معیار نبودن رؤیا و مشاهده 2009/12/11

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم

از جمله اعمال کاینات مرتبه شهود است، اما هر صنفی از اصناف کاینات دارای نوعی شهود است. مراتب شهودیه کل اصناف یا به عبارت دیگر، شهود کل کاینات یکسان نیست. هر صنفی از اصناف کاینات، خواه در ردیف جمادات محسوب شود یا نباتات یا حیوانات و یا انسان، هر کدام نوعی شهود دارند. آری در جمادات نیز شهود به نوعی صدق می‌کند.
شهود هر یک از اصناف جمادات و نباتات، حیوانات، اجانین، ملایک و انسان، یکسان نبوده و مراتبی دارد. بحث درباره شهود هر یک به طول انجامد و شاید کتب متعدد گنجایش آن را نداشته باشد، لکن شهودی که ماوراء شهود سایر اصناف و کاینات است، عبارت است از شهود انسان.
شهود انسان از لحاظ مراتب صعودیه و کمالیه، از شهود تمام جمادات و نباتات و حیوانات و حتی اجانین و ملایک بالاتر است، به طوری که ملایک نیز از لحاظ شهود قابل مقایسه با انسان نیستند. انسان می‌تواند دو گونه سیر و شهود نماید: شهودی که سیرش نزولی است، و شهودی که سیر آن صعودی است. انسانی که شهودش مراتب نزولی را سیر می‌نماید، امکان دارد به مرتبه‌ای برسد که از نظر مقام باطن به مراتب پایین‌تر از مقام شهود نباتی و جمادی باشد.
مروری بر صفحات تاریخ نمایانگر این است که انسان‌هایی به وجود آمده‌اند که در اثر بعدیت از حقیقت، مراتب نزولی را سیر کرده و در نتیجه برابر با انعام و بهایم، بلکه از آنها هم فروتر شده‌اند. در مقابل، انسان‌هایی در اثر نزدیکی و وصال به حقیقت و سیر صعودی کمالیه شهودی، به مقامی رسیده‌اند که بالاتر از آن جز مقام احدیت نیست. در محضر بزرگان، اولی انصراف از شهود مراتب نزولی است، تا کمال توجه به سیر صعودی و کمالی شهود باشد.
صاحبدلان و عارفانی که مراحل صعودی را سیر نموده‌اند، از نتایج معنوی و الهیه حاصله که سبب تقویت کمالات روحی و قلبی و مقامات معنوی است، هم خود بهره‌مند شده‌اند و هم عده کثیری به وسیله آنان ارشاد و هدایت یافته‌اند.
در سیر صعودی کمالیه، شهود در چند مرحله انجام می‌گیرد:
پاره‌ای مشاهدات در مقام خواب، برخی مشاهدات بین خواب و بیداری و بعضی مشاهدات در مقام بیداری انجام می‌گیرد. پاره‌ای مشاهدات در عالم خیال صورت می‌گیرد و برخی مشاهدات در عالم عقل ظاهری و بعضی مشاهدات در عالم عقل باطینه واقع می‌شود، که از آن تعبیر به عالم عقول یا عالم ملکوتی و لاهوتی می‌گردد.
سالک طریق حق چون در تصفیه دل کوشد، اسرار غیبی بر او کشف شود به واسطه خواب یا بیداری یا میان خواب و بیداری. خواب بر چند قسم است:
یکی اضغاث احلام که نفس با آلت خیالی ادراک آن کند که از وساوس شیطانی و هواجس نفسانی است؛ این گونه خواب‌ها تعبیر ندارد و خواب آشفته و پریشان است. دیگری خواب صالح است که فرموده‌اند جزیی از اجزاء نبوت است، و بسیاری از حضرات انبیاء را غالباً وحی در خواب بوده است.
خواب صالح بر سه قسم است:
قسم اول – خوابی است که به تأویل و تعبیر نیاز ندارد و بعینه ظاهر شود، مانند خواب حضرت ابراهیم که صریح بود «اِنّی اَری فِی الْمَـنامِ اَنّی اَذْبَحُکَ»
قسم دوم – خوابی است که محتاج به تأویل و تعبیر است، مانند خواب ملک مصر و خواب زندانیان.
قسم سوم – خوابی است که بعضی از آن محتاج به تأویل و تعبیر است و قسمتی از آن بعینه ظاهر شود، مانند خواب حضرت یوسف «اِنّی رَأَیْتُ اَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لی ساجِدینَ» که یازده ستاره و شمس و قمر محتاج به تأویل بود به یازده برادر و پدر و مادر، ولی سجده بعینه ظاهر شد «وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً».
بنابراین مشاهداتی که در عالم خواب انجام می‌گیرد، امکان دارد رحمانی و حقیقت باشد، و ممکن است رحمانی نباشد، و یا امکان دارد قسمتی از آن رحمانی باشد و قسمتی از آن غیررحمانی.
