زیارت حضرات معصومین و عنایات الهی 2009/11/01

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم

تشرف به مشاهد متبرکه حضرات معصومین علیهم السلام نعمت عظمایی است. آن بزرگواران در قبال دید عارفان طریق حق، چه از راه دور و چه نزدیک، حاضر و ناظر هستند. هرچند زیارت از نزدیک و حضوراً هم اثراتی دارد، چه شیء متبرک حکایت از حال محبوب و لطف دوست می‌کند و در واقع، مرآتی است که نماینده حالات الهیه محبوب خداست.
توجه به شیء متبرکه در معنا توجه است به حالات الهیه محبوب خدا. کمال توجه دل باید به کدامیک باشد؟ به شیء متبرکه یا به حالات الهیه دوست یا به محب ازلی؟ گرچه اشیاء متبرکه ممکن است به ظاهر جسم یا جمادی بیش نباشد، لکن در این مقام، میان کیفیت دید چشمان ظاهری و دیدگان دل بسی تفاوت است.
دیدگان ظاهری این اشیاء را در مقام جسمی و مادی می‌نگرد، لکن از منظر دیدگان دل، این همه از مرتبه جسمیت و جمادیت خارج شده، مرآت می‌گردد. از اینرو اولی این است که کمال توجه به مشهود آن مرآت باشد، که در این مقام شاهد دیگر است و مشهود دیگر. شاهد قلوب عارفان است و مشهود، حالات محبوب بلکه خود محبوب.
البته در این مقام محبّی که جلواتش در بین محبان از همه بالاتر و بلکه لایتناهی است، مسلماً محبّ ازلی است. پس در حقیقت در شیء متبرک چهار امر جمع است: متبرکات، حالات الهیه، محبوبین الهی و محب ازلی. برای عارف طریق حق، آن بقاع و قباب متبرکه و همه ظواهری که مشرف به آن مقدساتند، تأثیر عمیقی در تحولات قلبی و سیر و عروج روحی او دارند.
بنابراین در زندگی این سعادت بزرگی است که وقتی زایر حقیقی قدم در رکاب می‌گذارد، قدم در راه رضای حق گذارد. در این صورت در بدو حرکت و در برگشت، عوالمی را سیر می‌کند که ماوراء طرق قبلی است. در حرم مقدس لذتی است که بالاتر از آن لذتی وجود ندارد، خصوصاً شب‌های جمعه که قلوب بیدار موفق به سیر در عوالم بالاتری می‌گردند.
زایر حضرات معصومین(ع) را بشارت بزرگی است که مشمول مراحم ایزدی شده، بهشت بر او واجب است. هرکه زایر واقعی آن بزرگواران را چه قبل از تشرف و چه بعد از تشرف زیارت نماید، از نور و صفای او بهره‌مند می‌گردد.
زایر واقعی از هنگامی که حرکت می‌کند، خصوصاً در حرم حضرات اهل بیت عصمت، با استقبال فرشتگان و محبوبین الهی مواجه می‌گردد. اگر بصیرت دل به مرتبه کمال باشد، او این استقبال را مشاهده می‌نماید. چنین لطفی در حقیقت شامل حال عموم سالکین و عارفین الهی است که تحت تعالیم عالیه استاد الهی توانسته‌اند در اثر تسلیم و رضا مورد نظر و عنایت خاص حق تعالی و محبوبین او قرار بگیرند.
خوشا بر حال سالکی که به توفیق حق، زیارت حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا و حضرت سیدالشهداء و محبوبین درگاه الهی نصیب او گردد. البته سایر سالکین الهی که در راه حق بوده و قلباً خواستار چنین زیارتی هستند ولی در اثر اشتغال به انجام وظایف الهیه خود ظاهراً توفیق زیارت نیابند، مسلماً آنان هم در زمره زایرین الهی بوده و با او همسفرند؛ منتها آن زایر به قدم ظاهر و باطن مراحل این راه عشق را طی می‌کند و اینان به توفیق حق، به قدم دل.
باید بدانیم این راه، راه و وادی عشق است، هر کسی را نرسد که مراحل این راه را طی بکند. ظاهراً رونده کثیر است و باطناً قلیل، زیرا مقبولیت و مطرودیت در پیشگاه الهی به نسبت و مراتب کیفیت قلب و نیّت است. هر چه مراتب صفا و معنویت قلب بالاتر، زیارت مقبول‌تر.
