تهذیب اخلاق ، اشرف علوم 2008/07/13

بیان شده توسط استاد علی الله وردیخانی

کتاب: کعبه جانان - جلد دوم

تهذیب‌ اخلاق، اشرف‌ علوم‌

برای‌ رسیدن‌ به‌ سعادت‌ حقیقی‌ هرکسی‌ را به‌ تهذیب‌ اخلاق‌ نیاز است، و خُلق‌ ملکه‌ای‌ است‌ که‌ نفس‌ را مقتضی‌ سهولت‌ صدور فعلی‌ باشد از آن، بی‌احتیاج‌ تفکر و تخیل‌ و رویتی. در حکمت‌ اسلام‌ آنچه‌ را در نفس‌ سریع‌ الزوال‌ است، حال‌ خوانند و آنچه‌ را پایدار است‌ مَلَکه‌ نامند، پس‌ ملکه‌ کیفیتی‌ است‌ از کیفیات‌ نفسانی‌ که‌ آن‌ را ماهیت‌ خلق‌ نامند.

کیفیت‌ خلق‌ را در نفس‌ دو سبب‌ است: طبیعت‌ و عادت. طبیعت‌ آن‌ است‌ که‌ اصل‌ مزاج‌ شخص‌ اقتضای‌ حالی‌ از احوال‌ کند. اما عادت‌ چنان‌ است‌ که‌ ابتدا به‌ واسطه‌ فکر و یا خیال، اختیار صفتی‌ یا کاری‌ کند و به‌ تکلف‌ در آن‌ شروع‌ نموده‌ به‌ ممارست‌ با آن‌ الفت‌ گیرد، بعد بدون‌ فکر و خیال‌ آن‌ صفت‌ یا کار از او ظاهر شود که‌ این‌ را خلق‌ نامند.

قدما اختلاف‌ کرده‌اند که‌ خلق‌ از خواص‌ نفس‌ حیوانی‌ است، یا نفس‌ ناطقه‌ را نیز در همراهی‌ آن‌ مشارکتی‌ است؟ قومی‌ گفته‌اند بعضی‌ خلق‌ها طبیعی‌ و برخی‌ به‌ اسباب‌ دیگر حادث‌ شود و گروهی‌ گفته‌اند اخلاق، همه‌ طبیعی‌ است‌ و هرگز تغییر نیابد.

جمعی‌ از بزرگان‌ فرموده‌اند: خلق‌ نه‌ طبیعی‌ است‌ نه‌ مخالف‌ آن، بلکه‌ خداوند تبارک‌ و تعالی‌ بشر را چنان‌ آفریده‌ که‌ هر خلقی‌ را خواهد به‌ آسانی‌ یا دشواری‌ فرا گیرد، و این‌ در ابتدا ارادتی‌ است‌ و به‌ ممارست‌ و مداومت، ملکه‌ گردد.

در این‌ میان‌ مذهب‌ اخیر حق‌ است، چنان‌ که‌ بالعیان‌ مشاهده‌ می‌شود که‌ کودکان‌ و جوانان‌ به‌ مجالست‌ با کسانی‌ که‌ به‌ خلقی‌ موسومند و همراهی‌ و هماهنگی‌ با افعال‌ ایشان‌ آن‌ خلق‌ را می‌گیرند، در صورتی‌ که‌ پیشتر به‌ خلق‌ دیگر موسوم‌ بودند. بنابراین‌ خلق‌ را نشاید طبیعی‌ گفتن، چه‌ همه‌کس‌ داند که‌ طبع‌ امور طبیعی‌ تغییر نپذیرد، مانند طبع‌ آب‌ که‌ مقتضی‌ میل‌ به‌ جانب‌ پائین‌ است‌ و طبع‌ آتش‌ که‌ سوزانیدن‌ است،اگر خلق‌ نیز طبیعی‌ بود بزرگان‌ به‌ تهذیب‌اخلاق‌ و تأدیب‌ و تعلیم‌ توصیه‌ نمی‌فرمودند.

