جبر و اختیار 2010/11/17
بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی
کتاب: مبدا و معاد
جبر و اختیار
از جمله موضوعاتی که پیرامون عدل الهی مطرح میشود، مسأله جبر و اختیار است. مقدّمتاً باید دانست که به طور کلی چند گونه جبر یا مشیت قطعی در نظام عالم خلقت وجود دارد:
۱- جبر کلّی که عبارت است از تأثیر اِطلاقی ایجادی بر هیکل ماهیات امکانیه.
۲- جبر تعینی که عبارت است از تعینات و حدود و مشخصاتی که موجودات دارند.
-۳ جبر تخلّفی که عبارت است از این که تغییرات فیزیکی یا شیمیایی، خواص اشیاء را دگرگون سازند.
-۴ جبر جزئی که عبارت از جبری است که در اعمال انسان تا حدّی مؤثر است نه به طور کامل.
بنابراین اعمال بشر که مدتهاست میان دانشمندان مورد بحث و گفتگو واقع شده، در ارتباط با جبر جزئی است. در این زمینه نظریههای مختلفی اظهار شده که میتوان آنها را در سه نظریه زیر خلاصه کرد:
اول – نظریه تفریطی، جبر: عدّهای از خداپرستان و منکرین خدا، بشر را در اعمال خود مجبور میدانند. برخی از آنان، بشر را به سنگی تشبیه کردهاند که در هوا پرتاب شود. گویند ممکن است سنگْ تصور کند که آزاد است و هر کجا که میخواهد میتواند حرکت کند، ولی ما میدانیم که این خیالِ سنگ، باطل است. چه، قوه جاذبه زمین او را به سوی خود میکشاند و مجبور است از قوه جاذبه زمین اطاعت کند، پس آزاد نیست، ما نیز به مانند آن آزاد نیستیم.
دوم – نظریه افراطی، تفویض: بعضی دیگر از خداشناسان و منکرین خدا، معتقد بر آزادی مطلق انسان در اعمال خود میباشند، و اظهار میکنند که بشر در انجام اعمال خود، اختیار تامّ دارد. هم میتواند در جهت ارضاء غرایزِ پستِ خود قدم بردارد و عمر خود را در طریق شهوات حیوانی و تمایلات نفسانی بگذراند، و هم قادر است در نتیجه محدود ساختن غرایز پست، راه فضیلت و کمالات انسانی را بپیماید و هیچ نیرویی نمیتواند از انتخاب او جلوگیری کند.
سوم – امرٌ بَینالاَمرَین: جمعی از دانشمندان اهل معرفت و اهل حق و تحقیق، به استناد فرمایش امام صادق(ع)، دو نظریه فوق را ردّ کرده، معتقدند: نه جبر در کار است و نه تفویض. یعنی جبر و تفویضْ هریک به تنهایی استقلال ندارند، بلکه امر یا واسطهای است میان جبر و تفویض و لذا در اعمال بشر تا حدی جبر جزئی مداخله میکند و نه بیش.
ما که معتقد به این نظریه هستیم، برای صحت آن، ابتدا به ابطال دو نظریه مذکور پرداخته، سپس به شرح معنای امرٌ بینالامرین میپردازیم.
واقعیت این است که اشتباه بزرگ و خطای عظیم جبریون، از آنجا سرچشمه میگیرد که تصور نمودهاند، در جهان هستی هر پدیدهای زائیده علتی است که با بودِ آن وجودش حتمی و با نبود آن، عدمش یقینی است و لذا با وجود چنین جبری، دیگر جایی برای اختیار انسان نیست. در حالی که ایمان به قانون علیت، که هر معلولی بدون علت به وجود نمیآید، منافاتی با اختیار و آزادی بشر ندارد. چه، معنی اختیار و آزادی نسبی بشر در اعمال خود، این است که فعل انسان متوقّف به انتخاب و اراده اوست.
گاهی انسان بـا وجود فراهم بودن مقدمات و وسایل، دچار شک و تردیـد شـده و اراده کـه علتی از علل افعال اوست، محقّق نمیشود و در نتیجه، عمل نیز تحقق نمییابد. برای وضوح بیشتر مطلب، فعلی از افعال انسان را مورد توجه قرار داده، مقدمات و علل آن را بررسی میکنیم:
کسی که قصد اقدام به امری را دارد، ابتدا باید تصوّر ذهنی عملِ مربوطه و منافعی را که از آن عاید او خواهد شد بنماید، سپس با علتی که از علل فعل است، به مقام موازنه آمده با توجه به وسایل و امکانات خویش، سود و زیان آن را تعیین کند، در صورتی که زیانش غالب بر سود آید، منصرف شده، با وجود اشتیاق بدان از اقدام خودداری کند.
گاهی انسان در نتیجه ضعف قوه عاقله و دستگاه کنترل، اشتیاق مُفرِطی به انجام امری پیدا میکند و علت موازنه را که یکی از علل یا یکی از حلقههای سلسله افعال است، به کار نینداخته و اراده به انجام فعل میکند، و در نتیجه با گرفتاریها و ناملایماتی رو به رو میشود.
همچنین گاهی انسان در نتیجه ناتوانی قوه عاقله و دستگاه کنترل، کیفیت نتایج فعل را تشخیص نداده، در حال شک و تردید باقی میماند، در این حال نیز دارای اختیار است، یعنی قدرت اراده به اقدام یا ترک آن فعل را دارد.
و اما خداپرستانی که معتقدند خداوند متعال پس از خلقت بشر، تمام اختیار افعال را به او کرامت فرموده و بشر در زندگی خود، از جهت همه افعالش به نیروی دیگری نیازمند نیست، به طور واضح در خطا و اشتباه بوده عقیده ایشان نیز باطل است. چه، وجدان و عقل فطری گواه است که بشر همچنان که در اول خلقت محتاج به خداست، در بقاء خود و نیل به کمالات نیز به خداوند نیازمند است.
چون بطلان عقیده اهل جبر و تفویض واضح شد، برای اثبات صحت امرٌ بینالامرین نیازمند به اقامه برهان نیستیم، زیرا که بطلان آن دو نظریه، مستلزم درستی این اعتقاد است. برای توضیح معنای «اَمْرٌ بَینَالاَمرَینِ: امری است بین دو امر»، ذیلاً به بررسی جایگاه اختیار بشر در نظام قضا و قدر الهی میپردازیم.
پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.