رهرو طریق عشق باید به این نکته باریک توجه نماید که زیارت او ماوراء زیارت سایرین است، چه او از خاصان بارگاه قدس است. زایری که به تأیید و نظر ولّی مقدس خدا رهسپار دیار عشق گردد، او محبوب و مدعّو محترم درگاه حق است و دعوت خاصی برای اوست.
چنان زایری را قبل از حرکت، از ناحیه ولّی مقدس حق مأموریتی می‌دهند؛ مأموریت الی الحق که از افاضات و عنایات خاصه الهی است. یعنی در حقیقت او به سوی خدا حرکت می‌کند و باید حرکت معنوی خلیل خدا را به خاطر آورد که حرکت الی‌الحق بود.
البته این عنایات خاصه از آن دل شکستگان وادی عشق است. ای زایر الهی وقتی ظاهراً وارد حرم مقدس محبوب خدا شدی، امید است که باطناً در ردیف عاشقان جمال و کمال قرار گیری. ای عاشق جمال و جلال خدا، چون به دیار معشوق رسیدی و به آن حرم قداست و صفا وارد گشتی و به زیارت آن کعبه آمال و کعبه جانان نایل شدی، سلام همه ما را به آن محبوب الهی برسان.
ای زایر قبل از حرکت و در حین آن، مأموریت تو الی‌الحق بود. امّا در آن حرم مقدس باز عنایت خاصی شامل حال تو می‌گردد که آن، عنایت بالحق است که در حقیقت وصال است؛ آن وصال ترا مبارک باد.
چند روز و چند ساعتی در آن حرم مقدس و دور آن کعبه آمال طواف می‌کنی، پس از اتمام طواف برای تو عنایت خاص دیگری است، عنایت عن‌الحق؛ که از حق به سوی انجام وظایف خاصه خود حرکت کنی. در بین این وظایف، مهمتر از همه ارشاد و راهنمایی مردم است و این، ماوراء وظایف و راهنمایی‌های قبلی توست. وظایف و تکالیف بالاتر و مهم‌تری است که در حقیقت، مقامی از مقامات نبوت است؛ این سه عنایت خاص بر تو ابدی و مبارک باد.
خدای تبارک و تعالی هر نعمتی را که بر انسان عنایت می‌فرماید؛ باید آثار آن در او نمایان گردد. این توصیه اکید بالاخص برای سالکان و عارفان الهی است که دل شکسته‌اند، چنان بندگان الهی هرکجا باشند مایه خیر و برکت آن دیارند.
بزرگان فرموده‌اند عارف کسی است که وقتی خدای تبارک و تعالی او را نعمتی عنایت فرمود، آثار آن عنایت از او نمایان گردد، که این در حقیقت شکر الهی است. شکر حقیقی تنها به لفظ نیست بلکه در واقع، ظهور آثار نعم الهی به رضای حق و در راه حق، در وجود عارف است. آری بالاترین حمد و سپاس، استعمال نعمت خدا در محلش است؛ چنین شکری سبب افزایش نعمت‌های ظاهری و باطنی است.
ای سالک بدان علاوه بر جهات فوق، باز نکته باریک دیگری وجود دارد، بدین معنی که گرچه خدای تبارک و تعالی متضمن افزایش نعمت‌ها بالاخص نعم باطنی توست، امّا متقابلاً بر مراتب مسؤولیت و وظایف و تکالیف تو نیز افزوده می‌گردد. البته همه اینها دلیل بر شایستگی توست که در ردیف ابرار و اخیار عصر به شمار می‌آیی وگرنه توفیق حرکت الی‌الحق نصیب تو نمی‌شد.
ای سالک الهی، محبوبین و مقربین درگاه حق در انتظار پایان این سفر تو هستند که آن نعمت عظمای برات آزادی واقعی، آن مقام باطنی بالحق بالاخص مقام باطنی عن‌الحق به تو عنایت شود. مقامات باطنی را مراتبی است: مقام علم، مقام حال، مقام انکشاف و مقام جمع که منتهای مقامات باطنی الهی است. امید است که به توفیق حق هرچه زودتر در بحر جمع و در دریای بی‌کران توحید شناور گردی.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.