پس‌ ای‌ سالک‌ طریق‌ حق! در تهذیب‌ اخلاق‌ کوش‌ تا به‌ علم‌الیقین‌ رسی، و کلام‌ اولیأ را از جان‌ بپذیر تا قدم‌ به‌ مرتبه‌ عین‌الیقین‌ نهی، و قدمی‌ فراتر نه‌ و کلام‌ ایشان‌ را به‌ کار بند و در تقوی‌ و انقطاع‌ کوش‌ تا به‌ مقام‌ حق‌الیقین‌ نایل‌ آیی.

جمعی‌ از بیدار دلان‌ که‌ بر ذمت‌ همت، التزام‌ متابعت‌ اولیأ را واجب‌ شمرده‌اند، در اثر پیروی‌ ایشان‌ دل‌ خود را به‌ انوار حق‌ منور و مزین‌ نموده‌ و در اثر فهم‌ رموز اسرار، محل‌ بدایع‌ حکمت‌ گشتند. لیکن‌ هرکسی‌ را قابلیت‌ درک‌ فیض‌ حضور ایشان‌ نیست‌ و هر فردی‌ شایسته‌ این‌ شرف‌ و سعادت‌ نِی، چنان‌ که‌ اهلش‌ از نااهل‌ پنهان‌ دارد چون‌ دُر‌ مکنون‌ در صدف‌ سینه‌ مخزون.

علم‌ و صناعت‌ تهذیب‌ اخلاق‌ شریفترین‌ علوم‌ و فنون‌ است. چه‌ شرف‌ هر علم‌ و فنی‌ که‌ مقصودش‌ اصلاح‌ موجودی‌ باشد، به‌ حسب‌ شرف‌ ذاتی‌ آن‌ موجود است، و این‌ حقیقت‌ بر عقول‌ سلیم‌ و باطنی‌ ظاهر و مکشوف‌ است. چنان‌ که‌ علم‌ و فن‌ طب‌ که‌ غرض‌ از آن‌ اصلاح‌ بدن‌ اشرف‌ موجودات‌ است، شریفتر است‌ از علم‌ و فن‌ طبابت‌ دام.

کمال‌ هر چیزی‌ در صدور افعال‌ خاص‌ اوست‌ به‌ تمامترین‌ وجهی، و نقص‌ آن‌ شیء در قصور صدور آن‌ افعال‌ است. آنچه‌ سبب‌ صدور افعال‌ خاص‌ انسان‌ است، علم‌ و فن‌ تهذیب‌ اخلاق‌ می‌باشد، پس‌ هر علم‌ و فنی‌ که‌ ثمره‌ آن‌ کمال‌ اشرف‌ موجودات‌ باشد، شریفترین‌ علوم‌ و فنون‌ خواهد بود.

چنان‌ که‌ گذشت‌ در میان‌ هر صنفی‌ از حیوانات‌ بلکه‌ نامیات‌ و جمادات، تفاوتی‌ هست‌ و در میان‌ نوع‌ انسان‌ تفاوت‌ بیشتر از آنهاست، و هیچ‌ نوعی‌ از موجودات‌ را این‌ اختلاف‌ و مباینت‌ نیست. در نوع‌ انسان‌ کسی‌ یافت‌ شود که‌ اخس‌ موجودات‌ باشد و نیز کسی‌ که‌ اشرف‌ و افضل‌ کاینات‌ است. تنها به‌ وسیله‌ علم‌ و فن‌ تهذیب‌ می‌توان‌ ادنی‌ مراتب‌ انسانی‌ را به‌ اعلی‌ مدارج‌ رسانید؛ البته‌ هرکسی‌ را نسبت‌ به‌ استعداد و قدر صلاحیت‌ او زیرا هرکسی‌ لایق‌ این‌ نوع‌ کمال‌ نیست. پس‌ چه‌ شریف‌ است‌ آن‌ علم‌ و فنی‌ که‌ به‌ وسیله‌ آن‌ می‌توان‌ اخس‌ موجودات‌ را اشرف‌ کاینات‌ نمود.


پینگ و دیدگاه ها هر دو بسته شده اند.