معرفت 2009/02/01

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: کعبه جانان - جلد سوم

معرفت

احوالی از احوالات سالک طریق حق که مقارن سلوک تا وصول به مقصد عارض می گردد، معرفت است. معرفت احاطه به حقیقت شیء است ذاتاً و صفاتاً. معرفت حاصل نشود مگر به وسیله آنچه معروف در عارف به ودیعه نهاده است از وجود و کمالات وجود. از این جهت، حضرت ختمی مرتبت (ص) در معرفت پروردگار اکتفا نمود به معرفت کتاب انفس.

عارف راه حق از مصنوع، صانع را می‌شناسد و از هر موجودی پی به موجد می‌برد تا حدی که غیرصانع نبیند، و تمام مصنوعات را فانی در بحر احدیت مشاهده نماید.

معرفت را مراتبی است. کسانی هستند که غیر از استماع صفات حق تعالی بهره‌ای ندارند، ایشان را مقلدین گویند. افرادی هستند که به برهان و دلیل دانند که صانعی دارند، هر دلیل و برهان برای آنها روزنه‌ای است به جانب حضرت احدیت. گروهی دیگر به وسیله معرفت و شناسایی حق تعالی و بندگی و اطاعات او، لطف الهی را همواره مشاهده می‌نمایند. گروهی نیز هستند که معرفت ایشان از باب معاینه باشد که ایشان در هر آنی نوای بنده نوازی را به گوش دل می‌شنوند، آنان را عارفان گویند.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.