بهره مندی از نعم و مبارزه با صوفیگری 2008/02/23

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: کعبه جانان - جلد اول

بهره‌مندی از نعم و مبارزه با صوفی‌گری

خداوند متعال پاکیزگی را دوست دارد و یکی از دستورات اسلام، رعایت پاکی و پاکیزگی است. نظافت تن و لباس، کوتاه کردن مو و شانه زدن آن، استعمال بوی خوش و… اکیداً سفارش شده تا آنجا که اعلام شده: «اَلنَّظٰافَهُ مِنَ الْاِیمٰانِ: نظافت از ایمان است».

اولین آیات نازله به حضرت رسول اکرم(ص) در باب نظافت، بالاخص نظافت لباس بود: «وَ ثیٰابَکَ فَطَهِّرْ: ای رسول من در پاکیزگی لباس بکوش و جامه‌های خود را پاکیزه گردان». اسلام به نظافت اهمیت وافِری داده و پوشیدن لباس سفید را مستحب اعلام نموده است، چه رنگ سفید هم موجب انبساط و نشاط است و هم چرک و آلودگی روی پارچه سفید زودتر نمایان می‌شود و از جهت رعایت نظافت مناسب­تر است، چنان که در روایات آمده: «اَلْبِسِ الْبَیٰاضَ فَاِنَّهُ اَطْیَبُ وَ اَطْهَرُ: لباس سفید بپوش زیرا که آن بهتر و پاکیزه­تر است».

حضرت رسول اکرم(ص) موقعی که به دیدار دوستان خود می‌رفتند، موی خویش را مرتب کرده، حتی‌الامکان در نظافت لباس و تن می‌کوشیدند و می‌فرمودند: خدای تبارک و تعالی دوست دارد بنده‌ای را که وقتی برای ملاقات دوستان خود می‌رود، لباس و بدن خود را تمیز و پاکیزه گرداند.

حضرت علی (ع) نیز می‌فرماید: چنان که برای بیگانگان خود را نظیف می‌کنید تا به بهترین قیافه شما را ببینند، برای برادران دینی نیز خود را نظیف و پاکیزه نمایید. این موضوع برای همسر نیز اهمیت بسیار دارد و آن بزرگوار می‌فرماید: چنان که مردان انتظار دارند زنان خود را تمیز و زینت‌کرده ببینند، زنان نیز از شوهران خود همین انتظار را دارند. حضرت امام رضا(ع) می‌فرماید: زنان بنی‌اسرائیل از جاده عفّت خارج نشدند مگر این که شوهران ‌ایشان خود را برای زنانشان آراسته نمی‌کردند، زیرا اگر زن از شوهر خود بهره‌مند نشود منحرف می‌گردد.

حضرت صادق(ع) می‌فرماید: بهترین و پاکیزه‌ترین لباس ‌خود را پیش ‌مخالفین خود بپوشید که پوشیدن لباس ‌تمیز و پاکیزه دشمن را خوار می‌کند. اسلام برای پیروان خود لباس مخصوصی را معیّن نکرده و فقط بعد از رعایت عفت و حیاء بهترین لباس را لباس اهل همان زمان می‌داند. اسلام کسی را که برای شهرت لباس غیرعادی بپوشد، مَذَمَّت کرده است. چنان که حضرت صادق(ع) می‌فرماید: اسلام برای مردان و زنان لباس مخصوصی معیّن نکرده و به آنچه اهمیت وافری داده، بعد از رعایت نظافت و پاکیزگی، برای زنان عفت و حیاء و برای مردان علم و عمل است.

«خداوند متعال زیباست و زیبایی را دوست دارد: اِنَّ اللهَ جَمیلٌ یُحِبُّ الْجَمٰالَ». زیبایی ظاهر بعد از رعایت نظافت و پاکیزگی، در تناسب ‌اندام است و زیبایی باطن در تناسب صفات کمالی؛ زیبایی ظاهر در تَجَلّایِ زیبایی باطن، معدوم‌الْاَثَر است.

نظافت ظاهر، پاکیزه نگهداشتن تن و لباس است و نظافت باطن، پاک و پاکیزه کردن جان و روح از آلایش به امور غیرالهی است. اهل ایمان باید در همه جا علاوه بر رعایت نظافت ظاهری به جنبه‌های باطنی آن توجه نموده، در نظافت و پاکیزگی باطنی خود بکوشند. توجه و عمل به یکی از این دو جنبه، ارزش چندانی در پیشگاه الهی ندارد.

اگر فردی به تمام معنا در نظافت ظاهری تن و لباس و خانه خود بکوشد، لکن توجه به نظافت باطن ننماید، عمل او در بارگاه الهی مقبول نیست؛ مانند اکثر افراد غیرمتدیّن که صرفاً مراعات نظافت ظاهری را می‌کنند و توجهی به پاکیزگی باطن ندارند.

