حضرت مولی (ع) برترین استاد واصل 2009/09/15

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: کعبه جانان - جلد چهارم

بنا به آیات قرآن و کلام بزرگان همه جمادات و کل کاینات تسبیح گوی خدایند، و هر شیء از اشیاء حتی جمادات در نوع خود دارای نطق و بیان است، اما نطق و بیان همه آنها یکسان نیست. نطق و بیان جمادات به نوعی است، و نباتات به نوعی دیگر و انسان‌ها به نوعی خاص و مجردات به نوعی ویژه‌ خود. نطق و بیان ظاهر به گونه‌ای است و نطق و بیان باطن به گونه‌ای دیگر.
آری جمادات ظاهراً به مقام تکلم برنمی‌آیند، اما باطناً در آنها تکلم وجود دارد. شاهد آن که هر تصویری از کیفیت مهارت نقاش خود حکایت می‌کند و حسن خط به طریقی، کیفیت مهارت خطاط را بیان می‌نماید. هر مصنوعی کیفیت استادی و مهارت صانع خود را توصیف می‌کند، به طوری که می‌توان از مصنوع به میزان مهارت صانع آن پی برد.
گرچه هر تصویر کیفیت استادی و مهارت نقاش خود را حکایت و تصدیق می‌کند، اما هرکسی نمی‌تواند صوت آن تصویر را بشنود و زبان آن را درک نماید. ممکن است اکثریت افراد به محض مشاهده تصویری، صوت آن را شنیده و به کیفیت هنرمندی او پی ببرند، ولی فردی می‌تواند این صوت را بهتر و رساتر از همه بشنود و معانی آن را عالی‌تر از همه درک نماید که خود تا حدّی در این زمینه بصیرت داشته باشد. هرچه بصیرت بیشتر، استماع آن صوت و ادراک جملات و کلمات آن افزون‌تر و عمیق‌تر.
در عالم خلقت نیز هرکسی از مصنوع الهی تا حدی حکایت و جملات و کلمات آن را شنیده و تا اندازه‌ای به قدرت و عظمت صانع ازلی پی می‌برد، اما استماع کسی بیشتر است که بصیرت او بیش از سایرین باشد.
انسان مؤمن از هر مشاهده ظاهری و باطنی تعلیمی اخذ می‌کند. البته مقصود نه فقط آن مشاهدات ظاهری است که غالباً به بزرگان اعطا شده، بلکه مؤمن هرچه را مشاهده می‌نماید برای او تعلیم علم باطنی می‌دهد.
عارف الهی و مؤمن حقیقی به محض مشاهده ظاهری یا باطنی هر شیء، نوعی تعلیم بلکه انواع تعالیم عالیه دریافت می‌نماید. این امر نشان می‌دهد که هریک از اشیاء برای بیدار دلان، استاد و بلکه نماینده استاد ازلی یا اثر مؤثری از اوست؛ چه آن اشیاء در ردیف جمادات محسوب شود یا در جرگه نباتات و حیوانات یا انسان‌ها.
برای اخذ تعالیم اشیاء، شرایط متعددی لازم است از جمله وجود استاد الهی، کیفیت قلبی استاد و تعلیمات او و کیفیت قلبی متعلم. به میزان جمع این شرایط، اخذ تعالیم عالیه برای سالک عارف مقدور می‌گردد.
اگر کیفیات قلبی استاد از لحاظ سیر صعودی در حد کمال و تعالیمش عالی باشد، لکن کیفیات قلبی متعلمی پایین باشد، او از آن تعالیم عالیه چندان بهره‌مند نمی‌گردد. بنابراین برای اخذ کمالیه تعالیم باید شرایط الهیه در استاد و متعلم، در حد کمال باشد.
