فناء صفاتی 2009/06/21

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: کعبه جانان - جلد سوم

فناءِ صفاتی

اگر خداوند تبارک و تعالی به صفات خود تجلی کند، صفات و احوال خلق در آن مستتر گردد. توفیق درک این تجلیات بدون تزکیه و حصول تقوی دست ندهد. سالک تا زمانی که به تصفیه خویش نپردازد، از قید شرک و شک رهایی نیافته و توحید حقیقی بر او ظاهر نخواهد شد. اما اگر به تصفیه خویش پرداخته و حرکت او به سوی وحدت و مبدأ سریع‌تر گردد، در زمره «لَهُمْ ما یَشاءُونَ فیها» شود.

سالک باید از اصل و حقیقت خویش آگاه و با خبر شود و بداند او در همین نقش و صورتی که می‌نماید نبوده است، بلکه اصل و حقیقت او مظهر مرتبه جامعیت الوهیت است، که در مراتب تنزل ملبس بدین لباس گشته است. او باید از منازل شهوات طبیعی و مشتهیات نفسانی و مطلوبات و مرغوبات جسمانی درگذرد، و از لباس مادی منخلع گردد و از ظلمت تعین خودی که حجاب اصل و حقیقت است، صافی شده و پرده پندار منیت از روی حقیقت براندازد.

هریک از صفات ذمیمه، به حقیقت دامی است که شاهباز روح انسانی را مقید و پای بند گردانیده، نمی‌گذارد که از زندان تن پا بیرون نهاده در فضای روحانیت پرواز کند، و مانع است از این که قدم فراتر از مقام طبیعت نهد و آنچه مطلوب از انشاء انسانی است حاصل نماید. پس به گمراهی و ضلالت واپس تر از انعام گردد «اُولئِکَ کَالْاَنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَلُّ». چه انعام را استعداد و قابلیت کسب کمالات معنوی نیست و از بهر آنچه آفریده شده‌اند، مطیع و فرمانبردارند. اما انسان با وجود این همه استعداد و قابلیت الهی، اگر زمام اختیار به دست طبیعت و هوی داده و ترک تحصیل کمالات نماید، و روی به جانب اسفل آرد از درجه بهائم نیز منحط می‌گردد.

تقوی موجب توجه خاص، و این توجه خاص موجب برهان حقیقی و این برهان حقیقی سبب حصول علم باطنی است، و نور علم باطنی یا الهیه دل اهل تقوی را منور گرداند. پس روی از مقتضای طبیعی گردانیده و توجه به عالم علوی نماید و در پیاعمال و اخلاق مرضیه سعی و اجتهاد به تقدیم رساند و نفس را از خصایص ملکات ناپسندیده مزکّی و مهذّب دارد.

به سبب توجه و برهان و علم روشن شود که تقید به لذات طبیعی غیرباقی، موجب حرمان از لذات باقی است. پس سالک روی از مشتهیات نفسانی گردانده، توجه به عالم روحانی نماید و چنان که از عالم غیب و اطلاق به مراتب شهادت و مقیدات تنزل کرده بود، باز از منازل کثرات عبور نموده و به مبدأ حقیقی وصول یابد، از مکاره دنیوی گذشته و به مألوفات و مرغوبات روحانی متصل گردد.

آری اطلاع بر حقایق امور و اعراض از مشتهیات نفسانی جز با توجه خاص و برهان و علم باطنی که از شائبه شبهه معرّی باشد، حاصل نمی‌شود؛ بدین طریق معلوم گردد که تقید به لذات جسمانی موجب فقد کمالات معنوی است. در این مقام است که سالک عارف متوجه به عالم روحانی شده به ارواح قدسیه متصل گردد و مقید در دام طبایع نماند. او می‌داند که تا در مقام تلوین صفات مادی است، از قید شک و شرک رهایی نخواهد یافت.

سالک باید مراتب تقوای خود را به حد عاشقان برساند. عاشقان جمال ازلی کسانی هستند که در مقام «فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیکٍ مُقْتَدِرٍ» فرود آیند. آشنایان تقوی کسانی هستند که به پناه تقوی آیند و از هر آنچه معصیت است بپرهیزند. خادمان تقوی کسانی هستند که به پناه احتیاط شوند و از هرچه شبهت است، اجتناب ورزند. عاشقان تقوی کسانی هستند که از حسنات و طاعات خویش از طریق نادیدن، چنان پرهیز کنند که دیگران از معصیت.

عاشقان جمال حق آنانند که خود را برای گرفتاری بلا آماده کنند. کسانی که به هدف اصلی رسیده‌اند از این راه سفر کرده‌اند. حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: خدای تبارک و تعالی دوستان و عاشقان خود را به بلا تعهد می‌کند. و نیز فرمود: در فرادیس اعلی بسی منازل و درجاتی است که خدای تبارک و تعالی کسانی را که در دنیا به بلاها مبتلا بوده‌اند، بدان مقام رساند.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.