برعکس، عده‌ای دیگر خصوصاً افراد رهبانیت‌پیشه و برخی از متصوّفه، به گمان خود صرفاً به لذایذ روحانی متّکی شده و به نظافت ظاهر توجهی ندارند؛ اعمال اینان نیز مقبول درگاه احدیّت نیست.

در عصر حاضر هنوز بعضی از دراویش چه بسا ماه­ها و سال­ها تن و لباس خود را نمی‌شویند! مسلّماً عمل آنان حرام است. اسلام با رهبانیت و افراط و تفریط دراویش و اهل تصوّف، سخت مبارزه کرده و هر مسلمانی را موظف نموده که علاوه بر باطن، به ظاهر هم اهمیت دهد. متقابلاً برای جلوگیری از وسواس در اثر افراط در نظافت، دستورالعمل کلی «خَیْرُ الْاُمُورِ اَوُسَطُهٰا: بهترین کارها معتدل­ترین آنها است» را صادر کرده و در هر امری، راه اعتدال را نشان می‌دهد.

حضرت رسول اکرم(ص) از جایی می‌گذشت، مردی را دید با موهای ژولیده و لباس کثیف که بسیار بدقیافه می‌نمود، آن عقل کل و اشرف مخلوقات خواست به او پندی دهد، پیش رفت و بر او سلام کرده، فرمود: ‌ای مرد «مِنَ الدّینِ المُتْعَهُ: تمتّع از نعمت­های الهی، از دین است»، چرا تو از این نعمت­های الهی استفاده نمی‌کنی؟ و نیز فرمود: «بِئْسَ الْعَبْدُ الْقٰازُورَهُ: بد است بنده‌ای که کثیف باشد».

حضرت صادق(ع) می‌فرماید: خداوند تبارک و تعالی نعمتی را که برای کسی کرامت می‌فرماید، باید آثار و علائم آن نعمت در او ظاهر شود؛ اگر صحّت جسمی و روحی یا امکانات مادی و معنوی کرامت فرمود، بایست آثار و علائم آن نمایان گردد.

عدّه‌ای از اصحاب حضرت رسول اکرم(ص) برای بهره‏مندی بیشتر و بهتر از عبادت و لذات روحانی، ترک دنیا نموده، راه دیگری در پیش گرفتند. آنان به گمان خود برای اهمیت دادن بیشتر به باطن، از انجام وظایف و تکالیف ظاهر خودداری کرده، ترک زن و فرزند نمودند، روزها روزه می‌گرفتند و شب­ها به عبادت می‌پرداختند. حضرت رسول اکرم(ص) از این امر آگاه شده، فرمود: من که پیشوای شما هستم، بعضی از روزها روزه می‌گیرم و بعضی روزها افطار می‌کنم؛ قسمتی از شب را به عبادت و قسمتی را به استراحت و قسمتی از آن را از زن خود برخوردار می‌گردم. حتی این عدّه از آن بزرگوار اجازه خواستند که ریشه تحریکات جنسی را از خود برکنند؛ حضرت برآشفته و فرمود که حرام است. به طور کلی از دیدگاه اسلام، افراط و تفریط در هر امری مذموم بوده و مبادرت‌کننده به آن در پیشگاه الهی مسئول است.

سه زن پیش حضرت رسول اکرم(ص) آمدند و از شوهر خود شکایت کردند، یکی گفت: شوهر من گوشت نمی‌خورد. دومی گفت: شوهر من از استعمال بوی خوش اجتناب می‌ورزد. سومی گفت: شوهرم از زن دوری می‌جوید. پیامبر خدا(ص) ناراحت شده دستور داد که مردم به مسجد جمع شوند. بالای منبر رفت و فرمود: من که پیشوای شما هستم، هم گوشت می‌خورم، هم بوی خوش استعمال می‌کنم و هم از زن خود برخوردار می‌گردم.

در میان اهل تصوّف برخی گوشت نمی‌خورند و آن را بر خود نوعی ریاضت می‌دانند. در صورتی که از نظر طبّ اسلامی کسی که چهل روز متوالی گوشت نخورد، کاهش در نیروی جسمی و روحی او پدید می‌آید؛ البته اسلام خوردن گوشت به مرتبه افراط را نیز صحیح نمی‌داند.

در قرآن مجید به استفاده از نعم و زینت­های الهی امر شده و پرهیزکنندگان از آن را سخت مورد نکوهش قرار می‌دهد «مَنْ حَرَّمَ زینَهَ اللهِ الَّتی اَخْرَجَ لِعِبٰادِهِ وَ الطَّیِّبٰاتِ مِنَ الرِّزْقِ: چه کسی حرام نموده زینت­هایی را که خداوند تبارک و تعالی برای بندگان خود آفریده و روزی‌های پاک را؟» البته به شرطی که از طریق حلال و با رعایت حدود الهی باشد.

حضرات ائمه اطهارعلیهم السلام نیز کِراراً با اهل تصوّف مباحثه و مبارزه کرده و به استناد به این آیه، مرام ‌ایشان را باطل اعلام نموده‌اند.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.