علاوه بر اساتید ظاهری و باطنی، اساتید غیبی هم وجود دارند که تعالیم آنها به نحو دیگری است؛ همه اساتید الهی به امر خدا آن تعالیم را می‌دانند. حضرات انبیاء و اوصیاء هرچند ظاهراً در حال حیات نیستند، ولی حیات و ممات آنان یکی است و همیشه از ایشان به انسان افاضه و اضائه است. ایشان همواره در کنار انسان هستند و حاضر و ناظر بر اویند. آنان قلب عالم هستند و انسان هرجا باشد، آنان آنجا حاضرند.
آری در کاینات اساتید و متعلم متعدد است و هرکدام به نوعی به بیدار دلان و سالکان تعلیم می‌دهند، و هریک از آنان به نسبت معرفت خود از آن تعالیم برخوردار می‌گردند. در این میان تعالیم استادی برتر از همه و در حد کمال است که از لحاظ کیفیات مراتب قلبی در حد کمال باشد. متعلم نیز وقتی می‌تواند در حد کمال از تعالیم استاد واصل استفاده نماید، که از لحاظ عقاید و ایمان در حد کمال باشد، هرچند کمالات هم مراتبی دارد.
متعلم ممکن است به طریق مستقیم یا غیرمستقیم از تعالیم عالیه استاد واصل برخوردار گردد، ولی در هر دو حالت، تعالیم عالیه استاد واصل کامل‌تر از تعالیم استادان دیگر است. آیا انسان آگاه و جوینده حقی هست که این آرزو را نداشته باشد که به حضور برترین استاد واصل برسد و از تعالیم و افاضات عالیه او بهره‌مند گردد؟ اصولاً آیا امکان دارد که در کانون قلب هر انسانی این آرزو نباشد؟! هرچند این آرزو هم مراتبی دارد.
در حقیقت استاد همه واصلین، قلب عالم امکان، برگزیده خدا و خاتم اوصیاء، حضرت مولای زمان (ع) است. برای آن نور خدا دور و نزدیک بالسویه است. آن بزرگوار کلام همه را می‌شنوند و هرچه از دل‌ها خطور می‌کند، می‌دانند.
در مکتب ربوبی، منتهای نیاز و آرزوی همه سالکان الهی این است که خداوند آن معرفت و لیاقت را به آنان عطا فرماید که از تعالیم عالیه آن برگزیده خدا در حد اعلی برخوردار شده و بدان عامل گردند.
بنا به کلام بزرگان، ممکن نیست جوینده حقی چنین حاجت و آرزویی از درگاه الهی داشته باشد، ولی از ناحیه مقدس آن بزرگواران تعالیم عالیه‌ای صادر نشده و به او نرسد و او را محروم فرمایند! البته همه شرایط قلبی و معرفتی در آن استاد الهی در حد کمال جمع است و هیچ نقصی در استادی ایشان نیست، اما تعالیم استاد کامل به نسبت مراتب علمیه باطنیه و قلبیه متعلم است.
کسی که در حال انتظار است، از خدا خواهان است که آن بزرگوار ظهور فرماید و دنیا را با نور خود منور کند و عدالت جانشین ظلم گردد. محبوب الهی که در خلوت نشسته نیز آرزویش این است که متعلمی باشد که از کلام استاد، کمال برخورداری را داشته باشد.
خوشا به حال آن متعلمی که از افاضات و تعالیم آن محبوب الهی بهره‌مند باشد و به او لبیک اجابت گوید، و آن بزرگوار نیز به او لبیک گوید که لبیک مولی لبیک خداست، یعنی دعاهای او مقبول درگاه رحمت الهی است. این لبیک ظاهراً ممکن است برای یک فرد باشد و باطناً برای افراد شایسته‌ای از اهل ایمان که در حکم واحد هستند. یعنی ای عزیزان و محبوبین، آرزوی شما در حد کمال مقبول درگاه الهی است و آن لبیک مولی بر همه شما مبارک است. برای طالبان حق و حقیقت، حصول چنین موفقیتی، زمینه عقد عهد و پیمانی الهی است برای موفقیت‌های کمالی آینده.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.