ضرورت بعثت 2010/03/17

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: نبوت و امامت

ضرورت بعثت

ثبوت وجوب بعثت انبیاء بر چند وجه است:

اول – آن که اگر تکالیف سمعیّه واجب بوده باشد، پس بعثت انبیاء هم واجب خواهد شد، و بیان مُلازمه میان دو مطلب آن است که، علم به سمعیّات نمی‌توان یافت مگر از جانب نبی، پس علم بر آنها موقوف است بر بعثت انبیاء، زیرا هر چیزی که واجبْ موقوف بر آن باشد، واجب است.

و اما حقیقت وجوب تکالیف سمعیّه آن است که، این تکالیف، علت است بر ظهور تکالیف عقلیّه، و کسی که مراقب باشد بر فعل واجبات سمعیّه، هر آینه مباشرت ورزد بر فعل واجبات اصلیّه و اجتناب از قبایح عقلیّه.

دوم – عبادت و تحصیل طریقِ آن ممکن نیست مگر به بیان، و بیان نیز موقوف است بر رسول ظاهری، اگرچه عقل که رسول باطنی است، کافی است در حکم به وجوب طاعت، ولیکن طریق امتثالْ موقوف است بر رسول ظاهری.

سوم – تحصیل حقایق ممکن نیست مگر به تعیین واسطه بین خالق و خلق، زیرا محال است افاضه و استفاضه بدون واسطه، و آن واسطه باید قابل شود، بدین معنی که او را دو جهت باشد، یکی جسمانیّت و دیگری نورانیّت.

چهارم – غرض و حکمت از ایجاد خلق، معرفت و عبادت است، و آن عبادت و معرفت حاصل نشود مگر به رجوع به کلام حقّه نبی. این نیز معلوم است که دنیا منزلی است از منازل مسافرینِ به سوی حق‏تعالی‏‏، و کسی که اِهمال و غفلت ورزد از تدبّر منزل، سفر او تمام نخواهد شد، و مادامی که امر طاعتِ او در دنیا منظم نباشد، امر انقطاع او به سوی حق‏تعالی‏‏ که سلوک است، تمام نخواهد شد و این موفقیت، ممکن نیست مگر رجوع به طریقه و قانون کاملی، که به ایشان نشان دهد راهی که موصِل باشد بر لقاء حق‌تعالی. واجب است که آورنده این قانون از جنس ایشان باشد، زیرا که مباشرت مَلَک بر تعلیمْ به نحو مذکور محال است، و نهایتِ مُباینت بین انسانِ ناسوتی و مَلَکِ ملکوتی است. و نیز لابدّ است اختصاص او به آیاتی از جانب حق‌تعالی، که دلالت کند بر صدق ادعا و نبوت او، تا اطاعت کنند او را، و او نیز الزام نماید کسانی را که توقف کرده‌اند به پذیرفتنِ مقام نبوت او، و نیز سیاست و ریاست او را قبول کنند. آن آیات، عبارت است از معجزاتِ باهِرات و براهینِ قاطعات و بیّنات واضحات.

پنجم – تکلیف بِلابیان قبیح است، و این بیان گاه به عقل شـود و گاه بـه ارسال رسـل، اگرچه عقل حاکم است به وجوب طاعت، ولیکن طریقه آن در دست رسول ظاهری است.

نبی باید صاحب دو وجه باشد: وجهی بر تقدّس و الوهیّت و وجهی بر تجسّم و بشریّت. نبی انسانی است ربّانی، و شریک نیست با مردم در رذایلِ صفات و نقایصِ کلمات، و منزّه باشد از کلّ عیوب و نواقص، و مؤیّد باشد با قرب از پروردگار حکیم و علیم به نور حکمت و عرفان.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.