دیدن حضرات پیشوایان معصوم الهی در رؤیای رحمانی بر دو گونه است: یکی این که آن بزرگواران را بی‌اعتنا ببیند، که در این صورت با وجود این که زیارت آنان نعمتی است، اما آن بی‌اعتنایی دال است بر ضرورت محاسبه نفس و تزکیه بالاتر. دیگر این که باب لطف و عنایت آن حضرات را مشاهده نماید که این دلیل است بر ارتقاء مقام معنوی او.
مشاهدات رحمانی به نظر خاص الهی است، اما مشاهدات غیررحمانی ناشی از نظر خاص رحمانی نیست. رؤیایی که رحمانی و صادق نیست، رؤیای کاذب بوده و بر دو گونه است: رؤیای کاذب شیطانی که ناشی از نظر شیطان است و اعتبار ندارد. دیگری رؤیای کاذبی که به مصلحتی مخلوط با رؤیای صادقانه باشد که نظر خاص الهی است.
فردی که برای تعبیر رؤیا اهلیت دارد و صاحبدل است، به مراتب بهتر از دیگران می‌تواند رؤیای صادق را از کاذب جدا نماید. حضرت امام صادق(ع) فرموده که اگر تمام رؤیاها صادقه بود، در آن صورت فرق آن با رؤیاهای حضرات انبیاء معلوم نمی‌گشت. لذا گاهی به مصلحتی رؤیای صادق با رؤیای کاذب مخلوط می‌شود که در این صورت محتاج به تعبیر است.
رؤیای صادق یا در ردیف محکمات است و یا در ردیف متشابهات. محکمات چندان احتیاجی به تعبیر ندارد، اما متشابهات باید در مقام تأویل باشد. مشاهدات بین عالم خواب و بیداری نیز یا صادق است و یا کاذب. امکان دارد کاذب آن از ناحیه شیطان و یا از ناحیه حق باشد. شخص صاحب مقامات قلبی می‌تواند به توفیق الهی رؤیاهای صادقه را از کاذب تشخیص دهد و اگر کاذب است، رحمانی آن را از غیر رحمانی جدا نماید و آن را تعبیر کند.
در عالم بیداری نیز مشاهده یا رحمانی صرف است، یا صرف غیررحمانی، یا هم رحمانی است و هم کاذب. تشخیص این موارد از ناحیه صاحبدلان مقدور است. مشاهده در عالم خیال، هیچ اعتباری ندارد، لکن مشاهده در عالم عقل ظاهری به کلی فاقد اعتبار نیست و با اقامه دلایل، توان گفت که صادق است یا کاذب.
مشاهده‌ای که در عالم عقول باطینه یا عقل الهیه انجام گیرد، برابر است با همان مشاهده رحمانی که در عالم بیداری به طور صریح واقع شود. مثل این که فردی استاد الهی را که از ناحیه حق مأمور به ارشاد است، در عالم بیداری به طور صریح مشاهده نماید.
گرچه از کلام حضرت امام صادق (ع) بر می‌آید که امکان دارد مشاهدات عارف مخلوط باشد، اما افرادی که در اثر کمال تزکیه و تصفیه خود را به مقامات عالیه رسانیده‌اند، به ندرت ممکن است رؤیاهای آنان مخلوط گردد، بلکه اغلب مشاهدات آنها صرف رحمانی است هم در خواب، هم در عالم بیداری و هم در عالم عقول.
افرادی که در اثر کمال تقوی به این مقام رسیده‌اند، از منبع فیض رحمانی در اثر مشاهدات عالم خواب، خواب و بیداری یا در عالم بیداری، حقایقی را دریافت می‌کنند که سبب تقویت روحی و قلبی آنان است.
علاوه بر آن، عده‌ای از صاحبدلان و عارفان واصل هم از این مشاهدات در حد کمال استفاده می‌نمایند، و روح آنان به حدی تقویت می‌یابد که امکان دارد دارای آن مقام شوند که در محضر مقدس بزرگان موفق به این مشاهدات شده و حتی در عالم ملکوتی و لاهوتی سیر نمایند، تا آنجا که از عالم ناسوت قطع علاقه کرده و به فیض کامل رسند.
مسلماً بدون تحمل مشکلات این موفقیت حاصل نمی‌شود. در مقابل تحمل هر مشکل و دردی، موفقیتی است. افرادی که از پیشگاه الهی درد می‌خواهند، آنان یقین کرده‌اند که کلید موفقیت، تحمل ریاضات و مشکلات است.
بنابر این هر فردی نمی‌تواند به وسیله مشاهدات باطنی و رؤیاهایش، درجه روحی و باطنی خود را درک نماید. زیرا تشخیص رحمانی بودن و یا غیررحمانی بودن آن‌ها کار هر فردی نیست، بسا مشاهده و رؤیایی غیررحمانی جلوه نماید، اما در معنی رحمانی باشد و برعکس.
