم میشود بر جمالیه مانند لطیف و غفّار، و بر جلالیه مثل مُنتَقِم و قهّار. خداوند تعالی گرچه بینیاز است از ماسوای خود، لیکن اسماء غیرِ متناهیه او تقاضا میکند که هر یک از آنها را در خارج مَظهَری باشد، و اگر مرحومی و مقهوری در خارج نمیباشد، قدرت رحمانیه و قهاریه او ظاهر نمیگردید.
سرّ این که حقتعالی اسماء و معانی را خلق کرد، دو چیز است:
اول آن که مخلوقاتِ او محتاجند به سوی او، و تحقیق این مطلب آن است که خداوند عالَم مِن جمیع الجَهات، بایِن است با مخلوقات خود، و واجب گردید که در بین، واسطهای باشد که به وسیله آن نسبتی شود به سوی حق.
دوم آن که احدی را ممکن نیست توسّل بر کبریای احدیت، چنان کبریایی که حقایق و ذَوات همه مُستهلکاند پیش او، لذا واجب گردید خلق اسماء و معانی، و این وجه، برهان است برای خلق اسماء از جهت علتِ غائیه. چه، موجوداتْ بعد از آن که صادر گردیدند از علت خود، محتاج شدند به سوی او بر اداء شکرِ نعمِ غیرِمتناهیه و جلب منافع مُتَصَوّره و دفع مَضارّ مُتَوَهّمه. به عبارت دیگر، هر موجودی از موجودات، طلب میکند از خداوند عالَم به لسان استعداد خود، کمالی را و این استعداد نیز از مواهب الهی است.
طریق وصول بر اشیاء منحصر است در سه چیز: عقل و تخیل و احساس. حقیقت محسوس، گاه با ذوق و گاه با شمّ و گاه با لمس و گاه با بصر و گاه با سمع معلوم میشود، و حقیقت شیءِ مُتَخَیَّل آن است که قوه خَیّاله آن را مییابد، و حقیقت شیءِ معقول درک میشود با قوّه عقلیه.
این سه طریق، طرق تذکّر حقایق و احضار آنهاست و خداوند عالَم، اجلّ است از این که مذاهب عقول بر آن رسد، تا چه رسد خیال و حسّ. پس خالق عالَم، اسماء و معانی را خلق کرد که آنها وسیلهای باشند بر ذکر عبادْ پروردگار خود را، و این اسماء، اَقرب اشیاءاند به سوی حق تعالی.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.