زیارت حضرات معصومین علیهم‌السلام در رؤیا و مشاهدات، دلیل قطعی بر کمال روحی انسان نیست، بلکه کیفیت آن زیارات و اجزایش باید مورد بررسی صاحبدلی قرار گیرد، و نه تشخیص و قضاوت کسی که بویی از عرفان به مشامش نرسیده است.
حضرت رسول اکرم (ص) فرموده «لا یَحْزَنُ اَحَدُکُمْ اَنْ تُرْفَعَ عَنْهُ الرُّؤْیا فَاِنَّهُ اِذا رَسَخَ فِی الْعِلْمِ رُفِعَتْ عَنْهُ الرُّؤْیا»: احدی از شما اندوهگین نباشد که رؤیا نمی‌بیند، به درستی زمانی که فردی در علم راسخ گشت، رؤیا از او برطرف می‌گردد.
این فرمایش آن بزرگوار دلالت دارد بر این که دیدن و ندیدن رؤیا، دلیل بر کمال و یا فقدان آن نیست. فردی که از نظر علم و عمل ظاهری و باطنی به کمال رسیده ولی به مشاهدات و رؤیا نایل نگشته، نباید ناراحت شود و آن را حمل بر فقدان کمال کند، بلکه امکان دارد به مصلحتی او رؤیا نبیند و دیگری مشاهده نماید.
پس در کلام حضرت رسول اکرم (ص) سه معنای مهم نهفته است:
۱- افرادی که به آنان مقام معنوی کرامت شده از خواب ندیدن محزون نگردند، زیرا از لحاظ علم و عمل در مرتبه عالی هستند.
۲- خواب دیدن و ندیدن، دلیل بر کمال انسان نیست. ممکن است کسی در پیشگاه الهی مقامش بالاتر از دیگری باشد، اما به مصلحتی به مشاهده نایل نگردد.
۳- کسی که مشاهدات باطنی خود را نقل می‌نماید، نباید به محض استماع برای او مقامی قایل شد، مگر این که کیفیت روحی و باطنی او کاملاً مشخص شده و مؤید آن باشد.
بنابراین رؤیا و مشاهده، نه دیدن آنها و نه ندیدنشان دلیل و معیار قطعی بر نیل به کمال نیست. آنچه جای نگرانی و بررسی دارد، عمل انسان است که تا چه حد مطابقت با احکام و موازین شرعی و الهی دارد. زیرا احکام مقدس شرع و معارف حقه الهی، نتیجه سیر معصومانه حضرت رسول اکرم (ص) و اهل بیت طاهرین ایشان در عوالم معنوی و وصول به درگاه الهی به عنایت و اراده خاصه حق تعالی است.
بنا به کلام محبوبین الهی، اگر فردی سخنی را که کلام حق تعالی نیست، عمداً آن را به باری تعالی نسبت دهد، مرتکب گناه کبیره‌ای شده است. البته کبایر مراتب دارند و از جمله اشد گناهان کبیره، همین گناه مذکور است.
اگر کسی در حال روزه سخنی را نسبت دهد به باری تعالی و آن کلام الهی نباشد، روزه او باطل می‌شود مگر این که به صورت نقل قول باشد، که بگوید در کتابی یا خبر و حدیثی دیده‌ام.
اگر فردی عمداً کلامی را به حضرت رسول اکرم(ص) و یا به حضرات ائمه اطهار(ع) نسبت دهد، در صورتی که کلام آن حضرات نباشد، او هم مرتکب گناه کبیره است و هرگاه در حال روزه‌داری بدان متکلم شود، شرعاً موجب بطلان روزه است. ولو آن مطلب، کلامی حِکمی و مفید و آموزنده باشد، که انسان آن را در اثر تفکر با تدبر و مطالعه به دست آورده باشد.
اگر کسی کلامی را به خداوند تبارک و تعالی نسبت دهد بدینسان که مثلاً به من یک ندای آسمانی رسید که این سوره مقدسه را بعد از نماز بخوانید، اگرچه آن کلام الهی باشد و یکی از معارف حقه، اما چون مقدمه کلام صحیح نیست، چنین نسبتی در ردیف گناهان کبیره بوده و در مقام روزه داری، موجب بطلان روزه است.
هم چنین است نسبت دادن کلامی به حضرت رسول اکرم(ص) و یا یکی از حضرات ائمه اطهار(ع) هر چند کلام آن بزرگواران باشد، لکن بگوید من آن بزرگواران را زیارت کردم و چنین فرمودند، این نیز یکی از گناهان کبیره است و در مقام روزه داری موجب بطلان روزه است.
در مسیر حق، مردان و زنان می‌توانند سیر کنند، اما از ناحیه اناث اگر کسی به حدی رسد که بتواند مسائل و احکام شرعی را از قرآن استخراج کند، بنا به مصالحی تقلید از او جایز نیست و او نمی‌تواند مرجع مراجعات جامعه باشد. البته این کم حرمتی نسبت به بانوان نیست، چه حضرات انبیاء نیز که از ناحیه حق مبعوث شده‌اند، همگی از رجال بوده‌اند.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.